معرکه گیری نقطه مقابل یادگیری است

دومین جلسه از دور سیزدهم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره60 نمایندگی باغستان کرج با استادی راهنمای محترم مسافر ایرج نگهبانی مسافر ابوالفضل و دبیری مسافر شاهین با دستور جلسه رابطه ی یاد گیری و معرکه گیری پنجشنبه 6 آذر ماه 1404 ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خدا را شکر می کنم  که این توفیق به بنده داده شد تا در این جایگاه بتوانم مجددا آموزش بگیرم وخدمت کنم، فکرم می کنم جا دارد اینجا از جناب مهندس و خانواده محترم شان تشکر کنم که این بستر را برای ما آماده کردند تا بتوانیم به حال خوب برسیم، بنده یک روز با حالی خراب و با همسفرم وارده کنگره60 شدیم، در آن زمان معرکه گیری ها و بی صبری های زیادی از خود نشان می دادم، بنده توانستم با آموزش هایی که در کنگره60 گرفتم آنها را برطرف کنم و به آرامش برسم.
دستور جلسه این هفته رابطه ی یادگیری و معرکه گیری که بی ربط با صحبتهای بنده نبود، در این هفته که از سایت کنگره60 بازدید می کردم از اکثر شعبات کنگره60 در استانها و شهرهای مختلف در رابطه با این دستور جلسه صحبت کرده اند و هر کدام از دیدگاه خودشان به این دستور جلسه نگاه کردند و اگر بنده بخواهم درباره سخنان این دوستان  صحبت کنم ده الی دوازده نظر مختلف می توانم بگویم، ولی بنظر بنده اگر بخواهم مثالی بزنم، می توان گفت آموزش مثل آفتابی روح بخش و تابناک می باشد و معرکه گیری مثل برف.
همه این مضوع را می دانید که برای آب شدن برف حتما نیاز به آفتاب می باشد، حال فکر کنید سالها این برف جمع شده و رنگی از آفتاب را به خود ندیده است مثل زمانی که بنده مصرف کننده بودم و همیشه در حال معرکه گیری بودم، وآموزشی دریافت نمی کردم حتی به اندازه خیلی کم، جناب مهندس در کتاب 60 درجه زیر صفر سخن جالبی می فرمایند، یک مصرف کننده مانند فردی می ماند که تمامی افکار، رفتار و کارهایش مانند فردی  یخ زده  می باشد.
حال این فرد را فقط می توان با آفتاب یا همان دانش از این یخ زدگی نجات داد، این آفتاب باید بطور مداوم و طولانی مدت به این برفها بتابد تا آنها را آب کند، دقیقا مثل آموزشهایی که در کنگره60 می گیریم بطور ذره ذره و همیشگی و بطور مستقیم به اصل مطلب اشاره می کند، بنده در روز اولی که وارد کنگره60 شدم مشکلات فراوانی داشتم، مشکل مالی داشتم، به دلیل رفتارهای که در زمان مصرف از خودم نشان می دادم مشکل خانوادگی داشتم، می توان گفت که یک جاهل به تمام معنا بودم.
در وجود بنده منیت بود و حتی نا امیدی هم وجود داشت، و جناب مهندس می آیند با چه آموزشی این جسم یخ زده ما را درست می کنند، و خیلی زیبا در مقابل منیت، آموزش را گذاشته اند، در مقابل ترس، تفکر و در مقابل نا امیدی، تجربه را می گذارند و راه را به ما نشان  می دهند، این را در آخر بگویم که آن مصرف کنندای که روزی با آن همه مشکل وارد کنگره60 شد و آموزشها و اطلاعات درست را به او داد و او را تبدیل به یک رود خانه خروشان کرد.
این راهنمایانی که الان می بینید همان کسانی هستند که زمانی معرکه گیری می کردند در درمان خود بی صبری می کردند ولی با دانش تابناک کنگره60 خود نوری شده اند برای کسانی که به دنبال راه درست         می گردند، پس بپذیریم که گوش به فرمان باشیم، از این که به صحبتهای بنده توجه کردید از همه شما سپاسگذارم.

تایپ: مسافر مهدی لژیون نهم

تنظیم و ارائه: مرزبان خبری مسافر هادی