English Version
This Site Is Available In English

تمرکز بر مثلث دانایی؛ راهی برای رهایی از معرکه‌گیری

تمرکز بر مثلث دانایی؛ راهی برای رهایی از معرکه‌گیری

جلسه پنجم از دوره پانزدهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی دکتر مسعود، به استادی راهنمای محترم مسافر محمد، نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری مسافر ابوالفضل با دستور جلسه «رابطه‌ یادگیری و معرکه‌گیری» پنج‌شنبه ۶ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر؛ خداوند را شاکرم که بار دیگر فرصت خدمت در این جایگاه را نصیبم کرد. جلسه امروز دارای دو بخش است: بخش اول مربوط به دستور جلسه هفتگی با موضوع «رابطه یادگیری و معرکه‌گیری» و بخش دوم تولد اولین سال رهایی مسافر حسن است که آن را در شعبه جشن خواهیم گرفت.
معرکه‌گیری به آن معناست که وقتی انسان چیزی برای ارائه ندارد و جهالت بر او غالب می‌شود، شروع به معرکه‌گیری می‌کند. البته معرکه‌گیری می‌تواند هم در جهت مثبت و هم در جهت منفی اتفاق بیفتد. حتی استادی که سال‌ها در کلاس‌های مختلف به یادگیری علم و دانش پرداخته است، ممکن است درباره همان علم و دانش معرکه‌گیری کند. جناب مهندس برای جلوگیری از ایجاد معرکه و معرکه‌گیری در کنگره، با تدبیری ویژه «لژیون‌ها» را تشکیل دادند و یک شخص را به‌عنوان «راهنما» در رأس آموزش هر لژیون قرار دادند. به دید من، این نوع معرکه‌گیری در جهت مثبت است.
معرکه‌گیری از جهالت نشئت می‌گیرد و برای جلوگیری از آن باید دانایی خود را ارتقا دهیم. در کنگره مثلثی تحت عنوان مثلث دانایی مطرح است که دارای سه ضلع تجربه، تفکر و آموزش است. در نقطه مقابل، مثلث دیگری به نام مثلث جهالت قرار دارد که شامل سه ضلع منیت، ترس و ناامیدی است. برای کاهش مؤلفه‌های مثلث جهالت لازم است روی مثلث دانایی تمرکز کنیم. هر چه مثلث دانایی بزرگ‌تر و مثلث جهالت کم‌رنگ‌تر شود، میزان معرکه‌گیری نیز به طور قابل‌توجهی کاهش پیدا می‌کند.
طبق فرمایشات جناب مهندس، فردی که می‌خواهد از معرکه‌گیری نجات پیدا کند، ابتدا باید بداند که نمی‌داند؛ سپس بداند که راهنما از او بیشتر می‌داند؛ و در نهایت باید به راهنمای خود ایمان داشته باشد. این سه نکته، مثلثی است که دقیقاً در برابر مثلث جهالت قرار می‌گیرد. اگر انسان منیت خود را کنار بگذارد و بپذیرد که راهنما از تجربه و دانایی بیشتری برخوردار است، آن‌گاه دیگر جایی برای معرکه‌گیری باقی نخواهد ماند.
در خصوص اعتیاد به مواد مخدر و سیگار نیز همیشه افرادی هستند که می‌گویند سیگار درمان نمی‌شود، یا در هوای بارانی لذت بیشتری دارد، یا اعتیاد بیماری مرموز و درمان‌ناپذیر است. اما باید بدانیم که در کنگره افراد با تجربه فراوان حضور دارند و ما باید از آن‌ها پیروی کنیم. درباره ترس نیز همین قانون صدق می‌کند؛ فردی که در رسیدن به هدفی دچار ترس می‌شود، باید از افراد باتجربه کمک بگیرد.
انسان هر چقدر روی مثلث دانایی خود تمرکز کند، زندگی بهتری را تجربه خواهد کرد. من در گذشته درباره هر موضوعی بحث‌های طولانی می‌کردم و آن را مدام گوشزد می‌کردم و از جر و بحث کردن ترسی نداشتم؛ حتی برایم لذت‌بخش هم بود. اما اکنون که وارد کنگره شده‌ام و تجربه، آموزش و تفکر را در دستور کار قرار داده‌ام، باید از معرکه‌گیری دوری کنم. تفکر کنگره ۶۰، تفکر جناب مهندس است و اعضای کنگره برای رسیدن به آرامش و زندگی با کیفیت، باید از این تفکر پیروی کنند.
ابتدا پیام تولد حسن را می‌خوانم: در پایانِ یک نقطه و آغازِ نقطه‌ای دیگر، آنچه می‌خواهید با خود همراه داشته باشید باید حاصل تفکر و اندیشه باشد؛ بدون هیچ ترس و خوفی می‌توانید به بلندترین سلسله جبال راه بیابید.
قبل از ورود به کنگره، حسن بسیار انسان معرکه‌گیری بود. او در یک قهوه‌خانه مشغول به کار بود و می‌توانست هم‌زمان تمام حاضرین را به چالش بکشد و ساعت‌ها با آنان بحث و گفت‌وگو کند. او با ۱۰ سال سقوط آزاد و به همراه یکی از دوستانش به کنگره آمد و وارد مسیر درمان شد. حسن سفر خوبی را پشت سر گذاشت و در نهایت خدمتگزار شد و همین مسئله باعث تغییر چشمگیر تفکر و رفتار او شد.
بی‌تردید افرادی که در کنگره خدمت می‌کنند، تفکرشان نیز تغییر می‌کند. حسن به‌زودی شال مرزبانی پارک چمران را دریافت خواهد کرد و اکنون در مسیر درستی قرار دارد. به همین خاطر به خودش، همسفرانش و راهنمای همسفرش تبریک عرض می‌کنم و امیدوارم در مسیر خدمت ثابت‌قدم باشند. از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.

اعلام سفر مسافر حسن:
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر؛ آخرین آنتی ایکس مصرفی اوپیوم، روش درمان DST، داروی درمان شربت OT، به مدت ۱۱ ماه و ۱۴ روز به راهنمایی آقا محمد براتی سفر کردم، ورزش در کنگره شنا والیبال شطرنج در ضمن سفر نیکوتین انجام دادم به راهنمایی احمد آقا آقازاده به مدت ۱۰ ماه و ۲۳ روز، رهایی از هر دو بند ۱۲ ماه و ۸ روز

خلاصه سخنان مسافر حسن:
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر؛ بسیار خوشحالم که در جمع شما حضور دارم. یک سال منتظر چنین روزی بودم تا در کنار خانواده و شما عزیزان این جشن را برگزار کنیم؛ به همین خاطر از همه شما صمیمانه تشکر و قدردانی می‌کنم. خداوند را شکر می‌کنم که فرصت یک زندگی دوباره را به من داد. از راهنمای خودم و راهنمای همسفرم، همچنین از ایجنت، مرزبانان عزیز و تمام خدمتگزاران شعبه دکتر مسعود تشکر می‌کنم.
من با سقوط آزاد وارد کنگره شدم. پیش از ورود، همراه با راهنمای خودم در حرفه گچ‌کاری مشغول به کار بودیم و از طریق او تا حدودی با سی‌دی‌های جناب مهندس و آموزش‌های کنگره آشنا شده بودم. اوایل مدام با راهنمای خودم درباره این موضوعات بحث می‌کردم. زمانی که قهوه‌خانه داشتم، مرتب معرکه‌گیری می‌کردم و از انرژی دیگران استفاده می‌کردم و هیچ‌کس حریف من نبود.
آن روزها گذشت و من آن افکار را رها کرده‌ام. در سایه آموزش‌ها دانستم که گذشته و آینده اهمیت تعیین‌کننده ندارند و این لحظه حال است که نباید از آن غافل شوم. مواد مختلفی را تجربه کرده بودم اما مصرف بالایی نداشتم. ۱۲ سال قلیان می‌کشیدم و مصرفم به روزی ۱۲ ساعت رسیده بود. تصور می‌کردم این شرایط هیچ‌گاه بهبود نمی‌یابد، اما کنگره این تفکر را اصلاح کرد و خواسته درمان در من شکل گرفت.
بعد از پایان سفر اول، از ایجنت شعبه درخواست کردم خدمتی به من محول کنند و به واسطه این خدمت، خدمت‌های دیگری نیز تجربه کردم و در حال حاضر به جایگاه مرزبانی پارک نائل شده‌ام. از همه کسانی که رأی دادند و حتی کسانی که رأی ندادند تشکر می‌کنم. خدمت می‌تواند اعضای کنگره را در این مکان ماندگار کند.
در حال حاضر به محل کار خود که قهوه‌خانه است سر می‌زنم، با این تفاوت که دیگر هیچ وسوسه‌ای برای مصرف مواد از هر نوعی در من وجود ندارد. رابطه من با خانواده‌ام بهتر شده است؛ این فشارها بر دوش همسفرم بود و اکنون آرامش بیشتری داریم. امیدوارم این تولد برای تک‌تک شما نیز اتفاق بیفتد. از توجه شما سپاسگزارم.

خلاصه سخنان راهنمای همسفر فاطمه:
سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر؛ خداوند را شکر می‌کنم که در این جایگاه قرار گرفتم. به جناب مهندس و خانواده بزرگ کنگره تبریک عرض می‌کنم. همسفر سمیرا به‌درستی حرکت کردند و در این رهایی و تولد، به واسطه خدمتی که داشتند، نقش مهمی ایفا کردند. من هر آنچه از ایشان خواستم به بهترین شکل انجام دادند و حضور در این جایگاه شایسته ایشان و مسافرشان است.
خدا را شکر می‌کنم بابت فرزندانمان که در کنگره مانند جوانه در بستر کنگره در حال رشد هستند. زمانی که یک مسافر با حال خراب وارد کنگره می‌شود و به درجات بالای خدمت می‌رسد، من بسیار خوشحال می‌شوم. امیدوارم مسیر خدمت برای مسافر حسن و خانواده عزیزشان فراهم باشد.

خلاصه سخنان همسفر سمیرا:
سلام دوستان سمیرا هستم یک همسفر؛ خداوند را شاکرم بابت این اتفاق شیرین. از راهنمای خوب خودم، راهنمای مسافرم و همچنین خدمتگزاران شعبه دکتر مسعود تشکر می‌کنم.
باید بدانیم گذشته فراموش نمی‌شود اما ناراحتی برای گذشته جایز نیست. نگاه به گذشته فقط باید برای ما درس عبرت باشد؛ اینکه در چه تاریکی‌ای بودم و چه سختی‌هایی را تحمل کردم تا به این نور و روشنایی رسیدم؛ پس شکرگزاری ضروری است. مسافرم قلب پاکی دارد و هر بار که عصبانی می‌شد، می‌دانستم درون او چیزی جز محبت و دلسوزی نیست. به همین خاطر در این سفر همراه او بودم. مشکلات همیشه وجود دارند اما اکنون سلاحی از جنس ایمان و آگاهی کنگره در اختیار داریم.

تایپ: مسافر حمید
عکس: مسافر سعید و مسافر سهند
تنظیم: مسافر امید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .