سلام دوستان علی هستم یک مسافر.
معرکهگیری نقطهٔ مقابل یادگیری و آموزش است.
وقتی معرکه میگیرم بهنوعی مغلطه و سفسطه میکنم، قبول نمیکنم که نمیدانم و اشتباه کردهام، بنابراین از اصل موضوع فرار میکنم و درب آموزش را میبندم. در واقع هنوز از مثلث جهالت عبور نکردهام، چرا که منیت باعث میشود تا تصور نمایم نسبت به موضوع یا شخص مقابلم بیشتر میدانم و توانمندتر هستم.
ترس باعث میشود که فکر کنم اگر اشتباه خود را بپذیرم یا قبول کنم که نمیدانم، دیگرکسی به حرفم گوش نمیدهد و دیگران روی من حسابی باز نمیکنند.
همین دلایل کافی است تا دست به معرکهگیری بزنم و حتی موضوع را وارونه نشان دهم که حرف من درست است و بیشتر میدانم و میفهمم.
اما اکنون در کنگره ۶۰ آموختهام، اگر خواستهٔ من این است که به دانایی و یادگیری برسم باید آموزشپذیر باشم.
باید از منیت، ترس و ناامیدی عبور کنم، زیرا انسانهای دانا بیسروصدا و با تأمل به موضوعات و مشکلات نگاه میکنند.
آموختهام که اگر میخواهم راجع به موضوعی، صاحبنظر باشم و معرکهای در جهت مثبت داشته باشم در موردش تحقیق، بررسی، و مطالعه کرده باشم.
چنانچه نمیدانم، بپرسم، گوش کنم و در مسیر یادگیری حرکت نموده و آموزش بگیرم. از جناب مهندس متشکرم که بستری همچون کنگره ۶۰ را فراهم کردهاند.
نگارش: مسافر علی از لژیون چهارم
ویرایش: مسافر حسین
ارسال: مسافر مرتضی
مرزبان خبری: مسافر علی
نمایندگی عصارزاده مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
28