به نام قدرت مطلق الله
سلام دوستان علیرضا هستم مسافر.
از مهندس دژاکام، خانواده محترم ایشان و خصوصاً راهنمای خودم که فراتر از کلمات است، صمیمانه سپاسگزارم. از من خواسته شده تا دلنوشتهای درباره حس و حال نسبت به کنگره بگویم.
در ابتدا، پیام کنگره را از یکی از دوستان گرفتم و غیررسمی شرکت میکردم. اما چون تمام وجودم آغشته به الکل بود، چیزی دریافت نمیکردم و فقط رفتوآمد داشتم. صادقانه بگویم، در ابتدا علاقهی زیادی نداشتم و فکر میکردم بعد از دو یا سه ماه کار تمام است و از اعتیاد رها میشوم.
اما با گذشت زمان فهمیدم کنگره فراتر از رهایی از جسم است. این مکان، به واسطهی جهانبینی جناب مهندس، راهنمایم، سیدیها و کتابها، به من آموخت که ساختارهای درونی و بیرونیام را، حتی در مباحث غیر از اعتیاد، بازسازی کنم. همین امر باعث شد با اشتیاق فراوان در کنگره بمانم و از هر فرصتی برای تغییر جایگاهم توسط راهنمای خوبم استفاده کنم تا بتوانم مانند یک انسان کاملاً سالم به سفرم ادامه دهم و با خدمت مثبت به جامعه و خانواده، از ضدارزشها فاصله بگیرم.
هیچگاه آن روزهای زار و جسم و روح خرابم را فراموش نمیکنم. بارها برای قطع مصرف تلاش کردم و هرگز تصور نمیکردم تحت هدایت یک راهنما، ساختارهای درونم تغییر کند و از ظلمت به روشنایی هدایت شوم و جانی تازه بگیرم. تمام این ساختارهای بهبودی را مدیون کنگره هستم و باور دارم در هیچ جای دیگری به این درمان و تغییر نمیرسیدم؛ این هدیهای از لطف خداوند متعال به بنده بود. اکنون یک سال است که در پرتو کنگره در مسیر بهبودی قرار دارم.
در پایان، قلباً از بنیان کنگره۶۰، جناب مهندس دژاکام، تمام خدمتگزاران شعبه خواجو، و به ویژه راهنمایم که بدون هیچ توقعی یارم بودند، تقدیر و تشکر میکنم. سپاسگزارم از هر کسی که به هر شکلی در این مسیر خدمت میکند.
تایپ: مسافر حامد لژیون نوزدهم
تنظیم و ارسال: مسافر موعود لژیون نهم
نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
91