سلام دوستان زینب هستم همسفر
معرکه گیری نقطه مقابل آموزش است، زمانی که در کنگره، در مسیر خدمت و آموزش قرار میگیریم و مسیر ما مسیر درستی باشد؛ ذره ذره یاد میگیریم که دوربینمان سمت خودمان باشد و در واقع خودشناسی را میآموزیم. تا به جای اینکه به دنبال عیب و ایرادهای دیگران باشیم روی خودمان کار کنیم و عیب و ایرادهای خود را پیدا کنیم و در جهت تغییر دادن و تزکیه و پالایش خود بپردازیم.
یادگیری یعنی بتوانم سه ضلع مثلث دانایی که آموزش، تفکر و تجربه است را به تعادل برسانم، معرکه گیری که نقطه مقابل یادگیری است؛ ریشه در جهل و ناآگاهی انسان دارد.
هر زمانی که من اشتباهات خود را نادیده بگیرم و از روی ترس، منیت و ناامیدی بخواهم دیگران را مقصر بدانم ذره ذره از مسیر آموزش دور خواهم شد. کسی که وارد معرکه گیری میشود، خواسته آموزش در او شکل نگرفته است و در نتیجه به جز حال خرابی و از دست دادن انرژی چیز دیگری برداشت نخواهد کرد.
در کنگره اگر به دنبال آموزش باشیم، باید ذره ذره تغییرات را در خود به وجود آوریم و یک سری پارامترها را از خود جدا کنیم و این چیزی است، که باعث جدایی ما از همدیگر میشود و فضای امن کنگره را برای ما ناامن میکند که باید از آن دوری کنیم،تا فضای کنگره برایمان بسیار زیبا و دلنشین شود.

سلام دوستان راضیه هستم همسفر
در کنگره به آموزش نیاز داریم و آموزش نیاز به کسب سواد دارد. برای آموزش و یادگیری ما باید سواد آن عمل را داشته باشیم، سواد و میزان تحصیلات مهم است، اما نشانه دانایی و آگاهی نیست.
نسان دانا کسی است که قبل از اینکه به خواستهاش بپردازد، آن را تجزیه تحلیل کند.
اگر از آموزگار نیاموزی، روزگار به تو خواهد آموخت. فرق آموختن از آموزگار با روزگار در این است که به روزگار هزینه و زمان بسیاری باید پرداخت کنیم. ما باید از درد و رنجهای بسیاری بگذریم، تا به دانایی و یادگیری خیلی مسائل برسیم. اگر علم نباشد، تغییر صورت نمیگیرد؛ آموزش حساب و کتاب دارد اینطور نیست که یک سری دور هم جمع بشوند و بدون متون آموزشی بخواهند از یکدیگر آموزش و تجربه کسب کنند.
کسانی بودند که میخواستند خود را تزکیه کنند و نفس خود را از بین ببرند، نفس را نباید از بین برد، بلکه با آموزش در سایه دانایی باید آن را تربیت کرد تا ما را به سمت نیروهای منفی نکشاند.
استاد امین علم را تغییر، تبدیل و سپس ترخیص تعریف کردند یعنی تغییرات در یک فرد مصرفکننده باعث تبدیل او به فرد سالم شده و در نتیجه اعمالش سالم میشود. کنگره، جای یادگیری و آموزش است. یاد گرفتن نیز کسب دانش همراه باایجاد تغییر در رفتار و عواطف با استفاده از دانش فرا گرفته شده است. آموزش و یادگیری به طور نزدیک با یکدیگر در ارتباط میباشند. کسی که در کنگره۶۰ در حال یادگیری و خدمت نباشد، از مسیر خارج میشود و وارد مسائل حاشیهای میشود حاشیههایی که بر ضد ارزشها منطبق هستند.
یادگیری یعنی قادر باشیم سه مولفه مثلث دانایی تفکر، تجربه، آموزش را به تعادل برسانیم.
مسئله دیگر، معرکه گیری است که نقطه مقابل یادگیری بوده و ریشه آن به جهل و ناآگاهی انسانها برمیگردد و در واقع تغییر یک موضوع و تبدیل آن به مسئله دیگری میباشد. زمانی که انسان اشتباهات خود را در نظر نگرفته و دیگران را مقصر قلمداد میکند؛ وارد معرکه گیری میشود.
در معرکهگیری سه صفت ترس، منیت و ناامیدی وجود دارد. فردی که معرکه گیر است به دلیل وجود منیت نمیتواند اشتباهات خود را قبول کند؛ زیرا ترس آن را دارد که دیگران او را مقصر دانسته و از خواستههایش دور شود؛ بنابراین همیشه در حاشیه قرار گرفته و ناامید بوده است.
مسافری که در کنگره به درمان رسیده بد کنگره را نمیخواهد و معرکهگیری هم نمیکند؛ اما کسی که ظاهرا به درمان رسیده و مخفیانه مواد مصرف میکند، عذاب وجدان میگیرد و با معرکهگیری در حال تلاش است که خطای خودش را پنهان کند.
پاکی و رهایی یک گوهر بسیار قیمتی و گرانبها است و کسی که این گوهر را به دست آورده باشد، بسیار قدرتمند شده و کسی که گوهر را نگرفته چیزی ندارد که به آن دل خوش کند؛ در این صورت به جای آموزش و یادگیری وارد معرکه گیری شده و طلبکار نیز است. حال اگر فردی خود را به یادگیری مشغول کند، همیشه به دنبال دریافت آموزش است و صفات دانایی، که مهمترین مقوله در یادگیری است را بالا میبرد، میتواند از معرکه گرفتن دور شود و کمتر در حاشیه باشد.

رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
29