English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده_عبور از حاشیه، شروع یادگیری

گروه خانواده_عبور از حاشیه، شروع یادگیری

راهنما همسفر نسیم همراه مسافرشان راهنما همسفر مهدی با آنتی‌ایکس های شیشه، هروئین، حشیش و گل، وارد کنگره شدند و به مدت ۱۳ ماه و ۱۳ روز با روش DST  و راهنمایی همسفر محبوبه و مسافر رضا سفر کردند اکنون ۱۰ سال و ۲۱ روز هست ک ازاد و رها هستند در ضمن مسافرشان به مدت ۱۰ ماه و ۳ روز به راهنمایی  مسافر مسعود سفر ویلیام کردن که اکنون ۹ سال و یک روز  هست که رها هستن ورزش در کنگره همسفر نسیم آمادگی جسمانی و ایروبیک و مسافر ایشان فوتبال میباشد؛ همچنان همسفر نسیم به مدت ۱۰ ماه به راهنمایی همسفر سمیه سفر جونز با روش دژاکام داشتند و اکنون ۶ روز هست ک رها شدن، وزن اولیه ۸۲ کیلوگرم، وزن فعلی ۶۸ کیلوگرم، میزان کاهش وزن ۱۴ کیلوگرم.
در ادامه شما را به خواندن این مصاحبه دعوت میکنم:

به نظر شما معرکه‌گیری چه تأثیری روی فرآیند یادگیریِ یک مسافر یا همسفر دارد و چرا مانع پیشرفت می‌شود؟

خب همانطوری که می‌دانید، معرکه‌گیری به شلوغ کردن و بهم ریختن جو و شرایطی می‌گویند که بین دو یا چند نفر اتفاق می‌افتد. فرد معرکه‌گیر با علم به اینکه مشکلی را می‌داند و از حساسیت موضوعی باخبر است، شروع به شلوغ کردن و پیدا کردن یار می‌نماید، تلاش می‌کند نقاط ضعف آن موضوع را در نظر دیگران بزرگ جلوه دهد و دیگران نیز با زیاد کردن پیاز داغ و هیزم به آتش آن اضافه کردن. فرد، محیط، شرایط و هر موضوعی دیگر را تحت معرکه‌گیری خویش قرار می‌دهند‌. در اینصورت شرایطی پیش می‌آید که معقول و خوب نخواهد بود. حال شما بگویید، با به وجود آمدن همچین شرایطی، آیا مسافر یا همسفر که با احوالاتی آشفته به کنگره ۶۰ آمده‌اند، می‌توانند حواسشان را به یادگیری بدهند؟! چه بسا دامن زدن به مسائل منفی، یکی از ویژگی‌های مشترک هر فردی است که وارد کنگره۶۰ می‌شود و با ایجاد محیطی سمی، به جای اینکه تلاش کند در جهت تغییر مثبتش گام بردارد، خواسته یا ناخواسته درگیر معرکه یا حواشی می‌شود و کاملاً پروسه یادگیری را، یا به تعویق می‌اندازد و یا فراموش می‌کند.

یک فرد در کنگره چطور می‌تواند تشخیص بدهد که دارد یاد می‌گیرد یا دارد معرکه‌گیری می‌کند؟ نشانه‌های هرکدام چیست؟

فردی که در حال آموزش و یادگیری باشد فوق‌العاده هوشیار است. نسبت به تمام رفتارها و گفتارهای خودش و اطرافیانش با زیرکی عمل می‌کند. حتی نوع نگاهش نسبت به همه چیز، مثبت است و اگر در جایی یا فردی نقطه ضعفی ببیند، به جای بزرگ کردن آن، تلاش می‌کند به اندازه توان و قدرت اختیارش، آن مانع را برطرف کند. ولی فرد معرکه‌گیر، تماماً تلاش می‌کند از این و آن آتو بگیرد و نوع نگاهش سرشار از امواج منفی می‌باشد. او حتی تلاش و خوبی‌های دیگران را نمی‌بیند و با کوچکترین اشتباهی که از کسی سر می‌زند شروع به معرکه‌گیری و ایجاد حاشیه می‌نماید. ولی از نظر من بارزترین ویژگی که تفاوت این دو مدل انسان را مشخص می‌کند فقط یه عامل است، و آن موضوع معرفت می‌باشد.

به عنوان راهنما، مهم‌ترین راهکار شما برای خارج شدن یک تازه‌وارد از معرکه‌گیری و وارد شدن به مسیر یادگیری واقعی چیست؟

خب از آن جایی که انسان‌ها ممکن‌الخطا هستند، پس جای بسی خوشحالیست که وقتی فردی در مسیری تاریک قدم برمی‌دارد بتواند روزی از آن مسیر برگشته و در جهت نور طیِ طریق کند. رهجویی که بخواهد از معضل معرکه‌گیری جدا شود باید در نوع نگاهش به تمامی قسمت‌های انسان‌ها و سیستمی که در آن قرار دارد، معرفت را جاری سازد. انسانی که متوجه اشتباه فرد یا نقص در یک سیستم گردد، وقتی معرفت داشته باشد، بجای اینکه آن ضعف را در بوق و کرنا کند، با معرفتِ ادغام شده در نگاهش، کاملاً خونسرد و هوشیار نقاط قوت را بزرگ جلوه می‌دهد و بابت اشتباهات گذشته، مصداق وادی هشتم عمل کرده، و دست به جبران خسارت می‌زند و با بودن در این مسیر ذره‌ذره از معرکه و معرکه‌گیر دور می‌شود.

از نگاه شما تفاوت یادگیری واقعی با حفظ‌کردن یا تظاهر به یادگیری چیست و چطور می‌شود به درک واقعیِ مطالب کنگره رسید؟

این سوال شما من را یاد دستور جلسه‌ی “عمل سالم و عمل به ظاهر نیک” انداخت. به نظر من کنگره۶۰ تمام مطالب و علمش عمقی و مغزدار است و نمی‌توان انتطار داشت که همه از همان ابتدا به عمق آن پی ببرند. ولی وقتی فردی ذره‌ذره در طول حضورش در کنگره۶۰ خواسته‌اش را تغییر می‌دهد و شیفته مطالب و آموزش‌های کنگره۶۰ می‌شود، طبیعتاً میزان و نوع یادگیری و آموزش‌پذیری‌اش تغییر کرده است. اکثر اعضاءِ کنگره۶۰ در بدو ورودشان فقط خواسته درمان دارند، اما بعضی از آنها رفته‌رفته متوجه این مکان و آموزش‌هایش می‌شوند و در نتیجه خواستار و تشنه یادگیری می‌شوند و همین امر آنها را آنقدری پخته می‌کند که به راحتی در دام حواشی نیفتند و خودشان نیز حاشیه‌ای را نسازند و این همان تفاوت یادگیری ظاهری و باطنیست.

و در پایان، اگر صحبتی دارین یا نکته‌ای هست که دوست دارید اضافه کنید، بفرمایید.

اما کلام پایانی اینکه، قدر کنگره۶۰ را بیش از پیش بدانیم و اجازه ندهیم هیچ نیرو و هیچ حس مخربی آن را از ما بگیرد. اگر فردی به راحتی درگیر حواشی شود، حتماً آن را از دست خواهد داد، چرا که کنگره۶۰ همچون صفحه سفیدی می‌ماند که کوچکترین سیاهی و ضدارزشی در آن مشخص و آشکار می‌گردد، پس معرکه‌گیری و ایجاد حاشیه در کنگره۶۰ جایی ندارد و مسببین آن محکوم به خارج شدن از گردباد پرتلاطم آن خواهند بود.
همچنین از جنابعالی و دیگر عزیزان خدمتگزار در نمایندگی میلاجرد و نیز راهنمایانم، همسفر محبوبه، همسفر فاطمه و همسفر لیلا صمیمانه قدردانی و سپاسگزاری می‌نمایم.

مصاحبه کننده: همسفر غزل رهجوی راهنما همسفر لیلا(لژیون یکم)
عکاس: همسفر شهلا رهجوی راهنما همسفر نسیم(لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر غزل نگهبان سایت

همسفران نمایندگی میلاجرد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .