مشارکت مسافران لژیون تغذیه سالم از نمایندگی بیهقی پارک ساعت سبزوار در مورد دستور جلسه "رابطه یادگیری و معرکهگیری"
مسافر لژیون تغذیه سالم همسفر سمانه:
قوانین جزو جداییناپذیر زندگی ما هستند. ما در قسمتی که خدمت میکنیم باید به تمامی قوانین آن کاملا آگاه باشیم تا بتوانیم بهتر به دیگران در رسیدن به هدفشان کمک کنیم. در خط به خط قوانین کنگره ۶۰ تفکری عمیق نهفته که برای رسیدن تمام اعضا به رهایی و آرامش تدوین شدهاست، همانطور که میدانیم کنگره ۶۰ یک مرکز علمی و تحقیقاتی مستقل است؛ پس یادگیری و آموزش پایههای اصلی آن هستند. آموزش، راه درست زندگی کردن است و رهایی از بند ضدارزشهایی که ما را از رسیدن به آرامش و تعادل باز میدارند. ما هر لحظه در حال یادگیری هستیم؛ همانطور که آقای مهندس میگویند فرضیه خلقت انسان و موجودات بر پایه یادگیری فراهم شده است. در کنگره همه اعضا در هر خدمتی که هستند مادام باید به دانستههای خود بیافزایند و علم خود را بروز کنند؛ همانطور که سیدیها و مطالب هر جلسه بروز میشوند و در دسترس همه اعضا در هر منطقهای قرار میگیرند؛ اگر رهجویی بر روی برنامه پیش برود و آموزشها را ذره ذره فرا بگیرد و آنها را در زندگی کاربردی کند کمکم مشکلات را میشناسد و خود با آموزشهایی که دیده است به حل آنها اقدام میکند و به دنبال فرار از آنها نمیباشد.
گاهی اوقات ما برای پنهان کردن خطاهای خودمان شروع به بهانهجویی و ایرادگرفتن میکنیم یا به قول معروف معرکهگیری میکنیم تا شخص دیگری را خطاکار جلوه دهیم. این کار برای خلاصی از عذاب وجدان، نسبت به خطایی که مرتکب شدهایم اتفاق میافتد. این بهانهجوییها و معرکهگیریها کمکم ما را از آموزش و یادگیری دور میکنند و حسهایی مثل حسادت و بدگویی باعث میشوند از راه مستقیم دور شویم و به بیراهه بریم؛ آنگاه خواهیم دید که به رهایی واقعی نخواهیم رسید. آموزشهایی که از کنگره یاد میگیرم هیچ کجا این چنین کاربردی و بدون توقع در اختیار ما قرار نمیگیرد. کافیست با تمام وجود آموزشها را اول برای آرامش خودمان و در زندگی خودمان فرا بگیریم؛ سپس تأثیر آن را بر خانواده و اطرافیان هم خواهیم دید. یادمان باشد که برای اداره همچین مرکز بزرگی با شعب فراوان در تمام کشور نیاز به همکاری و یاری تکتک اعضا است تا این راه روشن برای دیگران هم باز بماند.
مسافر لژیون تغذیه سالم همسفر زهره:
این دستور جلسه خیلی آموزنده و پربار است. این دو جمله هم مخالف و هم نزدیک به هم هستند. از همان ابتدا که انسان پا به این دنیا میگذارد یادگیری شروع میشود، از نوزادی که تازه یاد میگیرد که چطور از سینه مادر شیر بخورد تا روزی که به مدرسه و کلاس زبان، ورزش، هنر و ... میرود علم یادگیری همراه او است و روز به روز پیشرفت میکند. برای انسان یادگیری در هر مقطعی لازم و ضروریست؛ چون انسان هر چه بیشتر بداند گویی کمتر میداند و روح و روان او تشنه یادگیری میشود؛ مانند آموزشهای کنگره که هر چه بیشتر پیش میرویم و سیدی مینویسیم دوست داریم بیشتر بدانیم؛ چون به علم کنگره نیاز داریم. سیدیهای اضافهوزن ساختمان جسم برای ما مانند تابلوهای راهنمایی و رانندگی هستند که یاد بگیریم راه را درست برویم تا به سلامتی و جهانبینی جسم هدایت شویم و با ساختمان جسم خود بیشتر آشنا شویم و به عظمت خداوند پی ببریم، علم زندگی کردن را هم در مورد جسم و هم در مورد افکار و اندیشه خودمان یاد میگیریم. تا زمانی که وارد کنگره نشده بودم خیلی از خوراکیها را داخل جسم میریختم و خیال میکردم کار خوبی انجام میدهم؛ اما موقعی که یادگیری با کنگره، سیدیها و لژیون تغذیه سالم شروع شد، متوجه شدم چقدر به جسم خود آسیب زدهام آنجا بود که از خواب غفلت بیدار شدم. به یاد دارم روزی را که سفر اولی بودم و دستور جلسه دیسپ بود استاد جلسه گفت: دیسپ باعث چربی سوزی میشود؛ از آن روز شروع به خوردن دیسپ کردم؛ اما لژیون تغذیه سالم نبود و آقای مهندس تا آن زمان فرمان تشکیل لژیون را نداده بودند. سه ماه دیسپ را ساعت ۱۰ صبح و ساعت ۵ غروب میخوردم و من همین را یاد گرفته بودم؛ اما بعد از مدتی معده و دستگاه گوارشم بهم ریخت و مانند روز اول شد؛ چون روش استفاده درست از دیسپ را یاد نگرفته بودم. یادگیری هم در جهت مثبت است و هم در جهت منفی، اما روش من در جهت منفی بود و این باعث آسیب به ساختمان جسم شد در صورتی که در لژیون تغذیه سالم باید چندین ضلع را رعایت کنیم تا به سلامتی و تندرستی برسیم.
در مورد معرکه گیری، قبل از ورود به کنگره وقتی بعضی از کارها را به اشتباه انجام میدادیم شروع به معرکهگیری میکردیم؛ اما اکنون متوجه شدهایم که این عمل فقط یک تفکر غلط بود. آقای مهندس در وادی اول میگوید با تفکر ساختارها آغاز میشود بدون تفکر هر چه هست رو به زوال میرود، باید یاد بگیریم و تا حدود زیادی در زندگی کاربردی کنیم. معرکهگیری بر اثر تفکر یا عملکرد غلط صورت میگیرد. در کنگره یاد گرفتیم چگونه تفکر کرده تا بتوانیم از معرکهگیری دوری کنیم. در مورد معرکهگیری خود من اضافه وزن داشتم؛ اما وقتی خواهر یا همسرم میگفتند تو اضافهوزن داری یا چاق هستی شروع به معرکهگیری میکردم و میگفتم که من چاق نیستم و اضافهوزن هم ندارم، یک بار خواهرم گفت بیا دور کمر و دور پاهایت را سایز کنیم؛ وقتی سایز گرفتیم بیشتر از اندازه معمول بود، این بار شروع به معرکهگیری با صدای بلند کردم؛ اما الان که کاهش وزن دارم خیلی به راحتی به کارهایم میرسم، راه میروم و حتی طناب میزنم. خدا را شکر میکنم در کنگره هستم و با آموزشهای آقای مهندس آشنا شدم تا یادگیری و آموزش هست معرکهگیری معنا ندارد. یادگیری یک علم، آگاهی و دانایی است.
آقای مهندس میفرمایند یادگیری در تمام شئون باید باشد، خلقت انسان و موجودات بر پایه و اصول یادگیری است. یادگیری تنها درس خواندن نیست، بلکه شامل یادگیری انواع زبانهای خارجی، یادگیری تمام ورزشها، یادگیری برخورد با انسانها، حتی یادگیری برخورد کردن با حیوانات میباشد، به قول آقای مهندس (ز گهواره تا گور دانش به جوی) انسان در هر سن و سالی که هست باید دنبال دانش و یادگیری باشد تا پیشرفت و به مراحل بالا ارتقاء پیدا کند. پیشرفت باید هم از لحاظ مالی، معنوی و هم اخلاقی باشد؛ حتی در کنگره هم ما در حال آموزش گرفتن و یادگیری هستیم. یادگیری در مورد مسائل جهانبینی، اضافه و کاهش وزن، زبان بدن تمام این موارد را آقای مهندس به ما آموزش میدهد که با روش دیاستی در تغذیه چطور به وزن دلخواه و سلامتی برسیم. ما آموزش میگیریم که حتی در ورزش کردن هم یادگیری و آموزش مهم است نه برد و باخت. راجع به معرکهگیری استاد میفرمایند که در قدیم پهلوانان میآمدند مردم را دور خودشان جمع و زنجیر پاره میکردند یا مار میآوردند نمایش اجرا میکردند و در آخر از میان همین مردم پول جمع میکردند. به قول مهندس مثل سبد قانون یازدهم که امروزه ما در کنگره سبد میچرخانیم و نیازهای کنگره را خودمان تأمین میکنیم و از هیچ گروهی کمک و حمایت نمیگیریم.
معرکهگیری در خانواده مانند این است که مثلأ زمانی که یک همسر در خانه وظایف خود را به درستی انجام میدهد اما به هر دلیل در آن روز نتوانست غذا درست کند؛ زمانی که همسر او که از سرکار میآید همان را بهانه کرده و حرفهایی بدی را به همسرش میزند و باعث ناراحتی او میشود. در کنگره هم معرکهگیری وجود دارد؛ مانند رهجویی که سفرش را به خوبی انجام میدهد اما در اواسط سفر دنبال بهانهجویی از راهنما، ایجنت و مرزبانها و حتی هم لژیونهای خودش میباشد در اینجا راهنما باید خود متوجه اخلاق و رفتار رهجو شود و بداند که او سفر خود را خراب کرده یا در حال خراب کردن سفر است که درست در جلسات و لژیون حاضر نمیشود و همیشه دنبال بهانهجویی است. انسان باید به گوهر برسد تا طعم شیرین رهایی، آرامش و پاکی را بچشد و این است رابطه یادگیری و معرکهگیری و انسانی که دنبال معرکهگیری میرود هیچوقت به فکر یادگیری نیست و همیشه در تاریکی ها قرار میگیرد.
مسافر لژیون تغذیه سالم همسفر اکرم:
تحلیل ارتباط معرکهگیری با یادگیری، یادگیری فراتر از کلاس درس، امتحان و جوهرهی خود زندگی و خلقت است؛ اگر بپذیریم که زندگی سراسر یادگیری است، پس هر عملی که مانع از درک حقیقت، پذیرش مسئولیت یا رشد فردی شود یک مانع جدی برای یادگیری مادامالعمر خواهد بود. در اینجا معرکهگیری دقیقاً نقش این مانع را ایفا میکند و ارتباط آن در سه سطح اصلی برقرار میشود. ۱- معرکهگیری به عنوان مکانیسم دفاعی در برابر بازخورد، اصل یادگیری: یادگیری مستلزم بازخورد صادقانه و پذیرش خطا است. کارکرد معرکهگیری: معرکهگیری ابزاری است برای گریز از این بازخورد و پنهان کردن خطا؛ مثل وقتی که ما از فرزند خودمان برای آوردن نمره کم توضیح میخواهیم و او ناگهان بهانه این را میگیرد که چرا برای من لپتاپ نخریدهاید و به جای پاسخ موضوع دیگری را مطرح میکند. فرصت یادگیری: فرزند میتواند با اعتراف به کمکاری یا دلایل واقعی نمرهٔ پایین، یاد بگیرد که چگونه برنامهریزی بهتری داشته باشد (یادگیری از شکست). معرکهگیری: با منحرف کردن بحث به سمت لپتاپ، او از مواجهه با بازخورد واقعی (نمره) و یادگیری مسئولیت فرار میکند در نتیجه فرصت رشد از بین میرود؛ مثل وقتی که ما ناخواسته دستمان به لیوان میخورد و آن را میشکنیم به جای عذرخواهی به دنبال مقصر میگردیم که چه کسی لیوان را اینجا گذاشته و برای پنهان کاری خطای خود به دنبال مقصر میگردیم. فرصت یادگیری: فرد میتواند با عذرخواهی و پذیرش بیدقتی، مسئولیتپذیری را یاد بگیرد. معرکهگیری: با مقصر دانستن دیگران او در توهم بیعیب بودن باقی میماند و هرگز درس لازم در مورد دقت و عذرخواهی را نمیآموزد.
۲- معرکهگیری به عنوان پارازیت ذهنی، اصل یادگیری: یادگیری نیاز به تمرکز بر روی موضوع اصلی دارد. کارکرد معرکهگیری: معرکهگیری در سطح فردی و اجتماعی، مانند یک پارازیت عمل کرده که ذهن را منحرف میکند؛ وقتی در یک گفتوگو، طرف مقابل دائماً موضوع را عوض میکند، شما نمیتوانید روی حل مسئله یا درک عمقی یک موضوع تمرکز کنید. بستر یادگیری را مختل میکند، فرار از موضوع اصلی، مانع از شکلگیری بحثهای سازنده، تبادل دانش عمیق و رسیدن به راه حل میشود. این اقدام جلوی یادگیری جمعی یا گروهی را میگیرد. ۳- معرکهگیری و گستره اجتماعی آن، اصل یادگیری اجتماعی: یادگیری و پیشرفت در جوامع مستلزم شفافیت، صداقت و پاسخگویی است. کارکرد معرکهگیری: وقتی این الگو از کودکی شروع شده و به خانوادهها، گروهها و جوامع بزرگتر سرایت میکند، جامعه از یادگیری شکست میخورد. سیاستمداران یا رهبران گروه با استفاده از معرکهگیری، مثلاً با طرح یک بحث جنجالی بیربط اذهان عمومی را از مشکلات اصلی یا خطاهای خود منحرف میکنند. نتیجه این است که مشکلات واقعی که فرصتهای بزرگ برای یادگیری و بهبود سیستم هستند هرگز حل نمیشوند و جامعه در یک دور باطل باقی میماند. نتیجه گیری معرکهگیری یک رفتار فرار از واقعیت و مسئولیت است که به طور مستقیم با رسالت اصلی انسان، یعنی یادگیری در تضاد است؛ در حالی که زندگی دائماً در حال رائه دروس و بازخوردها است، معرکهگیری مانع از شنیدن این بازخوردها و در نتیجه مانع از رشد فردی و اجتماعی میشود.
ویرایش و ارسال: راهنما همسفر الهام از نمایندگی شهرری (لژیون دوم)
صفحهی کاهش و افزایش وزن
- تعداد بازدید از این مطلب :
128