ما آدم ها از لحظه تولد در حال آموزش هستیم

جلسه چهاردهم از دور دهم سری کارگاه های کنگره 60نمایندگی قوچان با دستور جلسه (رابطه یادگیری و معرکه گیری) به استادی مسافر حسین، نگهبانی مسافر حمید و دبیری  مسافر محمد در تاریخ 4 آذر ماه 1404روزهای سه شنبه ساعت 17آغاز بکار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان حسین هستم یک مسافر،

اول از خدای خودم شاکر و سپاسگزارم که کنگره رو سر راه من قرار داد تا من با کنگره آشنا بشم و راه رسم درست زندگی کردن رو یاد بگیریم، دوم از گروه مرزبانی از ایجنت محترم حسین آقا و از راهنمای عزیز و گرانقدر آقا مجتبی تشکر می‌کنم که باعث شدن من به رها یی برسم و این حال خوش رو درک و تجربه بکنم، عرضم خدمت شما عزیزان جلسه امروز رابطه یادگیری و معرکه گیری، من میخوام صحبت هایم را به سه قسمت تقسیم بکنم، اول در مورد یادگیری دوم معرکه گیری، بعد هم یه گریزی بزنم به صحبت‌های استاد مهندس دژاکام عزیز در مورد سی دی شتر، منه حسین یا ما آدم ها از لحظه تولد در حال آموزش هستیم، در مقاطع مختلف آموزش‌هایی را یاد می‌گیریم، راهنمای عزیزم گفتن ، اگر یاد نگیری روزگار به ما یاد میده، من اگه یاد نگیرم اخلاق خوشی داشته باشم روزگار بهم یاد خواهد داد که دیگران با من چه برخوردی خواهند داشت، من اگر یاد نگیرم به قوانین راهنمایی رانندگی احترام بگذارم چراغ قرمز را یک بار دو بار سه بار رد کنم روزگار بهم یاد خواهد داد اونم طی یک تصادف یا یک اتفاق بد و ناگوار که غیر قابل جبران هست، پس من بهتره که خودم یاد بگیرم و خدا رو شکر می‌کنم با کنگره آشنا شدم در ۵۳ زندگیم که از خدا گرفتم یه چیزایی قبل کنگره یاد داشتم ولی از موقعی که آمدم کنگره فهمیدم آموزش گرفتن در جمع بهتر است، من تو جمع یه چیزایی رو بهتر از اینکه انفرادی خودم بخوام یاد بگیرم یاد می‌گیرم،  قبل اومدن به کنگره  ۵، ۶ سال تو تاریکی بودم خودم را بعد بازنشستگیم با مواد سرگرم کردم، آقا مجتبی همیشه میگه اعتیاد بعضیا رو از نظر شخصیتی به زیر میاره بعضیا رو از نظر شخصیتی، من بازنشست شدم برای خودم مغازه زدم کلی هم مشتری داشتم ولی کم کم آمدم گفتن آقا پیر شدی کم کم موارد مصرف کن، یک بار دو بار ماهی، دو بار سه بار، کم کم دیدم دیگه گرفتارش شدم مغازه رو جمع کردم این ضربه من بود شاید از نظر شخصیتی به خودم ضربه وارد نکردم که بازم وارد شده خودم نفهمیدم، همه میگن روزی که میای کنگره اول از خودت عکس بگیر وقتی به راه‌های رسیدی بعدم عکس ببین چه فرقی کردی، به خودم میگم خدا را شکر بکنم که معتاد شدن که اینجا رو خدا سر راه من قرار بده بیام شاید ۴۴، ۴۵ سال زندگی به نظر خودم درست زندگی کردم ولی قطعاً اشتباه زندگی می‌کردم، اینجا یاد گرفتم که در خانواده برخوردم چطوری باشه،  با زن و بچه برخوردم چطوری باشه، اینجا یاد گرفتم پس انداز یعنی، چی اینجا یاد گرفتم از پولی که پس انداز کردم چه خرج بکنم پس کنگره جای خوبیه قدرشو بدونید، من از خودم میگم وقتی استاد داره صحبت می‌کنه من نباید با گوشی بازی کنم، حرف استاد رو گوش می‌کنم یک چیزی یاد بگیرم، من برای یاد گرفتن آمدم با گوشی بیرون هم می‌تونم بازی بکنم، ولی اینجا که اومدم باید روی حالت سکوت بذارم، پس این یادگیریه ما اگه یاد بگیریم خیلی چیزا به درد ما می‌خوره، خیلی جاها به درد ما می‌خوره و کنگره بهترین جاست، دوم در مورد معرکه گیری، یعنی من یک چیزی رو نمیدونم اطلاعاتی ازش ندارم به قول استاد مهندس دژاکام حرف رو  عوضش بکنم، استاد در یک موردی با من صحبت می‌کنه من اونو به چالش میندازم یک سوال دیگه ازشون بکنم، این میشه معرکه گیری، استاد مهندس دژاکام در سی دی معرکه گیری صحبت های قشنگی میکنه مثال قدیم مثلاً کسی معرکه می‌گرفت اون در اصل معرکه گیری نیست، اونا کسب درآمدشون بوده حالا یکی از نظر پهلوانی، یکی از نظر پرده خوانی، اونا کسب درآمد بودن، ولی الان معرکه گیری فرق می‌کنه با اونا که کسب درآمد بود، ولی من از جهالت خودم دارم حرفی می‌زنم که شاید چند نفر رو به قول خودم دور خودم جمع بکنم، من شاید بتونم با معرکه چهار نفر دور خودم جمع بکنم ولی صدها نفر از خودم ناراحت می‌کنم، پس عزیزان حالا که لطف خدا شامل حال ماست، هزاران بار میگم خدا رو شاکرم شاکرم شاکرم که من با کنگره آشنا کرده من تا عمرم دارم از کنگره جدا نمیشم ، عزیزان همه ما قرار نیست راهنما بشیم، همه ما قرار نیست شال به گردنم بندازیم، همه ما قرار نیست مرزبان بشیم، ولی یه چیزی رو باید بدونیم این کنگره که عزیزانی زحمت کشیدن من به این حال و خوش رسیدم، یک وظایفی دارم، اونم خدمت حتی در حد یک جارو کردن، رابطمو با کنگره قطع نکنم که اگر قطع بکنم بعد یک سال، دو سال محکوم به برگشتم باز برمی‌گردم به پله اولم، پس اگر به رهایی رسیدم به حال خوش رسیدم کمترین تشکر من اینه که کنگره رو ولش نکنم، شده ماه یک بارم اینجا بیام ولی از آموزش‌ها به دور نباشم که چون اگر دور شدم مطمئناً یک روزی لغزش خواهم داشت، صحبتام طولانی شد یک گریز کوچیکی هم به سی دی شتر که استاد مهندس صحبت کردن، من با خودم فکر کردم که چرا آقای مهندس این همه از احادیث قرآن داره صحبت میکنه یک جرقه به ذهن من خورده؟ نخورده؟ الزاماً نخورده که اگه می خورد منم یک نگاهی باید به قرآن میزدم، یکم آیات قرآن را تلاوت میکردم تا بفهمم هدف خداوند از خلقت من بشر چی بوده استاد مهندس دژاکام در سی دی شتر خیلی قشنگ صحبت کردن درباره سوره قاشیه که رفتم یادداشت کردم نوشته، ای رسول ما آیا خبر هولناک و عال مگیر محشر که همون قیامته بر تو حکایت شده است، اینا رو صحبت می‌کنه و یکی یکی هم توضیح میده تا میاد به شتر برسه که خداوند گفته آیا به این شتر دقت کردی که من شتر رو چجوری خلقش کردم، وقتی سی دی شتر که گوش کردم واقعا استاد حرفایی می‌زنه که کلاً به دل آدم میشینه، طوری صحبت میکنه من بی سوادم درک می‌کنم، لیسانسشم درک میکنه، من فقط اینو میخوام بگم عزیزان بهترین جایی که ما را با عاقبت بخیر برسون همین کنگره است حالا آقای مهندس میگه ما با دین و مذهب و چیزی کسی کاری نداره ولی اینا رو میگه این جرقه‌ای برای ما باشه که دنیا محل گذر و مزرعه آخرت هست، امیدوارم که این کنگره رو درکش بکنیم و هرچه بیشتر درک بکنیم به علم و دانش و آگاهی‌مون اضافه می‌شه و به انسانیت و خودشناسی و از آخر به خداشناسی نزدیک و نزدیک‌تر می شویم.

اعلام رهایی و ورود به سفر دوم جهان بینی

تایپ و ویرایش : مسافر محسن لژیون سوم (با استفاده از هوش مصنوعی)

عکاس : مسافر محمد لژیون سوم

واحد ارسال خبر : نمایندگی قوچان