English Version
This Site Is Available In English

رابطه یادگیری و معرکه گیری

رابطه یادگیری و معرکه گیری

ششمین جلسه از دور سوم از سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی رزن با دستور جلسه :((رابطه یادگیری و معرکه گیری))با استادی راهنمای محترم مسافر علیرضا و نگهبانی مسافر عبدالله و دبیری مسافر مصطفی در روز پنج‌شنبه مورخ ۶ آذر ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود. 

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان علیرضا یک مسافر.
خیلی ممنونم از نگهبان محترم، و مرزبانان گرامی و ایجنت محترم که این فرصت را در اختیار بنده قرار دادند تا آموزش بگیرم. در ابتدا خیر مقدم عرض می کنم خدمت حسین آقا، دستیار محترم دیدبان و همراهان گرامی شان که به شعبه ی خودشان تشریف آوردند و من دوست داشتم که حسین آقا در این جایگاه باشند اجازه ندادند فرمودند که خودم بنشینم.
دستور جلسه رابطه یادگیری و معرکه گیری هستش دستور جلساتی که در کنگره ۶۰ طراحی شده اند توسط جناب آقای مهندس و شورای دیدبانان برای به تعادل رساندن من علیرضا هست و باید من اینها را آموزش بگیرم. یعنی الان یک جورایی میوه های تلخ و زهرآگین دوران تاریکی هست و الان باید بیایم ازشان عبور کنم

با دستور جلساتی که قرار داده می شود و صحبت هایی که می شود در موردش من بروم به درون خودم و نقص های خودم را در آن رابطه پیدا می کنم اصلاح می کنم و ارتقا نمی دهم، معرکه گیری هم یکی از این موارد است که انسان وقتی در تاریکی است این اتفاق برایش می افتد کسی که چیزی را می داند معرکه گیری می کند کسی که چیزی نمی داند به نظر من معرکه گیری نمی کند مثال همان کسی که به اصطلاح در حادثه رانندگی مقصر هست و می داند که مقصر هست می اید پایین و معرکه گیری می کند و شروع می کند به سر و صدا کردن که چرا اینجوری شد چرا  ان جوری شد امدی چرا این شد و چرا و آن و این چون شد. چون می داند که خودش مقصر است می خواهد از سر خودش باز کند.

حالا چه رابطه ای بین این معرکه گیری و یادگیری است من هر چقدر دانایی ام بیشتر باشد هر چقدر آگاهی ام بیشتر باشد هر چقدر مثلث دانایی ام که آموزش تفکر و تجربه است را ارتقا بدهم معرکه گیری ام کمتر می شود. حالا معرکه گیری چه چیزی هست، در زمان های قدیم شاید الان هم به نوعی هست که افرادی یا فردی می آمد در یک محلی یا میدانی عده ای را دور خودش جمع می کرد و یک طر دستی انجام می داد و پهلوانی می کرد زنجیر پاره می کرد از این قبیل کارها انجام می داد و این قبیل کارها نمادی از معرکه گیری بود. در کنگره ۶۰ چرا این مطرح شده است؟ وقتی که من در تاریکی بودم در اعتیاد بودم هیچ وقت تقصیر خودم را به گردن خودم نمی گرفتم و همیشه دیگران را مقصر می دانستم

هر اتفاقی که برای من می افتاد می گفتم که اگر اتفاق بد بود می گفتم دیگران مقصر اند اگر اتفاق خوب بود می گفتم خودم این کار را کردم. این می شود همان معرکه گیری حالا وقتی که امدم وارد کنگره ۶۰ شدم و سفر کردم یواش یواش آموزش من همان بخش یادگیری که پیش رفتم  آموزش ها توی وادی ها متوجه شدم که من چقدر نادان هستم هر چقدر که دانایی من در کنگره ۶۰ بالا می رود پی می برم که چقدر نادان هستم و این باعث می شود که متوجه ایرادات و عیب های خودم بشوم. حالا ممکن است یک سفر اولی دچار این معرکه گیری بشود.

مثلا سی دی اش را ننوشته هزار تا بهانه می اورد برای اینکه سی دی را ننویسد یا کم بنویسد مثلا به جای اینکه سی دی را کامل بنویسد ۲۰ صفحه بشود یا ۳۰ صفحه بشود ۱۰ صفحه می نویسد می آورد برای اینکه رفع تکلیف کند. این از نادانی این شخص است چون نمی داند که برای چه باید این سی دی را بنویسد یا نمی داند که برای چی باید برای قانون یازدهم کمک کند و همینجوری از کنارش رد می شود و اینها همان نمادی از معرکه گیری هست در کنگره ۶۰ مثلا می رود با دو تا سفر اولی با هم نشست و برخاست می کند که کنگره ۶۰ می گوید سفر اولی نباید با همدیگر رفت و آمد داشته باشند نباید با ماشین یک دیگر بروند به کلینیک برای گرفتن دارو، نباید به همدیگر حتی پولش کم بود به هم بدهند حتی پول شربت اش ۱۰ هزار تومان هم کم بود نباید بهش بدهد. این اتفاق ها وقتی که می افتد فرد وارد معرکه گیری می شود

و از پروسه ی درمان خارج می شود یا معرکه می گیرد و می گوید مثلا هفته پیش شربت ام رنگش سیاه بود این هفته رنگش یه ذره زرد بود این هفته شربت خیلی رقیق هست اثر نکرده و از این حرف ها این کارها همان نگاه هایی است که انسان را وارد معرکه گیری می کند و این بازی های ذهن است. حالا معرکه گیری ممکن هست در یک سفر دومی یا حتی در جایگاه های بالاتر به شکل های مختلفی اتفاق بیفتد که همه جوراش وجود دارد و هست و من هر چقدر آموزش و دانایی ام بیشتر باشد معرکه گیری ام کمتر هست و درگیر چنین بازی ها کمتر می شوم. ممکن است مثلا من بیایم در لژیون سردار ۶ میلیون تومان را کارت بکشم ولی در لژیون سردار شرکت نکنم بگویم نه همین که پولی دادم کارم انجام شده و بس است ولی اینکه در این لژیون من شرکت می کنم خودش برای من یک بار آموزشی بسیار زیادی دارد.

مرزبان کشیک مسافر جواد

لژیون تغذیه سالم

عکاس مسافر ابوالفضل

تایپ مسافر سعدالله

بارگزار مسافر مجید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .