یک سال از روزی که مسیر تازهای را شروع کردهام گذشته است؛ روزی که تصمیم گرفتم خودم را از وضعیتی که سالها اسیرش بودم بیرون کشیده و برای زندگیام معنای تازهای پیدا کنم. این یک سال برای من فقط گذر زمان نبود، دورهای بود که در آن یاد گرفتم، چگونه دوباره به خودم اعتماد کنم و چگونه آرامش را به زندگیام برگردانم. کنگره۶۰ جایی بود که به من نشان داد رهایی فقط یک اتفاق ناگهانی نیست؛ بلکه یک روند قابل پیشبینی و قابل ساختن است. قدم به قدم یاد گرفتم چرا سقوط کرده بودم و کجا راه را اشتباه رفته بودم و چطور میتوانم از همان مسیر، اما این بار درست بالا بیایم.
در این مدت فهمیدم مشکلات فقط مانعی در برابر انسان نیستند؛ گاهی معلمهایی هستند که ما را مجبور میکنند چشمهایمان را بازتر کنیم. راهنمای من در این مسیر نقش بسیار مهمی داشت و او بدون آن که قضاوت کند یا عجله داشته باشد، به من یاد داد چطور فکر کنم، چطور انتخاب کنم و چطور مسئول زندگی خودم باشم؛ او کمک کرد تا بفهمم رهایی فقط کنار گذاشتن یک مصرف نیست؛ بلکه شروع یک نظم، یک درک و یک طرز فکر تازه است. امروز که یکسال از رهاییام گذشته است و وقتی به عقب نگاه میکنم، میبینم چقدر تغییر کردهام.
دیگر آن آدم پر اضطراب گذشته نیستم، دیگر با ناامیدی روزم را شروع نمیکنم و یاد گرفتهام که چطور با احساساتم روبهرو شوم، چطور مشکلات را مدیریت کنم و چطور زندگیام را بسازم، نه این که فقط تحملش کنم. این یکسال برای من دوره برگشتن به خودم بود، دورهای که در آن فهمیدم آرامش قابل تولید است، امید قابلساختن است و زندگی قابل تغییر است. حالا میدانم راه ادامه دارد، اما مهمتر از آن میدانم که توان ادامه دادنش را دارم. یکسال رهایی برای من فقط یک عدد نیست، نشانه این است که میشود شکست خورد، اما میشود دوباره بلند شد و مسیر را از نو ساخت.
نویسنده: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون یازدهم)
رابط خبری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون یازدهم)
ارسال: همسفر شیدا رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون یکم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی رودهن
- تعداد بازدید از این مطلب :
58