English Version
This Site Is Available In English

یادگیری، با رهایی از معرکه‌گیری معنا پیدا می‌کند

یادگیری، با رهایی از معرکه‌گیری معنا پیدا می‌کند

جلسه یازدهم از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی بندرعباس با استادی مسافر راهنما بختیار و نگهبانی مسافر راهنما سبحان  و دبیری مسافر محمود با دستور جلسه " رابطه یادگیری و معرکه گیری" در روز پنج شنبه  ششم آذر ماه 1404 راس ساعت 17:00 آغاز  بکار کرد:


خلاصه سخنان استاد:
با سپاس از دبیر جلسه که گزارش خوبی ارائه دادند و همچنین با تشکر از نگهبان محترم که فرصت خدمت در این جایگاه را در اختیار بنده قرار دادند. هر بار که در این جایگاه قرار می‌گیرم، برایم همانند بار اول است، زیرا هر مرتبه تجربه‌ای تازه به دست می‌آورم. از خداوند همواره درخواست دارم که کلام من بتواند برای یک تازه‌وارد یا مسافر سفر اول، جرقه‌ای باشد تا در مسیر درست قرار بگیرد.
در کنگره، ما سه سفر را طی می‌کنیم؛ سفر اول از مصرف مواد تا قطع آن است، سفر دوم از قطع مواد تا رسیدن به خود و سفر سوم از رسیدن به خود تا رسیدن به قدرت. نکته بسیار مهم این است که هر فرد ابتدا جایگاه خود را در این مسیر بشناسد و بداند که در کدام مرحله قرار دارد.


زمانی که وارد سفر اول شدم، تنها هدفم این بود که به هر شکلی مصرف مواد را کنار بگذارم. آرامش نداشتم، یا در خماری بودم یا در نشئگی و همیشه در ناآرامی به سر می‌بردم. اولین چیزی که در کنگره یاد گرفتم نظم بود، نظم در زمان دارو، نظم در حضور در جلسات و نظم در رفتار. ابتدا دلیل این نظم را نمی‌فهمیدم، اما سعی کردم از همان روز اول آن را رعایت کنم و دیدم که اثر مستقیم آن در زندگی‌ام نمایان شد.
در همان اوایل سفر، در ذهن خود گاه دچار معرکه‌گیری می‌شدم و تصور می‌کردم که خودم مسیر را یاد گرفته‌ام و می‌توانم به تنهایی ادامه بدهم. اما در عمل، بدون معرکه‌گیری، هر آنچه راهنما می‌گفت انجام می‌دادم چه در امور خدمتی، چه در مسئولیت‌ها، چه در نظم شخصی. هر مسئولیتی که به من واگذار می‌شد با وجود ناآگاهی، آن را می‌پذیرفتم و همین باعث رشد من شد.


با ورود به سفر دوم نیز گاه در ذهن خود دچار معرکه‌گیری می‌شدم و این تصور ایجاد می‌شد که درمان کامل شده است و دیگر نیازی به حضور منظم نیست. اما با تذکر راهنما متوجه شدم که این همان معرکه‌گیری پنهان است. اگر روزی بنیان‌گذار کنگره هم به چنین تصوری می‌رسید، امروز این مسیر درمانی وجود نداشت. بنابراین آموختم که یادگیری در کنگره پایان ندارد.
امروز از خداوند می‌خواهم که توفیق دهد سهمی هرچند کوچک در نجات چند نفر از دام اعتیاد داشته باشم و بتوانم دانسته‌های خود را به دیگران منتقل کنم. حضور من در کنگره تنها برای خودم نیست، بلکه برای آن است که چراغی باشم برای دیگران، همان‌گونه که روزی چراغی مسیر من را روشن کرد.


 

تایپ ، ویراستاری و ارسال: مسافر علی رهجوی راهنما مسافر بختیار
عکس : مسافر جواد رهجوی راهنما مسافر علیرضا
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .