English Version
This Site Is Available In English

مکان‌هایی که معرکه‌گیری هست آنجا از آموزش سخن نمی‌گویند

مکان‌هایی که معرکه‌گیری هست آنجا از آموزش سخن نمی‌گویند

جلسه نهم از دوره سیزدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی صادق قم، با استادی مسافر علی، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر امین با دستور "رابطه یادگیری و معرکه گیری " پنجشنبه ۶ آذر ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

در ابتدا خدای خودم را شاکر و سپاسگزارم که یک‌بار دیگر هم اذن صادر شد تا در این جلسه حضورداشته باشم و آموزش بگیرم، تشکر می‌کنم از آقای مهندس بابت این بستر که برای ما مهیا کرده‌اند که آموزش بگیریم تا بتوانیم درست زندگی کنیم، تشکر می‌کنم از ایجنت محترم و گروه مرزبانی و تشکر ویژه‌ای دارم از راهنمای درمانم آقا مهدی و راهنمای درمان سیگارم آقا مجتبی که حال خوب امروزم را مدیون زحمات این عزیزان هستم، خداوند را خیلی شاکر و سپاسگزارم که در بعدی هستم که توانستم با کنگره60 آشنا شوم و به درمان برسم و به زندگی خود ادامه دهم و اجازه بدهم که دیگران هم نیز زندگی بکنند.

دستور جلسه: رابطه یادگیری و معرکه‌گیری:

یکی از استادهای معرکه‌گیری خود من بودم و با رفتار و کارهایی که می‌کردم و جاهایی که می‌رفتم. یک‌جوری بود که همیشه چند نفر را دور خود جمع می‌کردم و فکر می‌کردم که با این کار به من می‌گویند چه آدم مردم‌داری هستم و چه آدم خوبی هستم، نمی‌دانستم که دارم معرکه می‌گیرم و از آموزش دور می‌شوم چون بیرون از کنگره من آموزش نمی‌گرفتم. سواد بود ولی دانایی نبود که من بدانم و چیزی یاد بگیرم، الآن وقتی به گذشته فکر می‌کنم هر آموزشی که گرفته‌ام در کنگره60 گرفته‌ام و توانستم آن را در زندگی خود عملی کنم، توانستم از گذرگاه‌هایی عبور کنم که اصلاً فکرش را هم نمی‌کردم و این به خاطر یادگیری و آموزش بود، در مورد معرکه‌گیری بخواهم خاطره‌ای تعریف کنم در شعبه قبلی اصلی‌ترین مکان معرکه‌گیری کنار سطل آشغال بود، اگر آن سطل آشغال نباشد و یا نیروی منفی نباشد من نمی‌توانم به نیروی مثبت یا انرژی مثبت دست پیدا کنم، وقتی آن مسیر ناهموار نباشد قدر مسیر صاف و هموار را نمی‌دانم آن مسیرهای ناهموار جوری است که من خوابم نبرد.

 من داشتم چایی می‌خوردم که یک شخصی به من گفت در شربت اوتی من آب ریخته‌اند و گفت چقدر دارو می‌خوری و من گفتم فلان مقدار دارو می‌خورم، گفت شاید راهنمایت درست نمی‌داند و من سریع آن مکان را ترک کردم و می‌دانستم که اگر آنجا می‌ماندم مثل همان شخص که آنجا بود و در کنگره نماند من هم در کنگره نبودم، من می‌دانم جاهایی که معرکه می‌گیرند مکانی است که در آنجا در مورد آموزش سخن نمی‌گویند و نباید بمانم، به‌طور مثال در پارک یک دوستی داست در مورد نرم‌افزار دژاکام صحبت می‌کرد و حساب‌وکتاب می‌کرد و من سریع آنجا را ترک کردم و می‌دانستم که آنجا معرکه‌گیری شکل‌گرفته است.

 باید قدر کنگره را بیشتر بدانم و اگر جایی فکر کنم که به مثال دیسب یک سرکه سیب است و به‌حساب و کتاب فکر کنم سریع سوت می‌شوم.

خدا را شکر جایی هستم که می‌توانم آموزش بگیرم و خدمت کنم و خوب و بد را از هم تشخیص بدهم و نمی‌گویم که علامه دهر شده‌ام ولی تا حدودی خوب را از بد تشخیص بدهم و آموزش‌های که می‌گیرم در زندگی استفاده کنم.

ممنون که به صحبت‌های من توجه نمودید.

برگزاری آزمون داخلی از کتاب ۱۴ وادی عشق

تایپ خبر: مسافر حمزه لژیون چهارم و مسافر بهزاد لژیون هفتم و مسافر علی اصغر لژیون پنجم 

عکاس: همسفر امیرمحمد 

ارسال خبر: همسفر امیرمحمد 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .