جلسه سیزدهم از دوره پنجاه و چهارم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی البرز کرج، با استادی راهنمای محترم مسافر علی ، نگهبانی راهنمای محترم مسافر مهدی و دبیری مسافر احمد، با دستور جلسه "رابطه یادگیری و معرکه گیری" در روز پنجشنبه ششم آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت 16:3۰ آغاز به کارکرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، علی هستم یک مسافرخداوند بزرگ را شاکرم که این فرصت را در اختیار من گذاشت تا امروز در این جایگاه بنشینم و خدمت کنم.
ما در کنگره آموختهایم که سه ضلع مهم در هستی فعال است خواست، تقدیر و فرمان الهی و در میان این اضلاع، خواست مهمترین نقش را ایفا میکند. یک سفر اولی تنها زمانی میتواند به درمان برسد که خواستهای واقعی و درونی برای درمان داشته باشد یعنی در ظاهر و باطنش به یقین برسد که دیگر نمیخواهد مصرفکننده باشد. اگر این خواست شکل بگیرد او از بسیاری از رفتارهای نادرست از جمله معرکهگیری فاصله خواهد گرفت، موضوعی که دستور جلسه امروز ما نیز هست.
مصرفکنندگان سابق بهتر از هر کسی میدانند که در دوران مصرف نه تنها اهل معرکهگیری نبودند بلکه از یادگیری و تغییر نیز فاصله داشتند. اما چه رابطهای میان معرکهگیری و یادگیری وجود دارد. در واقع این دو، در دو سوی یک طیف قرار دارند. هر اندازه از آموزش، آگاهی و شناخت فاصله بگیریم خواهناخواه به سمت معرکهگیری کشیده میشویم چه داخل کنگره و چه بیرون از آن.
برای رسیدن به دانایی باید آموزش، تجربه و تفکر را در کنار هم قرار دهیم. دانایی یعنی تشخیص ماهیت خواستهها اینکه چه چیزی سودمند است و چه چیزی نیست. اگر رهجویی به کنگره بیاید اما نداند برای چه آمده است دانایی اتفاق نخواهد افتاد. بسیاری در دنیا معتقدند اعتیاد درمان ندارد و تنها میتوان آن را نگهداشت اما کنگره ۶۰ با روش DST و جهانبینی ثابت کرده است که درمان واقعی ممکن است. درمان یعنی مصرفکنندهای که سالها مصرف کرده پس از ده ماه سفر به جایی برسد که حتی اگر در انبار پر از مواد بخوابد و وسوسه نشود. این را فقط کسانی درک میکنند که مصرف را تجربه کرده باشند.
اما اگر آموزشها را جدی نگیریم و کاربردی نکنیم دوباره وارد فضای معرکهگیری میشویم. تجربه سالها خدمت در کنگره نشان داده که هرکس به این مسیر وارد شود دیر یا زود از چرخه درمان خارج میشود و فرقی هم نمیکند سفر اول باشد یا دوم. ما یا باید در مسیر یادگیری و خدمت باشیم و یا بهطور ناخودآگاه وارد معرکهگیری خواهیم شد.
گاهی معرکهگیری فقط مربوط به رهجو نیست ممکن است راهنما یا هر خدمتگزاری اگر لحظهای از هدف اصلی غافل شود درگیر آن شود. بنابراین مهم است که هرکس بداند چرا وارد کنگره شده و مقصدش چیست. اگر این آگاهی لحظهای فراموش شود زمینه برای معرکهگیری فراهم میشود.
امیدوارم همه ما بتوانیم آموزشها را به دانایی مؤثر تبدیل کنیم تا از این مقوله فاصله بگیریم چراکه معرکهگیری میتواند ما را از آموزش و درمان دور کند.
.jpg)
بخش دوم دستور جلسه:
در ادامه مناسب است به بخش دوم دستور جلسه اشاره کنم تولد یکسال رهایی مسافر عزیز آقا محمود. به ایشان، خانواده محترمشان و همسفر مهربانشان تبریک عرض میکنم. آقا محمود از آن دسته رهجوهایی بودند که در سفرشان آرام، منظم و گوشبهفرمان بودند. شاید برخی از اعضای لژیون حتی متوجه روند سفرشان نمیشدند چون بدون حاشیه، با خواسته قوی و با ایمان کامل سفر کردند. خدا را شکر که امروز شاهد حضور ایشان در جایگاههای مختلف خدمت هستیم و امیدواریم در ادامه نیز جایگاههای بالاتر را تجربه کنند.
یادآور میشوم که ایشان حتی در موضوع سیدینوشتن که دستور جلسه هفته قبل بود تلاش قابل توجهی داشتند. زمانی میگفتند که دستشان درد میگیرد و نمیتوانند بنویسند اما با تمرین و پشتکار نهتنها سیدینویسی را رها نکردند بلکه قبل از رهایی و حتی مدتی بعد از آن تمامی سیدیهای خود را کامل کردند و امروز نیز اجازه پهلوانی گرفتهاند.
برای آقا محمود عزیز آرزوی موفقیت روزافزون و پیشرفت در همه جایگاههای خدمتی دارم.
سپاسگزارم از توجه و سکوت ارزشمند شما.
.jpg)
اعلام سفر مسافر محمود:
آنتی ایکس مصرفی تریاک روش درمان DST داروی درمان شربت OT ورزش در کنگره والیبال، شنا مدت 10 ماه و 4 روز به راهنمایی آقا علی عفتی سفر کردم، اکنون یک سال و 8 روز هست که آزاد و رها هستم در ضمن سفر نیکوتین داشتم با راهنمائی استاد عزیزم آقای عباس ابراهیمی 10 ماه 27روز ماه سفر کردم مدت 10 ماه و 8 روز است که به رهائی رسیدم در ادامه وارد لژیون جونز شدم با کمک راهنمای آقا علی جندقی کاهش وزن 12 کیلو تجربه کردم.
خلاصه سخنان مسافر محمود:
سلام دوستان محمود هستم یک مسافر. خدا را شکر میکنم که امروز این جایگاه را تجربه میکنم و از همه عزیزانی که در جشن شرکت کردند تشکر و قدردانی دارم. امیدوارم تمام مسافرانی که با خواست واقعی وارد کنگره میشوند روزی این جایگاه را تجربه کنند. در رأس از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم که چنین بستری فراهم کردند تا من گرفتار در تاریکیها بتوانم وارد کنگره شوم، سفر کنم و به تعادل و حال خوش برسم.
همچنین از راهنمای عزیزم علی آقا تشکر میکنم که با صبوری و محبت در تمام مراحل سفر همراه من بودند و مسیر درست را به من نشان دادند.
در سفر اول من هیچ شناختی از جسم، روان و حتی درون خودم نداشتم. فقط مصرفم قطع شد و آرامآرام فهمیدم که ناآگاهی و جهل چه آسیبی به من و خانوادهام زده است. اما سفر دوم جایی بود که فهمیدم دانایی یعنی چه فهمیدم ضد ارزش چیست و ارزش واقعی کجاست. وقتی از ضد ارزشها فاصله گرفتم نیروهای الهی به کمک من آمدند و توانستم تعادل بیشتری پیدا کنم.
کنگره برای من دریچهای به سمت نور بود جایی که یاد گرفتم اگر گوش به فرمان باشم اگر آموزشها را بهکار ببندم راه برایم باز میشود و به آرامش واقعی میرسم. بخش بزرگی از این حال خوب را مدیون خدمتگزارانی هستم که بیهیچ چشمداشتی وقت میگذارند و الگوی من در مسیر رهایی هستند.
در پایان لازم میدانم از همسفر عزیزم نیز تشکر کنم. او نهتنها در کنگره بلکه در تمام لحظات سختی زندگی همراه و پشتیبان من بوده و بهترین یاریدهنده در مسیر تربیت فرزندان و ساختن یک زندگی آرام است. خدا را هزاران بار شکر میکنم و از شما سپاسگزارم که با سکوت ارزشمندتان به صحبتهایم توجه کردید.
.jpg)
خلاصه سخنان راهنمای همسفران سعیده:
سلام دوستان سعیده هستم راهنمای یک همسفر.
خداوند را شاکرم که بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم و این فرصت برایم فراهم شد تا شاهد تولد یک سال رهایی عزیزی باشم و به چشم خود ثمره تلاشها و آموزشهای کنگره را ببینم.
الهی شکر میکنم برای وجود آقای مهندس بزرگوار و خانواده پرمهرشان و از ایشان بسیار سپاسگزارم که چنین فرصتی را در اختیار ما قرار دادهاند. از آقای علی عفتی راهنمای محترم آقا محمود نیز تشکر میکنم.
تبریک عرض میکنم به آقا محمود عزیز، به خانم جمیله نازنینم، به خواهر آقا محمود، به خانم فریده عزیزم و به فرزندان گرامیشان. همچنین به فائزه، عزیزتر از جانم، که در این سفر کم از خانم جمیله زحمت نکشیده است، تبریک میگویم.
خانم جمیله در سرما و گرما در کنار فائزه عزیز آمدهاند. فائزه یک همسفر نمونه برای آقا محمود بوده است. فاطمه عزیز نیز با دیدن حال خوب پدرشان به شعبه آکادمی رفتهاند و سفر خود را آغاز کردهاند. موفقیت فرزندان از دیدن حال خوش خانواده نشأت میگیرد.
پول بود و ثروت بود اما آن محبت و عشق نبود. خانم جمیله واقعاً صبور هستند و آقا محمود مرد بسیار بزرگواری. کسب جایگاه پهلوانی را به ایشان تبریک میگویم. همچنین خدمت در بخش نشریات را نیز تبریک عرض میکنم.
ایمان دارم که انشاءالله سال آینده، در دو سال رهایی، شال راهنمایی را دریافت خواهند کرد. امیدوارم همواره شاهد حال خوبشان باشیم.
خانم جمیله حقیقتاً یک همسفر نمونه است. با صبوری و متانت خود آموزشها را کاربردی کرد و امروز نتیجه زحماتش را میبیند. به خانواده پرمهرتان از صمیم قلب تبریک میگویم.
خلاصه سخنان راهنمای همسفران فریده:
سلام دوستان فریده هستم راهنمای یک همسفر.
خدا را شکر میکنم برای تولدهایی که در شعبه ما برگزار میشود. غافلگیر شدهام و اطلاعی نداشتم که در جشن حضور پیدا کنم اما الهی شکر که در این جایگاه قرار گرفتم و این توفیق الهی نصیبم شد.
تولدها نمادی هستند برای عزیزان تازهوارد که بدانند تمام ناممکنها ممکن میشود و اتفاقهای خوبی رقم خواهد خورد؛ اگر در سفر خود مستمر باشید و در صراط مستقیم بهدرستی حرکت کنید، این اتفاق قطعاً رخ خواهد داد.
از آقای مهندس بزرگوار تشکر میکنم برای جایگاهی که در آن قرار داریم و آموزش میگیریم. به آقا محمود تولد یکسال رهاییشان را تبریک میگویم و به راهنمای بزرگوارشان نیز تبریک عرض میکنم. به خانم سعیده عزیز، به خانم جملیه عزیز و به خانم حوریه عزیز نیز این تولد را از صمیم قلب تبریک میگویم. انشاءالله مسیرشان همیشه سبز، پرنور و سرشار از خیر و برکت باشد.
خلاصه سخنان همسفر جمیله:
سلام دوستان جملیه هستم یک همسفر. شاکر خداوند بزرگ هستم که توفیق تجربه این جایگاه مقدس نصیبم شد و از آقای مهندس و خانواده محترمشان کمال تشکر را دارم. از راهنمای مسافرم آقای علی عفتی، بسیار سپاسگزارم؛ ایشان رهجوی بسیار خوبی را پرورش دادهاند. از راهنمای عزیزم خانم سعیده مهربان نیز نهایت قدردانی را دارم که در این مسیر الهی یاریرسان من بودهاند. با آموزشهای نابشان من توانستم آموزش بگیرم و رشد کنم. از خواهران لژیونی عزیزم تشکر میکنم. از ایجنت دوره قبل، خانم فریبا عزیز و ایجنت محترم خانم سعیده و همچنین مرزبانان محترم سپاسگزارم و از تمام خدمتگزارانی که در این شعبه فعالیت میکنند و تلاش مینمایند تا مسافران ما به رهایی برسند و ما همسفران به حال خوش دست یابیم، تشکر ویژه دارم.
خلاصه سخنان همسفر حوریه:
سلام دوستان حوریه هستم همسفر.من نیز به نوبه خود خداوند را بسیار شکر میکنم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر مینمایم. از راهنمای برادرم آقای علی سپاسگزارم؛ همچنین از راهنمای همسر برادرم خانم سعیده عزیز و از خانم فریده راهنمای عزیزم قدردانی میکنم. الهی شکر که برادرم را در این جایگاه میبینم؛ او را بسیار دوست دارم و انشاءالله همیشه در زندگیاش موفق باشد.
.jpg)
تایپمتنمسافران: مسافراحمدومسافرمحمد
عکس:مرزبان خبری،مسافر شهرام
ویرایشوبارگذاری:مسافر علیومسافروحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
341