گروه خانواده_ معجزه حیات

کتاب عشق 14 وادی تا رسیدن به خود را ورق می زدم تا رسیدم به وادی دهم؛ همان که در تیترش می گوید: صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاریست.
مکثی نموده و شروع به مطالعه کردم. کلماتی همچون شمشیر دولبه، صعود، سقوط، زنده شدن و مردن، تغییر، تبدیل، ترخیص، معجزه حیات، جمع اضداد، نور، صوت، حس، تزکیه و پالایش حس ها، صفت گذشته، تفکر سالم، ایمان سالم، عمل سالم، حس سالم، عقل سالم، عشق سالم.
بر هر کلمه مکث و درنگی کردم و کمی اندیشیدم و از عظمت و قدرت معنایی که در هر کلمه نهفته است و دامنه و وسعت حرکتی که در درون انسان بوجود می آورد در حیرتم. این کلمات هرکدام در اندیشه ی من چرخی می زدند و سیری از آموزش و یادگیری را به یاد من می آورند.

به یاد می آورم روزهای اولی که در سال 95 وارد کنگره شده بودم و می پنداشتم که اینجا هم مانند دیگر  NGO ها قرار است مرا به پوچی برساند و با نگاه بدبینی به قضاوت می پرداختم. با شک و دودلی مسافرم را همراهی می کردم نه با هدف دل سپردن و یادگیری در این محفل مقدس عشق بلکه فقط بخاطر اینکه مسافرم درمان بشود و بتوانم راحت زندگی کنم.
جلسات را می آمدم و می رفتم. به آهستگی مسیر روشن شد و من هدایت شدم به لژیون و راهنمایم گفتند که کتاب را از نشریات تهیه کنم‌.
از آنجا که اهل یادگیری بودم از روی کنجکاوی شروع کردم به مطالعه اما دریغ از درک معنای بی‌نهایت تک‌تک کلمات این کتاب که به راستی اقیانوسی از علم و حقیقت و شناخت را برایم به ارمغان آورد. یک به یک وادی ها را پیش می رفتم و وادی 10 از تغییر، تبدیل، ترخیص برایم می گفت.

چه چیزهایی را لازمست تغییر دهم؟ صفاتم را؟  کدام صفات را باید تغییر دهم؟ من که خوب هستم مسافرم مشکل دارد. به راستی که اصلا خودم را نمی شناختم. با حضور در جلسات آموزشی عمومی و خصوصی به مرور صفات ناپسند و ضدارزش ها را می شناختم. ضدارزش هایی مثل غیبت کردن، دروغ گفتن، شاکی بودن، غرزدن، ناسپاسی، تهمت، قضاوت، پیش داوری و.... اینها صفات آشنایی بودند که من هم مثل همه انسانها کم و بیش آنها را در خودم داشتم.
در این وادی آموختم که می شود آنها را به صفاتی نیکو تبدیل کنم. به زیبا بینی، خوش خلقی، به موقع سکوت کردن و صفات اخلاقی شایسته که برایم مفیدند‌‌‌‌. به مرور فهمیدم که آموزش و خدمت در کنگره سبب می شود که صفات گذشته و زاویه ی دید من تغییر کند و من به انسانی شایسته تر تبدیل بشوم و اکنون  که 9 سال هست که زندگیم را با کنگره عجین کرده ام متوجه می شوم که درک مفاهیمی همچون تفکر، ایمان، عمل، حس، عقل و عشق جهان مرا زیباتر کرده‌اند و در برخورد با مسائل و حل مشکلات من توانمندتر شده ام و با ابزار مفید و نیرو و قدرتی معنوی آراسته شده‌ام و قادرم مسائلم را بهتر حل نمایم.

خدا را شاکرم که توفیق بودن در این فضای پرخیر و برکت را همواره روزی من قرار داده است و نیز از خانواده محترم دژاکام بخصوص خود ایشان بسیار سپاسگزارم که چنین بستری مناسب برای آموزش و خدمت را فراهم نمودند و همواره در تلاش و تکاپو هستند تا ما بتوانیم قدر و منزلت معجزه حیات را که خود حیات هست هرچه بیشتر درک نماییم و زیبا زیستن و زیبا اندیشیدن و زیبا عمل کردن و... را هرچه بیشتر یاد بگیریم.

خداروشکر شکر شکر برای این عمل عظیم.

نویسنده: همسفر فائزه ایجنت
ویرایش، ویراستاری و ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر ریحانه (لژیون یکم)
همسفران نمایندگی قشم