در لژیون سیگار سطح انرژی بسیار بالا است

رابطه ی یادگیری و معرکه گیری (در مسئله ی سیگار و دخانیات) : در تاریخ که مطالعه کنید در ابتدا سیگار یک ارزش بود و شخصی که سیگار مصرف میکرد جایگاه ویژه ای داشت ؛ سیگار نماد جرئت و کلاس بود و این موضوع در فیلم های قدیمی و زمان استبداد کاملا قابل مشاهده بود. هنگامی که شخص می خواست کار مهمی انجام بدهد سیگار روشن می کرد، به عنوان نماد قدرت دستور قتل کسی را میخواستند صادر کنند سیگار روشن می کردند؛ به مرور زمان این نماد ها تغییر نمودند، چرا ؟ زیرا تخریب هایش نمایان شد، مشاهده شد انسان های مصرف کننده‌ی سیگار عمر کوتاه تری دارند، چهره های کدر تری دارند و همچنین جسم ضعیف تری دارند.
در اینجا دوگانگی ای ایجاد شد؛ دیدند تخریب دارد و همچنان اشخاصی آن را نماد کلاس میدانند؛ توجیهاتی که نفس امّاره استفاده میکند و توجیهاتی که که نیروهای بازدارنده در صور پنهان به ذهن القا میکنند در جملاتی آشکار است مانند: من اعصابم بهم میریزد سیگار مصرف می نمایم؛ شخص در این مرحله نمی خواهد یاد بگیرد مشکل را اساسی حل نماید که نیکوتین قسمتی از سیستم بدن مارا مختل کرده است و آن است که مشکل اصلی میباشد: گیرنده ی عصبی نیکوتین را دریافت مینماید و اصطلاحاً خمر اتفاق میفتد و کلاهخود حس نکردن، متوجه نشدن، درک نکردن روی افکار و اندیشه‌ی انسان می‌نشیند. آیا راه حلِ ،حل و فصل کردن مسائل و مشکلات زندگی سیگار کشیدن است ؟! باید یاد گرفت مشکلات را به صورت ریشه ای درست نمود. باید در مقابل معرکه ها آموزش گرفت، معرکه ای جدید به نام جهان بینی را مطرف نمود، معرکه ای جدید به نام شناخت سیستم x را مطرح کرد. من و نفس امّاره مقابل هم نشسته ایم؛ او میگوید: سرم درد میکند بهتر است سیگار بکشم (معرکه میگیرد) من پاسخ میدهم: آیا سیگار کشیدن مشکل سردرد به صورت ریشه ای حل مینماید؟ در پاسخ میگوید: خیر اما در حال حاضر که جواب میدهد! دوباره پاسخ میدهم: در حال حاضر چه آسیب هایی را به همراه دارد ؟! آیا آسیبش از تحمل سردرد کمتر است ؟! (ما نیز در جهت مخالف معرکه میگیریم)؛ هرچقدر او معرکه بگیرد و توجیه بیاورد ما باید در جهت مخالف آن عمل نماییم.
سیستم x میگوید: شما در قسمت سیستم x دچار نقصان و عدم کارکرد شده اید؛ در اثر مصرف مکرر دخانیات، دوپامین و نیکوتین‌آمید عملکرد خود را کاهش و به صفر سوق داده اند، و نیکوتین در جای این دو نشسته است (جایگزینی مزمن رخ داده است). این فرایند باید به صورت تدریجی و به مرور زمان درست بشود و نفس امّاره در این حین اشاره میکند: من الان سرم درد میکند به مرور زمان به چه دردم میخورد! درست شدن سیستم x به مرور انجام میگیرد و نیازمند جهان‌بینی بسیار قوی میباشد. تا شما توسط آدامس نیکوتین تغذیه شوید، سازگار شوید و اشباع شوید و سپس فرایند تثبیت رخ بدهد و بعد فرایند tapering ( کاهش تدریجی ) تا سیستم x به کار بیفتد و دوپامین و نیکوتین‌آمید به اندازه ترشح شوند.
آدامس نیکوتین ۵۰ درصد از مسیر است، ۵۰ درصد دیگر با جهان‌بینی است که درست شدنی است. یکی از معرکه های قوی در مقابل کشیدن سیگار همراه داشتن همیشگی بسته های آدامس میباشد؛ وقتی نفس بخواهد نمی توانید آن را معطل نگه دارید! نفس با حقه ها شما را گول میزند و کاملا در کار خودش ماهر است و نیروهای بازدارنده و شیطان کاملا قدرتمند هستند و قابل انکار نمیباشند. جهان‌بینی فقط برای نوشتن نیست! برای استفاده روزمره است. بتوانی طلب بخشش کنی و گذشت کنی برای شخصی که از نظر و دید تو خوب تورا نخواسته! اینجا جایی است که جهان‌بینی غالب شده است، نفس امّاره میگوید برایش دعا میکنی که چی؟ معرکه میگیرد و میگوید حالش را بگیر! امّا با درک و دریافت آموزش ها، معرکه ای در جهت مثبت جوابش را میدهد که او از جهلش است و تو نیز بها داده ای که او توانسته به تو ضربه بزند، قطعاً دری را باز گذاشته بودی. حُقّه باعث میشود فراموش کنی وقتی روی برنامه بودی و سیگار مصرف نمیکردی چقدر حالت خوب بوده است! بعد به تو میگوید این سیگار را بکش بعد تمام میشود میتوانی روی برنامه برگردی؛ تا مصرف کردی تمام وعده هایش تمام میشود و رهایت نمی کند!
سپس احساس پشیمانی شدید باعث تضعیف و تکرار شدید تر کار خطا می شود، نه کمتر! سیگار را که کشیدی به تو میگوید: سیگار را کشیدی، نمیتوانی، باید سیگار بعدی را بکشی؛ و یادت میرود چه خوب داشتی سفر میکردی! چرا CD امواج بازدارنده‌ی ذهن یکی از اصلی ترین CD های درمان سیگار است ؟ زیرا انسان باید این امواج و نیرو ها را بشناسد، نیروی معرکه گیر را بشناس، بدانی که چقدر هفت خط است! می تواند چنان درگیری ذهنی برایت ایجاد نماید که می خواهی خون شخصی را بریزی! ضربه هایش را پشت هم وارد مینماید.
انرژی ای که شخص تازه وارد مسافر سیگار در شروع سفرش دارد (که اگر پرده بیفتد نه تو مانی و نه من)، اگر پرده ها کنار بروند تصور کنید هزاران شیطان در حال حمله به این نفس هستند، درحال القای صداها و توجیهات همان بیماری اسکیزوفرنی و همزمان چند فرشته مانند شوالیه در حال قلع و قمع کردن این نیروها، ولی شوالیه ها در شخصی که سفرش کمی ضعیف میشود انرژی‌شان کمتر میشود و خاصیّت نفس امّاره است. تنها سلاح مقابل نیروهای بازدارنده همان هدف ما از خلقت است؛ یعنی آگاهی! مثلث دانایی: تجربه، تفکّر و آموزش. در کنگره باید ارتباطمان را با CD ها دائم حفظ نماییم. وقتی نفس به سراغمان می‌آید، عمل سالم انجام می دهیم در مقابلش می‌ایستیم، می شود تجربه‌ی صحیح. پس تفکر سالم انجام می دهیم به حرف راهنمایمان گوش می دهیم، CD مینویسیم، تجربه‌ی سالم در مقابل حقّه های نفس در نتیجه بیشتر آموزش می گیریم. اضلاع مثلث دانایی را به میزان مساوی رشد می دهیم. در لژیون سیگار سطح انرژی بسیار بالایی را تجربه می کنیم زیرا افراد از مواد مخدّر کنده شده اند و الان اینجا حضور دارند که سیگار خود را نیز درمان نمایند.

نگارش : مسافر مهدی ( ل 16 )
نمایندگی میرداماد اصفهان