جمعی از همسفران گروه سایت نمایندگی رضا پیرامون دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکهگیری» چنین نوشتند؛ شما را به خواندن این مطالب دعوت میکنیم و از شما همراهان همیشگی سپاسگزاریم.

سلام دوستان فریبا هستم یک همسفر
معرکهگیری نقطه متقابل یادگیری است. انسان گاهی به جای اینکه اشتباه خود را بپذیرد و مشکل را حل نماید شروع به معرکهگیری میکند ما باید هوشیار باشیم؛ چون گاهی با کوچکترین مشکل یا انتقاد شروع به معرکهگیری میکنیم؛ باید در مقابل مشکلات و انتقادات همیشه تفکر کنیم و بعد جواب بدهیم. معمولاً کسی معرکهگیری را شروع میکند که اشتباه خود را نمیخواهد بپذیرد و فکر میکند او بدون نقص است؛ در حالی که اگر قبول کنیم همه ما ممکن است روزی اشتباه کنیم، راحتتر خطاهای خود را میپذیریم و در زندگی به آرامش بیشتری میرسیم.
سلام دوستان سمانه هستم یک همسفر
من در کنگره۶۰ آموختم که یادگیری زمانی اتفاق میافتد که ذهن من آرام و آماده دریافت باشد. هر آموزشی نیاز به تمرکز، فروتنی و خواستن واقعی دارد؛ اما وقتی وارد معرکهگیری میشویم، تمام این شرایط از بین میرود. معرکهگیری یعنی وقتگذرانی در حاشیهها و پرداختن به موضوعاتی که هیچ سودی ندارد؛ این رفتار باعث میشود چشم و گوش من از آموزش دور شود. انرژی که باید صرف فهم و عمل بشود، در بحث و جدل مصرف میشود؛ در نتیجه یادگیری من ناقص، سطحی یا حتی متوقف میشود، از طرفی معرکهگیری نشانهای از ناآگاهی و فرار از مسئولیت است؛ کسی که میخواهد بیاموزد باید از این فضا فاصله بگیرد. من تجربه کردهام وقتی در آرامش باشم، مطالب را بهتر درک میکنم و با دوری از معرکهگیری، مسیر دانایی برای من بازتر میشود.
سلام دوستان سیما هستم یک همسفر
همه ما با یک هدف مشخص وارد کنگره۶۰ شدهایم و درحال آموزش گرفتن هستیم؛ دستور جلسات، سخنان استادان، سیدیها، صحبتهای راهنما همه و همه دستِ کمی از محیط دانشگاه ندارند؛ حال بعضی از ما برای فراگیری آموزش قدم به این مکان مقدس میگذاریم؛ برخی هم برای معرکهگیری و انتقال حس منفی که دلیل این کار میتواند از روی منیت و کمبودها باشد؛ نکته قابل توجه اینجا است که باید مراقب و هوشیار باشیم؛ افرادی که به دنبال نمایش و یا برگزاریِ همایشهای پوچ خود هستند انرژی ما را غصب نکنند.

سلام دوستان افسانه هستم یک همسفر
روزهای اول ورود به کنگره۶۰ همیشه در معرکهگیری بودم؛ چون در تاریکی بهسر میبردم و هیچوقت چیزی که به ضرر من بود را قبول نمیکردم و به علت منیت، حسادت، ترس و ... اندک مشکلی که پیش میآمد نمیتوانستم آن را قبول کنم.
خداوند را شاکر و سپاسگزارم با استفاده از آموزشها توانستم آن چه که آموختم را در زندگی خود کاربردی کنم. یاد گرفتم بهانهگیری نکنم و از دیگران انتظار نداشته باشم مسائل زندگی من را حل کنند. معرکهگیری نکنم و وارد حاشیه نشوم؛ برای خود زندگی کنم نه دیگران. این دستور جلسه خیلی در زندگی من اهمّیت بالایی دارد؛ امیدوارم که همه عزیزان به این درک بالا برسند.
سلام دوستان ملکه هستم یک هسفر
من تا قبل از کنگره۶۰ فکر میکردم هیچ نقصی ندارم و ورود من به کنگره۶۰ برای به درمان رسیدن مسافر خود است و میگفتم من که مصرفکننده نیستم و هیچ کار ضدارزشی را هم انجام نمیدهم؛ ولی بعد از چند هفته متوجه شدم من ناخواسته کارهای ضدارزشی زیادی را انجام دادهام؛ مانند غیبتکردن، دروغگفتن، تجسس و ... .
به لطف خدا و سیدیهای ناب مهندس دژاکام و آموزشهای راهنمای خود توانستم ذرهذره در راه درست قدم بگذارم و اما معرکهگیری که همه ما در اوایل سفر معرکهگیرهای ماهری بودیم؛ راهنما میگفت هفته یک سیدی بنویس، شروع میکردم به معرکهگیری که من آرتروزگردن و یا کار دارم؛ اما با آموزش گرفتن از معرکهگیری فاصله گرفتم و در هفته یک سیدی را مینویسم و آموزش و لذت میبرم و اینها را مدیون کنگره۶۰ و مهندس دژاکام و راهنمای خود و تمام خدمتگزاران کنگره۶۰ هستم.
سلام دوستان حوریه هستم یک همسفر
در کنگره۶۰ اگر کسی در حال یادگیری و خدمت نباشد، از مسیر خارج شده به مسائل منفی و حاشیهای وارد میشود. با آمدن به کنگره۶۰ آموزشهای بسیاری کسب کردهایم و در حال رشد داناییمؤثر خود هستیم این موضوع را میدانیم که برای هر چیزی معرکهگیری نکنیم؛ زیرا معرکهگیری باعث توقف رشد و آگاهی ما میشود.
زندگی، خود یادگیری است، انسان از بدو تولد در حال یادگیری و آموزش است. در زندگی پستی و بلندیهای بسیاری وجود دارد که ما باید از آنها عبور و درس بگیریم، در برابر مشکلات ایستادگی کنیم با تفکر راهحل آنها را پیدا کنیم با راه انداختن معرکه، خود و اطرافیان را آزردهخاطر ننمائیم و این را بدانیم که شکوفهها در بهار و ريشهها در پاییز، محکمتر میشوند؛ سختترین زمان را تحمل نمائیم.

سلام دوستان زهره هستم یک همسفر
یادگیری؛ یعنی فراگیری، آموختن معرکه گیری؛ یعنی اینکه بساط پهن کنیم و افراد را دور خود جمع کنیم. یادگیری فقط مختص مدرسه، درس، مشق و نوشتن نیست؛ بلکه در تمام شئون زندگی لازم و زندگی خود یک نوع یادگیری است. خلقت انسان و موجودات همه بر پایه یادگیری فراهم شده است؛ مانند یادگیری موسیقی و انواع اقسام ورزشها، زبانهای خارجی، انواع برخوردها و ایجاد ارتباطات ...
فضای یادگیری خیلی وسیع است ما هر روز درحال یادگیری و به معلومات خود اضافه میکنیم؛ اگر در پی یادگیری نبودیم؛ به کنگره۶۰ نمیآمدیم مخصوصاً سفر دومیها، میگفتیم مسافر ما که به رهایی رسیده چرا کنگره بیاییم؛ ولی ما آمدهایم تا بیشتر به آموختهها و دانش خود اضافه کنیم.
در قدیم یک عده مردم را دور خود جمع و کارهای پهلوانی و زور و بازو انجام و آخر در ازای کار آنها مردم پولی را به آنها میدادند؛ به این عمل میگفتند معرکهگیری. در صداوسیما وقتی نمیخواهند یک پیامی پخش شود و کسی بشنود آن را تار میکنند، در مورد ما انسانها هم همینطور است؛ لیوان آب را روی زمین گذاشتهایم، پا خورده و چپ شده است؛ بچه به جای اینکه معذرتخواهی کند میگوید: چه کسی این لیوان را اینجا گذاشته؛ چرا برنداشتهاید اشتباه خود را در نظر نمیگیرد، دیگران را مقصر و شروع به معرکهگیری میکند؛ درصورتی که باید یاد بگیرد؛ اگر دچار اشتباه شد عذرخواهی کند.
سلام دوستان ریحانه هستم یک همسفر
رابطه معرکهگیری با یادگیری در وقت و زمان است؛ اگر به دنبال معرکهگیری باشیم فرصت یادگیری را از دست میدهیم و وارد حاشیه میشویم؛ اما اگر به دنبال یادگیری باشیم دیگر مجال فکر کردن به حاشیه را نداریم. در کنگره۶۰ یادگیری بر مبنای مثلث دانایی تفکر، آموزش و تجربه است که با دانایی میتوانیم به تعادل و آرامش برسیم. نقطه مقابل یادگیری، معرکهگیری است و ریشه آن به جهل و ناآگاهی برمیگردد، زمانیکه انسان اشتباهات خود را قبول نداشته باشد و دیگران را مسبب مشکلات خود بداند وارد مرحله معرکهگیری میشود.
مهندس دژاکام میفرمایند: انسان زمانیکه میخواهد مطلبی را آموزش بگیرد باید ۳ اصل را رعایت کند؛ نخستین شرط یادگیری این است که شخص مطلبی را نداند؛ اگر ادعا کند که میداند به نتیجه نمیرسد؛ شرط دوم اینکه باور داشته باشد شخص اطلاعاتش از او بیشتر است و شرط سوم این که در مقابل شخصی که آموزش میدهد و موضوعی که مورد بحث است تسلیم باشد.
در کنگره۶۰ فردی که به درمان رسیده هیچگاه به دنبال معرکهگیری نخواهد بود و شخصی که در مسیر درست درمان قرار نمیگیرد و طبق قوانین کنگره۶۰ عمل نمیکند تلاش میکند تا خطای خود را پنهان کند و بهجای دریافت انرژی مثبت وارد معرکهگیری و باعث سرزنش دیگران میشود.
سلام دوستان خدیجه هستم همسفر محمدناصر
وقتی انسان در مقابل مسئلهای از لحاظ عقل محکوم میشود، بهجای عذرخواهی و سکوت شروع به معرکه گرفتن میکند. معرکهگیری؛ یعنی دور شدن از مرکز و وارد حاشیه شدن. یقینا کسانی که در کنگره۶۰ خدمت میکنند خیلی کمتر وارد معرکهگیری میشوند، معرکهگیری در اثر کمبود دانش، خودخواهی، منیت، حسادت، شکست خوردن بهوجود میآید.
یادگیری یعنی قادر باشیم سه مؤلفه مثلث دانایی، تفکر، تجربه و آموزش را به تعادل برسانیم. معرکهگیری نقطه مقابل یادگیری است و ریشه آن به جهل و ناآگاهی انسان برمیگردد و در واقع تغییر یک موضوع و تبدیل آن به مسئله دیگر به نام معرکهگیری میشود. زمانی که انسان اشتباهات خود را در نظر نگرفته و دیگران را مقصر میداند وارد معرکهگیری میشود. در معرکهگیری سه صفت، ترس، منیت و ناامیدی وجود دارد. فردی که معرکهگیر است به دلیل وجود منیت نمیتواند اشتباهات خود را قبول کند؛ زیرا ترس آن را دارد که دیگران او را مقصر بدانند و از خواستههایش دور شود؛ بنابراین همیشه در حاشیه قرار میگیرد و نا امید است و اکثر اوقات در حال نق زدن است.
رابط خبری: گروه سایت همسفران
ارسال: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
همسفران نمایندگی رضا مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
216