یکی از عوامل اصلی که جلوی آموزش گرفتن انسان را می گیرد معرکه گیری است

چهاردهمین جلسه از دوره ششم کارگاهای آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی آبیک با استادی مسافر امین، نگهبانی مسافر عابدین و دبیری مسافر محمد رضا با دستور جلسه « رابطه یادگیری و معرکه گیری» در روز سه شنبه 4 آذر ۱۴۰4 ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان امین هستم یک مسافر ، تشکر می کنم از آقا عابدین نگهبان این جلسه و دبیر، همچنین از گروه مرزبانی و ایجنت محترم و راهنمای عزیزم که کمک کردند تا در این جایگاه خدمت کنم ، دستور جلسه در دو صورت به نظر من به افراد می‌رسد، یا اینکه در آن دستور جلسه استاد باشد یا اینکه ضعف داشته باشد و من ضعف دارم و بر روی این صندلی نشسته ام تا از شما دوستان آموزش بگیرم و گره های ذهنی زندگی ام باز شود.
در مورد رابطه یادگیری و معرکه گیری، فلسفه خلقت بر اساس یادگیری است یعنی ما آمده ایم در این بعد تا مطالبی را فرا بگیریم تا راحت تر زندگی کنیم چه در این بعد و چه در بعد های بعدی، آقای مهندس در مورد یادگیری سه مؤلفه را نام بردند که اگر این سه مؤلفه رعایت بشود انسان آسان تر می تواند آموزش دریافت بکند، اولین ضلعی که آقای مهندس از این سه ضلع نام بردند این بود که قبول بکنیم که چیزی نمی‌دانیم، در یک سی دی که از استاد امین گوش می دادم فرمودند که حتی تصور بلد بودن برای انسان خطرناک می‌باشد یعنی کسی که فکر می کند خیلی می داند آدم خوبی نیست ، دومین ضلع این بود که قبول بکنیم که بقیه از ما بیشتر می دانند، می خواهد شخص راهنما باشد یا اعضای خانواده، هرکسی می تواند باشد، به طور مثال در کنگره ۶۰ باید قبول داشته باشیم که راهنما از ما بیشتر می داند و سومین ضلع که به نظرم از اضلاع قبلی مهم تر می‌باشد، این است که تسلیم واقعی باشیم نه فقط زبانی .

می رسیم به سوال، اینکه چرا آقای مهندس یادگیری را در کنار معرکه گیری قرار داده است ! معرکه گیری به نظر بنده یکی از عوامل اصلی است که جلوی آموزش گرفتن انسان را می گیرد، معرکه گیری اصولاً از عدم آگاهی، عدم دانش، نا امیدی و یأس، خود خواهی و منیت سرچشمه می گیرد، معرکه گیری یکی از نشانه های شکست در انسان است یعنی کسی که شکست بخورد یا حس شکست خوردن داشته باشد به سمت معرکه گیری می رود، اگر معنای لغوی کلمه معرکه گیری را کنار بگذاریم ، تعریف بنده از معرکه گیری حاشیه رفتن، نق زدن، دروغ گفتن، قبله گم کردن، تقصیر را گردن شخص دیگری انداختن، قبول نکردن اشتباه خودمان است .
آقای مهندس در اکثر سی دی ها و سخنانشان می فرمایند که شکست وجود داشته، وجود دارد و وجود خواهد داشت، کسی که از شکست هایش درس بگیرد و بیاموزد پیروز می شود و به مراحل بهتری می‌رسد، کسی که بخواهد دنبال مقصر باشد و در جهل خودش پا فشاری بکند قطعاً دور خواهد شد، معرکه گیری فقط در کنگره ۶۰ نیست، در زندگی شخصی و جامعه وجود دارد، من اگر بخواهم این مسئله را در کنگره ۶۰ به روش صحیح پیش ببرم، باید بیاموزم که در مقابل راهنمای خود تسلیم باشم، این باعث می شود که من از معرکه گیری فاصله بگیرم و فاصله داشته باشم، اگر بخواهم در مثالی کنگره ۶۰ را به یک رود جاری تشبیه بکنم، منظور از معرکه گیری آن دسته از خار و خاشاکی است که در حاشیه رودخانه رشد می کنند ، در حاشیه بودن یعنی اصل داستان را فراموش کردن، اگر می خواهم به مقصد برسم به مراحل بالاتر برسم باید از حاشیه دوری کنم، اومیدوارم که بتوانیم در کنگره ۶۰ ثابت قدم باشیم و از معرکه گیری دوری بکنیم و به بهترین ها برسیم . ممنون که به صحبت های من گوش کردید.

تایپ: همسفر مصطفی «لژیون سوم»
ویرایش، تنظیم و ارسال: مسافر علی «لژیون اول» .