نور در هستی نقش فرمان‌دهنده را دارد

سلام دوستان مریم(ط) هستم یک همسفر؛
«صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است».
با خواندن این وادی، سؤالات زیادی در ذهنم شکل گرفت؛ برای مثال، چه صفاتی می‌تواند در انسان وجود داشته باشد و جاری بودن به چه معناست؟
با تأمل و تمرین در این وادی، دریافتم که انسان هم دارای صفات خوب و هم صفات بد است و با قرارگرفتن در مسیر ارزش‌ها می‌توان صفات ناپسند را با سعی، تلاش، تغییر، تبدیل و درنهایت ترخیص به صفات نیکو تبدیل کند؛ اما نمی‌توان گفت که این صفات همواره پایدار خواهند بود؛ زیرا انسان موجودی مختار است و ممکن است دچار خطا شود. بنابراین ما همواره در نبرد و تلاش برای یادگیری و آموزش هستیم؛ چراکه بهشت و جهنم، نه در آینده‌ای دور بلکه در همین دنیا و در رفتار و انتخاب‌های ما آشکار می‌شوند.

با مطالعه مباحثی همچون نور، صوت و حس دریافتم که نور در هستی نقش فرمان‌دهنده را دارد؛ یعنی تا نور و روشنایی نباشد، من قادر به دیدن توانایی‌های خود و محیط اطراف برای آموزش و رشد نخواهم بود همچنین بدون صوت، ارتباط برقرار نمی‌شود و این حس است که موجب دوست داشتن همه‌ی هستی، موجودات و حتی خودمان می‌گردد. حس به ما می‌آموزد که ارزش قائل شدن برای سلامتی روح و روان و جسم‌مان ضروری است؛ برای نمونه با ورزش کردن نه‌تنها عضلات بدن تقویت می‌شوند، بلکه سطح دوپامین بدن نیز افزایش می‌یابد و این خود به ارتقای سلامت جسمی و روانی کمک می‌کند.

از تأثیرات وادی دهم در زندگی شخصی‌ام می‌توانم بگویم، من همیشه از ورزش و فعالیت بدنی هراس داشتم؛ زیرا احساس می‌کردم توانایی لازم را ندارم و حوصله فکر کردن به سلامتی خود را ندارم؛ اما با آموزش‌های کنگره، راهنمایی‌های راهنما و نوشتن سی‌دی‌ها تغییرات بسیاری در وجودم رخ داد و احساسات و نگرش‌های من به مرور دگرگون شد و توانستم صفت‌های گذشته‌ام را تغییر دهم و جای آن‌ها را صفات نیکو و مثبت بگیرند.

سلام دوستان فریبا هستم یک همسفر؛
«صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است».
در هستی همه چیز جاری است، دلیل جاری بودن انسان به‌واسطه این است ‌که اختیار دارد و آموزش‌پذیر؛ بنابراین می‌توان گفت جاری است و توانایی این را دارد که تغییر کند و صفات ناپسند خود را تغییر دهد. وادی دهم مانند شمشیر دولبه است، یک لبه می‌تواند ما را امیدوار کرده و رو به جلو ببرد و یک لبه نیز ما را در ناامیدی و خفا نگه دارد؛ اما این صفت‌ها چگونه باید تغییر کند؟ برای تغییر صفت، ابتدا باید حس تغییر کند؛ زیرا هرچیزی در هستی از حس شروع می‌شود و برای تغییر حس، لازم است که حس‌های منفی مانند حسادت و بدبینی را اصلاح کنیم؛ بنابراین چنانچه هدف ما تنها قطع دارو و مواد باشد و در جهت تغییر حس‌های منفی خود تلاش نکنیم؛ حتی اگر به قطع دارو هم برسیم درمان نشده‌ایم؛ زیرا تغییر نگاه و حس، اتفاق نیفتاده است.

وادی دهم به ما قانون می‌آموزد که تا زمانی که رفتارها و ویژگی‌های گذشته‌مان، که بخش جدایی‌ناپذیر از شخصیت ما هستند، تغییر نکنند به هدف‌مان نخواهیم رسید. انسان موجودی پیچیده است و هر فرد ویژگی‌ها و صفات خاص خود را دارد. این ویژگی‌ها گاهی آشکار نمی‌شوند، زیرا خود فرد نیز از آنها آگاه نیست و تصور می‌کند که بهترین تصمیمات را می‌گیرد؛ اما در این وادی متوجه می‌شویم که انسان قدرت اختیار دارد و می‌تواند صفات خود را در جهت مثبت و نیکو تغییر دهد؛ چراکه هیچ‌کس مجبور نیست تا پایان عمر همان‌طور که هست باقی بماند؛ زیرا خداوند به انسان قدرت اختیار داده است.

تغییر صفات و رفتارهای گذشته صددرصد بر مبنای اختیار ما است. اگر تا این لحظه با این صفات زندگی کرده‌ایم، با قدرت انتخابی که داریم می‌توانیم از امروز به گونه‌ای دیگر باشیم.
حضرت علی(ع) می‌فرمایند: «اگر دو روز شما مثل هم باشد ضرر کرده‌اید». چنانچه این سخن را متوجه شویم باید روزبه‌روز از ضدارزش‌ها به سمت ارزش‌ها حرکت کنیم و اطمینان داشته‌ باشیم خداوند ما را یاری می‌کند. در سوره بقره خداوند می‌فرماید: «ٱللَّهُ وَلِيُّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ يُخۡرِجُهُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِۖ»، به این معنا که خداوند ولی کسانی است ایمان آورده باشند، آن‌ها را از ظلمت به سمت نور هدایت می‌کند.
اگر دعا مستجاب نشده و خداوند یاری نمی‌کند، قطع‌به‌یقین هنوز در ظلمت هستیم و نقش بازی می‌کنیم.

سلام دوستان مریم (ع) هستم یک همسفر؛
«صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است» این به این معنا است که انسان در هر شرایطی که باشد، می‌تواند تغییر کند. فردی که دچار اضافه وزن است، می‌تواند خود را تغییر دهد؛ یا فردی که بی‌سواد است، می‌تواند به یادگیری بپردازد؛ حتی فردی که بیمار است می‌تواند تغییر کند؛ زیرا زندگی همواره در حال جریان است.

قبل از ورود به کنگره۶۰ بسیار ناامید بودم و فکر می‌کردم که مسافر من دیگر تغییر نمی‌کند. همیشه او را مقصر و بی‌ارزش می‌دانستم؛ اما خدا را شکر زمانی که به کنگره آمدم و آموزش‌ها را دریافت کردم، متوجه شدم باید از خودم شروع کنم و برای تغییر ابتدا باید حس‌ها و نگرش‌هایم تغییر کند و می‌توانم صفت‌ها زشت و مخرب را به صفت‌ها نیکو و زیبا تبدیل کنم؛ چراکه انسان در هر شرایط و ویژگی که دارد، قابل تغییر است.
در کنگره چهارده قانون یا چهارده پله وجود دارد که انسان را هدایت می‌کند، که با آموزش گرفتن از این قانون‌ها می‌توان هرکجا که هستیم به سمت ارزش‌ها برگردیم. شمشیر و چاقو هم هشدار می‌دهند و هم امید به زندگی، انسان نیز می‌تواند جان کسی را نجات دهد و همه به او افتخار کنند، و یا می‌تواند جان کسی را بگیرد و باعث مرگ شود‌، همیشه سرافکنده و عذاب وجدان داشته باشد.

بنابراین، تغییر را می‌توان به تبدیل و ترخیص رساند. نیستی و نابودی هم می‌تواند صعود باشد و هم سقوط؛ هم می‌تواند انسان را بالا ببرد و هم پایین بیاورد. انسان تا زمانی که مفهوم نفرت را درک نکرده باشد، معنی عشق را نخواهد فهمید. تنها از طریق امتحان و آزمایش است که آن مرحله از شادی و روشنایی را تجربه می‌کنیم. درنهایت با تفکر درست می‌توانیم از تاریکی‌ها و ظلمت دور شویم و به روشنایی‌ها نزدیک‌ و نزدیک‌تر شویم. زمانی که با تمام وجود تلاش کنیم، دیدگاه و احساس ما نسبت به زندگی و اطرافیان تغییر خواهد کرد.

نويسندگان: همسفران لژیون دهم
ویرایش و رابط خبری: همسفر مریم(م) رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دهم)
ارسال: همسفر زکیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ملاصدرا (نیک‌آباد)