جلسه هشتم از دوره دوازدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، ویژه مسافران نمایندگی یوسف، با استادی راهنمای محترم مسافر کوروش، نگهبانی مسافر یوسف و دبیری مسافر امیرحسین با دستور جلسه "یادگیری و معرکه گیری" روز چهارشنبه 5 آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
قبل از آنکه درباره دستور جلسه صحبت کنم، لازم است از راهنمای خودم تشکر کنم که این فرصت را در اختیار من قرار داد. محبت و حمایت ایشان باعث شد که بعد از رهایی نیز بتوانم به خدمت ادامه دهم و من در تلاش هستم تا بهترین استفاده را از این فرصت برای خدمت به دیگران ببرم. خدمت به مردم نیازمند عطش و انگیزه زیادی است، و من این عطش را دارم که فرصت خدمت به من اعطا شده است. از خداوند میخواهم که به من این امکان را بدهد تا لژیون تشکیل دهم و وظایف خود را انجام دهم تا باری از دوش خودم سبکتر کنم.
در مورد دستور جلسه، من آموختهام که هر چیز را میتوان از طریق ضد آن درک کرد. یادگیری و معرکهگیری دو مفهوم متضاد هستند. اگر مشغول یادگیری باشم، از معرکهگیری در امان خواهم بود و اگر درگیر معرکهگیری شوم، از یادگیری محروم میگردم.
خاطرهای که از معرکهگیری دارم به اوایل دهه 80 برمیگردد. در آن زمان، معرکهای را تماشا میکردم. معرکهگیر به طور مداوم از خود تعریف میکرد و پس از مدتی جعبهای کنار خود گذاشت و گفت در آن جعبه یک مار شاخدار دارد. با اشتیاق و هیجان درباره آن مار شاخدار صحبت میکرد. من هم با کنجکاوی به تماشای او نشسته بودم تا ببینم این مار شاخدار مرموز چه شکلی است. اما او همچنان به سخنرانی ادامه میداد و هیچ ماری را نشان نمیداد. وقتی صحبتهایش به اوج خود رسید، شروع به تبلیغ روغن مار کرد و از خواص آن گفت که برای تمام بیماریها مفید است. عدهای از تماشاچیان روغن را با قیمت بالا خریدند و او همچنین پولی از تماشاگران جمعآوری کرد. من با کنجکاوی و علاقه معرکه را تا پایان تماشا کردم تا آن مار شاخدار را ببینم، اما هیچ خبری از آن نبود. تنها صحبتهای پوچ و بازارگرمی برای فروش روغن مار بود.
بعدها متوجه شدم که اصطلاح “فروشنده روغن مار” به معنای فروش محصولات بیفایده، مانند پکیجهای ترک اعتیاد و دیگر محصولات غیرمفید است.
دو نکته را در پایان صحبتهایم میخواهم بیان کنم: معرکهگیری دو طرف دارد؛ یک طرف گرداننده معرکه و طرف دیگر تماشاگران آن. هر دو طرف از آموزش بیبهره میمانند و هر دو افراد جاهلی هستند. فرد معرکهگیر ممکن است در این معرکهگیری منفعتی داشته باشد، مانند فروش روغن مار یا دزدی انرژی، اما تماشاگران تنها ضرر میکنند و هیچ منفعتی ندارند. حضور در هر دو طرف معرکهگیری اشتباه است. یک معرکهگیری بیرون از ما و یک معرکهگیری درون ذهن ما وجود دارد که زمانی اتفاق میافتد که سطح انرژی پایین باشد. برای اینکه از معرکهگیری ذهنی دور بمانیم، بهترین راه کسب آموزش است و در کنگره، آموزش را در قالب سی دیها مشاهده میکنیم.

ضبط صدا: مسافر محمد حسین خدمتگزار سایت
عکاس: همسفر حسین خدمتگزار سایت
تایپ، ویرایش و بارگزاری: مسافر پدرام خدمتگزار سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
129