چهارمین جلسه از دوره دوازدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی رضا مشهد، به استادی مسافر یعقوب، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه « رابطه یادگیری و معرکه گیری» پنج شنبه 6 آذرماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
.jpg)
سخنان استاد:
سلام دوستان، یعقوب هستم یک مسافر.
شاکر و سپاسگزار قدرت مطلق هستم که اکنون در جمع شما قرار گرفتهام. من جزو کسانی هستم که اگر کنگره را پیدا نمیکردم، مطمئناً اکنون خود من اطمینان دارم که نود درصد زنده نبودم؛ چراکه با تخریب بسیار بالا وارد کنگره شدم. جزو افرادی بودم که به هیچ چیز اطمینان و باور نداشتم، همه چیز را منفی میدیدم و از لحاظ جسمانی تخریب بسیار بالایی داشتم. خدا را شکر که پس از طی کردن مسیرهای متعدد، اکنون اینجا هستم.
از ایجنت محترم، مرزبانان و دبیر عزیز ممنونم که فرصت خدمتگزاری و کسب انرژی را به من دادند تا بتوانم از این انرژی در بیرون به بهترین نحو استفاده کنم. در مورد دستور جلسه، قبلاً در دو جلسه و امروز نیز در لژیون سردار صحبت شده است. من سعی میکنم به اختصار در مورد دستور جلسهی «یادگیری و معرکهگیری» صحبت کنم.
یادگیری
ابتدا خلاصهای در مورد یادگیری میگویم: یادگیری از نظر من مجموعهای از قوانین و مقررات است که میتوانم آنها را بیاموزم، در زندگیام به کار ببندم و مرا به حال خوش برساند. البته این یادگیری میتواند به سمت منفی نیز باشد، ولی موضوع صحبت ما این است که چگونه حالمان خوش باشد؛ زیرا ما از گذشته به دنبال حال خوش بودهایم و اکنون نیز به دنبال آن هستیم. همانطور که در لژیون سردار صحبت میکردم، اکنون نیز خواهان حال خوش هستیم، اما به شکلی متفاوت.
اگر زمانی لژیون سرداری برگزار میکنیم، اگر گذشتی میکنیم، اگر وقتی میگذاریم، اینها باز هم به خاطر خودمان است. آقای مهندس دژاکام نیز گاهی اشاره میکنند که راهنماها و خدمتگزاران، چیزی را که باید، برداشت میکنند. پس منتی نیست که اینجا نشستهام؛ من میخواهم فقط انرژی بگیرم، بیاموزم و آن را در زندگیام کاربردی کنم، زیرا یادگیری به من حال خوب میدهد.
ما قبلاً نیز به دنبال حال خوب بودیم، اما دلیل آن این بود که میخواستیم خیلی راحت آن را به دست آوریم. برای ما فرقی نمیکرد به چه نحوی، دنبال آن میرفتیم و کسبش میکردیم و دنبال لذتهای آنی بودیم. اکنون نیز میخواهیم همان لذت را ببریم، اما میخواهیم چیزی باشد که برای من ماندگار شود و حال خوب، هم برای من و خانوادهام و هم برای جامعهام و همهی مردم باشد، نه فقط برای خودم؛ چراکه این را تجربه کردهام که چیزی که فقط برای خودت باشد، ماندگار نخواهد بود. ما زمانی میتوانیم حال خوب را برای خودمان حفظ کنیم که آن را در وجود دیگران نیز حس کنیم.
ما در اینجا با «حس» سروکار داریم. در حقیقت، گیرنده در دست ماست. فرکانسها و دریافتهای ما از بیرون است؛ چیزی را که میخواهیم کسب کنیم، از بیرون میآید. پس ما فقط به دنبال این هستیم که فرکانس وجودی خود را تنظیم کنیم؛ موارد خوب را دریافت کرده و موارد نامناسب را بیرون بریزیم.
معرکهگیری
در بعضی جلسات صحبت میشود که معرکهگیری خوب و معرکهگیری بد داریم. من به طور خلاصه میگویم: به نظر من نمیتوان گفت که ما دروغ خوب و دروغ بد داریم یا دزدی خوب و دزدی بد داریم. وقتی میگوییم معرکه، این واژه ریشه در جنگ، جدال و دعوا دارد و کسانی که وارد چنین میدانی میشوند، با خونریزی (تخریب) بیرون میآیند.
یادگیری زمانی اتفاق میافتد که من آن را عملی کنم و از نتایج آن لذت ببرم. (مثال): فردی اهل افغانستان به سوئیس میرود و میپرسد که چرا در کشور شما آرامش هست، اما در کشور ما جنگ؟ پاسخ داده میشود که علت، کتابخوانی و آگاهی است. زمانی که خودت را بشناسی، حال خوش را درک میکنی.
معرکهگیری در نقطه مقابل یادگیری قرار دارد. شما برای ورود به مسیر یادگیری سخت میشوی، اما ورود به معرکهگیری (منفی) راحت است؛ اما برای خروج از آن باید سختی بکشی، زیرا لذتهای آنی به تو میدهد.
از اینکه به صحبتهای من گوش دادید، متشکرم.
.jpg)
تایپ: مسافر احمد لژیون چهارم
ویرایش: مسافر احمد لژیون چهارم
عکاس: مسافر محمد لژیون پانزدهم
ارسال خبر: مسافر محمد لژیون پانزدهم
تایید خبر: مسافر جلال لژیون پنجم
مرزبان خبری: مسافر مصطفی
- تعداد بازدید از این مطلب :
74