دستور جلسه: «وادی دهم؛ صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است.»
وادی دهم یکی از وادیهایی است که درسهای زیادی با هر بار خواندن آن به ما میدهد. تیتر وادی «صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است».
صد هزاران فضل دارد از علوم
جان خود را مینداند این ظلوم
داند او خاصیت هر جوهری
در بیان جوهر خود چون خری
این وادی رحمت، لطف و بخشندگی خداوند را در مسیر زندگی ما انسانها به نمایش میگذارد و با توجه به قوه اختیار که خداوند در نهاد انسانها قرار داده است به انسان نشان میدهد که پایان هر نقطه میتواند سرآغاز خط دیگری باشد. با توجه به تیتر این وادی همه انسانهایی که مرتکب بزرگترین جنایات شدهاند هم میتوانند صفات زشت خود را تغییر دهند و این به خاطر جاری بودن انسان است و اینگونه است که رحمت الهی خداوند شامل حال انسان میشود.
من در این وادی یاد گرفتم که از خداوند بخواهم من را به سمت صراط مستقیم و ارزشها هدایت کند و بتوانم صفات زشتی که در درون من وجود دارد را به صفات خوب و نیکو تبدیل کنم و در مسیر رسیدن به صراط مستقیم باید بدانم که نیروهای مکمل و اضداد وجود دارند که در مسیر من قرار میگیرند و تا زمانی که تاریکیها وجود نداشته باشند روشناییها معنا ندارند و تا زمانی که نفرت وجود نداشته باشند عشق معنایی ندارد و همه اینها لازمه رسیدن به صراط مستقیم است؛ پس انسان میتواند تغییر کند و به یک انسان کامل تبدیل شود و اگر صفات و حس بد در انسان تغییر نکند در جهانهای دیگر هم این صفات همراه او خواهند بود و مشکلات بیشتر خواهند شد.
من برای تغییر صفات در وجود خود نیازمند تزکیه و پالایش هستم و اگر بخواهم معنای عشق واقعی را حس کنم باید در صراط مستقیم حرکت کنم و وقتی من عمل سالمی را انجام دادم، حس سالم در وجود من آشکار میگردد برای مثال؛ وقتی کار درستی انجام میدهم احساس خوبی هم از انجام دادن آن کار درست در من به وجود میآید و از عقل سالم هم عشق سالم به وجود میآید و اینجاست که عشق در مقابل عقل قرار میگیرد و هرچه انسان عاقلتر باشد عاشقتر است، انسان هرچه بیعقلتر باشد خود شیدایی او بیشتر است و تجربههای که ما از عمل سالم به دست میآوریم باعث جهش و لذت در زندگی ما میگردد و تجربههای که به شکست منجر میشود باعث بازنگری در عملکرد و گفتار ما میگردد که ببینیم کجا اشتباه کردهایم که باعث چنین خطایی شده است و همه این موارد مورد ارزیابی قرار میگیرد و من یاد گرفتم وقتی کاری انجام دادم و به شکست منتهی شد این باید برای من تجربه شود که بار دیگر این کار را انجام ندهم؛ چون در رسیدن به عمل سالم به مفهوم واقعی باید فرد معرفت خیلی بالایی را هم کسب کند.
فردی که مصرفکننده مواد مخدر است وقتی با صفت اعتیاد به کنگره۶۰ میآید او تا سه جلسه باید تفکر کند و اگر بعد از این سه جلسه به کنگره و مسیر آن ایمان آورد، وارد مرحله کاهش مصرف مواد میشود و این یعنی یک عمل سالم که در نتیجه آن حس او تغییر میکند با تغییر حس، عقل نمایان میشود و به فرمانروایی نزدیک میشود و آن موقع است که عشق با ادامه راه، رهایی و آزادی در وجود او نمایان میشود. عشق سالم زمانی است که فرد همه هستی را دوست دارد؛ چون خواهد فهمید که تمام هستی برای اوست و او برای تمام هستی و او بدون آنها هیچ مفهومی ندارد و طبق گفته استاد وادی دهم هم هشدار و هم امید در خود دارد.
استاد فرمودند: در گذشته وقتی در اعماق تاریکیها بودم و از بیماری اعتیاد خود رنج میبردم هرگز تصور نمیکردم که روزی روشنایی را خواهم دید. خداوند در این قانون از روی لطف و مرحمت خود این امید را به من داد که تو در هر مرحلهای از تاریکی که باشی میتوانی حرکت کنی و تغییر نمایی؛ زیرا در انسان هیچ چیز ثابت نیست؛ چون انسان موجودی جاریست و نیز خداوند این هشدار را به من داد که تو حتی اگر بهترین هم باشی؛ ولی در مسیر ضدارزشها قدم بگذاری به بدترینها تبدیل خواهی شد.
این وادی به اختیار انسان باز میگردد که چه راهی را انتخاب کند و زمانی که انسان در اعماق تاریکیها قرار دارد و تنها نقطهای بسیار کوچک از نور امید و رحمت الهی را در مقابل خود میبیند میتواند جهت خود را به سوی آن نقطه تغییر داده و به سمت آن حرکت کرده تا از تجمع همه آن نقطهها به منابع بسیار عظیم نور دست یابد و زمانی هم که انسان در مسیر ارزشها قرار دارد با روی آوردن به ضدارزشها به تدریج این ساختار و تغییرات بد در وجودش شکل میگیرد و از بهترین انسانها به بدترین انسانها تبدیل میشود و این مصداق بارز وادی دهم است که صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون انسان جاریست.
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر سوزان رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بروجن
- تعداد بازدید از این مطلب :
115