گردهمایی راهنمایان شمال‌غرب

گردهمایی راهنمایان DST و راهنمایان تازه‌واردین در روز پنجشنبه ۶آذرماه ١۴٠۴ در نمایندگی حکیم هیدجی با حضور جانشین بنیان کنگره 60 دکتر امين، دیده‌بان محترم آقای ترابخانی، دیده‌بان محترم آقای صدیقی و دیده‌بان محترم آقای صداقت برگزار گردید. در این همایش راهنمایان DST و راهنمایان تازه‌واردین نمایندگی‌های شمال غرب کشور حضور داشتند.

خلاصه سخنان دیده‌بان محترم آقای ترابخانی:
امیدوارم در حضور جانشین محترم آقا امين و سایر دوستان جلسه پر باري داشته باشیم. هدف از این جلساتی که می‌گذاریم یادآوری تعهدی است که به خودمان داریم. یادآوری اهدافی است که برای خودمان است. یاد بگیریم که ما همیشه درحال آموزش دیدن هستیم. راهنمایی یک بخشش آموزش دادن است، آموزش پروتکل و باقی آموزش هاست ولی بخش مهم این است که ما خودمان همیشه در حال آموزش دید هستیم و در قبال آموزشی که دریافت می‌کنیم و تجربه می‌کنیم و در اختیار رهجوهای دیگر قرار می‌دهیم، چقدر موفق هستیم. امروز راجع به این مطالب صحبت می‌کنیم و راجع به ساختاری که ساختار احترام، ادب، معرفت و همه چیزهایی که باعث شده ما اینجا دور هم جمع شویم.
یادآور باشیم چون گاهی ما در زمین بازی، بازی می‌کنیم، آنقدر جو بازی ما را می‌گیرد که یادمان می‌رود که آن دسته آتاری یا به قول معروف دسته پلی‌استیشن دست ماست. ما شخصی که در مانیتور بازی می‌کند و صدبار می‌میرد نیستیم و ما داریم بازی می‌کنیم باید یادمان باشد که از این آموزش‌ها غافل نشویم. درگیر بازی نشویم. آنقدر درگیر بازی می‌شویم بچه‌ها انقدر فوتبال بازی می‌کنند یک اختلاف که به وجود می‌آید می‌گویند چه کسی این خطا را کرد؟ ما آمده‌ایم بازی کنیم که تجربه کسب کنیم. در قسمت راهنمایی هم، مخصوصاً در کنگره۶۰ که بازوان کنگره هستند و دوستان این کار را انجام می‌دهند. این آموزش‌ها باید خیلی دقت بیشتری شود. چون ما الان از جهانی شدن صحبت می‌کنیم. آقای مهندس از مقالاتی که ارائه می‌دهند صحبت می‌کنند. کارهای بزرگ آدم‌های بزرگ می‌خواهد و این آدم‌های بزرگ باید پرورش بیابند و الان همه داریم این کار را می‌کنیم و این پیوندهایی که در کنار هم هستیم را باید داشته باشیم که یادآوری این را بکنیم که ادب و احترام که صحبتش را می‌کنیم نظم و انضباطی که صحبتش را می‌کنیم، از همسفر که صحبت می‌کنیم، این ریتم واقعی زندگی را اول برای خودمان به وجود بیاوریم تا بتوانیم در لژیون یا شعبه به وجود آوریم که درصد بازدهی شعبه بالا برود توسعه رشد تفکری که برای هر فردی به وجود می‌آید باعث توسعه کنگره۶۰ می‌شود.
صحبت‌های آقای مهندس و استاد امین چراغ راه ماست و باعث می‌شود مسیر را بهتر ببینیم گاهی آدم انقدر درگیر می‌شود که صحبت‌های آقای مهندس و استاد امین باعث می‌شود تا از پس فکر خودمان بربیاییم. یعنی واقعا من فکر می‌کردم هرکس وارد لژیون من شود خدا فرستاده و من باید به او کمک کنم که رها شود. در صورتی که اصلاً اینطور نیست ما آمده‌ایم اینجا تا یاد بگیریم بندگی کنیم، نه برای خدا خط مشی تعیین کنیم که برای ما چه بکند چه نکند و خدایی نکنیم و یادمان نرود ما یاد می‌گیریم چطور خدمت کنیم. خدمت آنچه که من فکر می‌کنم بر اساس تجربیات من نیست بر اساس قواعد و قانون است. برای ما تعریف شده است وقتی حرمت ها را می‌خوانیم قوانین ماست که ما در چارچوب این قواعد و مقررات چگونه حرکت کنیم که هم باعث قوانین چگونه حرکت کنیم که هم باعث آموزش خودمان شویم و هم باعث ارتقا خودمان شویم.
این سیستم حرمت و قوانین است که هرکه بیشتر رعایت کند تبدیل به فردی می‌شود که بازدهی بیشتری دارد اجرای قوانینش بیشتر می‌شود. بیشتر می‌شود روی او حساب کرد و یک شعبه بخاطر آن شخص رشد می‌کند. این‌ها چیزهایی است که همه ما یاد میگیرم که به بهترین نحو خودمان برداشت کنیم و اجرا نماییم. وادی هفتم می‌گوید را و رمز کشف حقیقت در دو چیز است فقط در سفر اول نیست این وادی ها همیشه با ما زندگی می‌کنند و همیشه در ما وجود دارند وادی اول وقتی صحبت می‌کنیم فقط در سفر اول نیست که تریاک بکشم یا نکشم، در هر لحظه زندگی انتخاب های من تصمیم گیرنده است. صفت گذشته در انسان در هر لحظه زندگی من با دیروزم است. امیدوارم که در کنار هم جلسه خوبی داشته باشیم من کوتاه صحبت می‌کنم. خیلی متشکرم.

خلاصه سخنان دیده‌بان محترم آقای صدیقی:
سلام دوستان مهدی هستم مسافر. سپاسگزارم از دکتر امين عزیز از آقای ترابخانی عزیز بابت سخنان گهربارشان و من از صحبت‌های این عزیزان آموزش گرفتم واقعاََ سپاسگزارم. از دکتر امين ممنونم منت سر من گذاشتند و حضور پیدا کردند و حضورشان در این جلسه کاملاً مشهود است که چقدر مفید بوده و می‌دانم کاملاً حستان با صحبت‌های من یکی‌ست که چقدر آموزش‌های گرانبهایی توانستیم امروز از صحبت‌های دکتر امين بگیریم. انشالله که ما بتوانیم از ایشان بیشتر از این استفاده کنیم و در خدمتشان باشیم. در مسیر که می‌آمدیم قول دادند که تمام توانشان را بگذارند با اینکه سرشان بسیار شلوغ است چقدر مشغله کاری دارند در کنگره۶۰، در جلساتی که گاهی اتفاق می‌افتد حضور داشته باشند واین واقعاََ یک نعمت بزرگ است.
نعمت را ما فقط در مادیات نبینیم، اساتید بزرگواری مثل آقای مهندس و دکتر امين عزیز برای ما یکی از والاترین نعمت‌هاست که خداوند در اختیار ما قرار داده که آموزش بگیریم. بستری که ما د آن قرار گرفتیم و داریم آموزش می‌گیریم خداوند خیلی ما را دوست داشته که در این بستر قرار گرفتیم و آموزش می‌گیریم که بتوانیم خودمان را نجات دهیم، بتوانیم آموزش ‌هایی که نیاز است هر انسانی بگیرد تا به آن نقطه برسد و رشد کند. ما دور هم جمع می‌شویم که اعلام کنیم ما در کنگره۶۰ همه یک کار انجام می‌دهیم. از هم جدا نیستیم تمام اعضای کنگره۶۰ تک تک خدمتگزاران دست به دست هم داده‌اند که یک‌نفر از دام اعتیاد نجات یابد و به سمت نور حرکت کند.
هرکدام‌مان در جایگاه‌مان اگر چهارچوب کار خودمان را رعایت کنیم اگر تخطی نکنیم از چهارچوبی که داریم مطمئن باشید کار درستی انجام دادیم. اگر قوانینی که در کنگره۶۰ وضع شده و گفته شده که هر شخصیتی در هر جایگاه خدمتی که هست چه قوانینی رعايت کند و چه کارهایی باید انجام دهد را انجام دهد آنوقت آن همدلی انجام می‌شود و آنوقت آن پازلی که برای رهایی یک انسان باید کنار هم قرار بگیرد که آن انسان بهترین تصویر تبدیل شود آن پازل تکمیل می‌شود. ما امروز خواستیم گردهمایی آموزشی داشته باشیم که مطالب مورد نیاز را بروزرسانی کنیم. دکتر امين گفتند نیاز است که شما در تهران حضور داشته باشید خیلی نیاز است که حاضر باشید من در مقابل دکتر چیزی برای گفتن ندارم ولی واقعا حضورتان نیاز است. راهنمای DST ایرادی ندارد، راهنمای تازه واردین باید حضور داشته باشند، ما دفتری داریم به نام مرکز تازه‌واردین د آنجا حضور داشته باشید بپرسید، من مسئول شما هستم آقای ترابخانی مسئول راهنمایان DST هستند مطالب به روز شده بیایید بروید تبادل انرژی انجام دهید.
شعب زیاد است شاید نشود دستیار به تمام شعب برود خودتان حاضر شوید و اطلاعت‌تان را به روز کنید که بتوانید اجرای خوبی داشته باشید. انشالله بتوانیم در آینده نزدیک مجدداً در خدمت شما باشیم، بعد از صحبت‌های دکتر امين فکر می‌کردم چه کار سختی است که من بعد از صحبت‌های دکتر صحبت کنم مثل این است که فردی سوار بنز S500 است بعد بگویند حالا پیاده شو با ژیان هم یک دوری بزن، خیلی سخت است. خیلی با خودم کلنجار رفتم که بعد از دکتر امين صحبت کنم ولی باعث افتخارم است. تعدادی از موارد تازه‌واردین را عرض می‌کنم خدمتتان و بعد جلسه را در اختیار آقای ترابخانی قرار می‌دهم. نصب اپلیکیشن دژاکام بسیار مهم است، ما هر جلسه می‌گوییم، آقای مهندس اعلام می‌کنند راهنمای تازه واردین جلسه دوم باید اپلیکیشن دژاکام را حتماَ برای تازه‌واردین نصب کنند.
مشاهده می‌شود بعضی از شعب هنوز راهنمای تازه وارد اپلیکیشن دژاکام را که می‌خواهد نصب کند می‌دهد به شخص دیگری تا نصب کند این کار باعث می‌شود که شما جایگاه خود را پایین بیاورید. اپلیکیشن دژاکام را نصب کردن کار سختی نیست، اینجا سرزمین آموزش است من هم خیلی وقت‌ها خیلی چیزها بلد نیستم یادم می‌رود، می‌روم سوال می‌کنم، چه اشکالی دارد سوال کردن؟ چه اشکالی دارد یاد بگیرم از یک شخص دیگری، بگویم من راهنما هستم یا دیده‌بان هستم زشت است که بگویم اپلیکیشن چگونه نصب می‌شود؟ نه! این را بپرسید اگر که ضعیف هستید ایجنت باید در شعبه یک کلاس آموزشی برایتان بگذارد و یا شخصی که تبحر دارد در کار نصب اپلیکیشن راهنمای تازه وارد را جمع کنید یک جلسه برایشان بگذارید و آموزش دهید روی گوشی ‌های مختلف و آموزش بگیرند.
مورد بعدی قبل از این ما امضا می‌زدیم تاریخ می‌زدیم و می‌رفتیم اما از الان حتماً دو برگی‌هایی که امضا می‌کنید، باید مهر بزنید بدون مهر اصلا امضا نکنید، امضا می‌زنیم، مهر می‌زنیم، تاریخ می‌زنیم تا این امضا کامل شود این مورد را یادآوری می‌کنم اگر مهر ندارید حتماََ مهر بسازید. مورد بعدی نشریات کنگره۶۰ است ما قبلاً یک پک داشتیم که سنگین بود الان پک سبک‌تر شده آقای مهندس فرمودند که کتاب ۶٠ درجه باشد جهان‌بینی 1و2 باشد جلسه دوم حتماََ باید توسط تازه‌وارد خریداری شود.هزینه چندانی ندارد حتماََ در جلسات اول بگویید که کتاب‌ها را تهیه نماید و جلسه سوم پک نشریات و کتاب‌ها را با خود بیاورد.

(سخنان جانشین محترم بنیان دکتر امین در گزارش دیگری ارائه خواهد شد)

در ادامه راهنمایان سوالات خود را مطرح نمودند؛ 

راهنمایان تازه‌واردین دقت کنند؛ اگر تعداد افراد تازه‌وارد هفت یا هشت نفر بود، آموزش را در دو جلسه مجزا برگزار کنند.
«سلام دوستان، هاشم هستم، مسافر. امروز برای من روزی بزرگ و خجسته است؛ دیدار با دیده‌بانان، به‌خصوص استاد امین. عنوان "دکتر" زیاد به دلم نمی‌نشیند؛ من استاد امین را بسیار دوست دارم. در رابطه با تازه‌واردین، ما دو سه هفته است که در حضور آقا مهدی قرار گرفتیم. البته [دریافت راهنمایی] تحفه‌ای اندک است، و ما خیلی هم خجالت کشیدیم که ایشان تشریف نداشتند. نامه آن‌ها را انجام دادم، آن‌ها گفتند "نمی‌خواهید بیاید؟" از این بابت عذرخواهی می‌کنم. مطلبی که از سی‌دی "فهم" از استاد امین به خاطر دارم این است که ایشان سوره مبارکه "انا انزلنا" را تفسیر می‌کنند و می‌فرمایند خداوند زمانی که سیاره‌ای مانند جامعه یا کره زمین دچار به‌هم‌ریختگی می‌شود، فرشته‌هایی را ارسال می‌کند تا "روح" را ساپورت کنند؛ همانند آقای مهندس و استاد امین. ریشه اعتیاد ما در این است که جهت مکاتبه‌ای که برای بشریت و "انسانیت" اتفاق افتاده است، ما به عنوان حقیقت هستیم. و استاد امین زیباترین تفسیر را ارائه می‌کنند.

سلام دوستان  محسن هستم یک مسافر. این پیام را شنیدم که گفتند برویم سمت هیدج، چون سی‌دی‌ها را هر هفته داریم می‌نویسیم. این اتفاقی است که در انسان می‌افتد؛ انگار از قبل به من الهام شده بود و دوست داشتم استادان خودم را ببینم، با آن‌ها در ارتباط باشم و حس برقرار شود.در مورد کلمه "جمعیت احیای انسانی"، وقتی کلمه "جمعیت" می‌آید، دیگر نباید فقط به فکر خودم باشم؛ باید به فکر دیگران باشم. اگر فقط به فکر خودم باشم، مانند کشتی سوراخی می‌مانم که در آخر خودم غرق می‌شوم. باید هوای راهنماها را داشته باشم، برای کسی تخریب و ناراحتی ایجاد نکنم. باید مراقب تشخیص ماهیت راهنماها باشم. تا این کشتی سر جایش بماند، باید بفهمم که تشخیص ماهیت خواسته‌ها، عین دانایی و خرد است و باید ببینم چه چیزی به نفع جمع است و من نیز در راستای آن حرکت کنم.»

سلام، نیما هستم یک مسافر. حضور در اینجا برای من بسیار مسرت‌بخش است. سؤالی داشتم که مربوط به نحوه اجرای قوانین برای تازه‌واردین است. زمانی که قانونی وضع می‌شود و اجرای آن برای تازه‌وارد اجباری می‌گردد، برای ما گاهی این سؤال پیش می‌آید که آیا این رویکرد صحیح است یا خیر. به طور خاص، در مورد الزام تازه‌وارد به تهیه کتاب و نشریات آموزشی؛ گاهی اوقات فرد از نظر مالی در وضعیت مناسبی نیست، اما در عین حال با تردید و ملاحظه به شعبه نگاه می‌کند و می‌گوید که کتاب را از قبل دارد. اگر او کتاب را تهیه نکند، تکلیف چیست؟

پاسخ استاد امین:
«ممنونم که این سؤال مهم را مطرح کردید. در این خصوص، من آموزشی از آقای مهندس دریافت کردم که دقیقاً در مورد موقعیت شما صدق می‌کند.

دیده‌بان محترم آقای صدیقی: چند وقت پیش به ملاقات ایشان رفته بودم. ایشان شنبه‌ها فعالیت خاصی ندارند؛ نه رهایی می‌دهند و نه مجوزی صادر می‌کنند. من وضعیت شخصی را مطرح کردم که از زاهدان آمده بود، مسیر بسیار دوری را طی کرده و هزینه سفر داده بود تا مجوز پهلوانی بگیرد. خواهش کردم اگر اجازه می‌دهید، نزد شما بیاید. پاسخ ایشان این بود: "این ذهنیت تو، طرف مقابل را تحت تأثیر قرار می‌دهد. تو نباید این‌گونه صحبت کنی. او دوباره باید سوار اتوبوس شود تا بیاید و من به او مجوز بدهم؟ من عذرخواهی کردم.

این نوع تفکر (قضاوت کردن درباره وضعیت مالی دیگران) نباید در وجود شما باشد. اگر ما به خود بگوییم: "او پول ندارد، چه باید بکند؟"، در واقع به او منتقل می‌کنیم که هزینه چندصدی کتاب برایش سخت است. در حالی که او برای هروئین گرمی سیصد [هزار تومان] هزینه می‌کند! باید اول خودت این موضوع را هضم کنی تا طرف متوجه شود. شاید جلسه اول کتاب را نخرد، اما در جلسه دوم یا سوم حتماً خواهد خرید؛ اگر نخرد، کلاً مجموعه را ترک خواهد کرد. ما مسئول تجربه دیگران نیستیم؛ دیگران را قضاوت نکنیم. شاید بگوییم او از کجا پول مواد را می‌آورد اما کتاب نمی‌خرد. وقتی این کار را می‌کنیم، او به مسیر قبلی ادامه می‌دهد.
وظیفه ما نسبت به او همان چیزی است که آموزش دیده‌ایم. اگر او خواستار تغییر باشد، بزرگ‌ترها هستند که نظرات را سبک و سنگین می‌کنند و شاید همین چهار روز دیگر تغییر کند.» فردی که روزانه هزینه زیادی صرف مواد می‌کند، باید بداند که کتاب‌ها به عنوان دارو و درمان هستند و بخش مهمی از فرآیند درمان محسوب می‌شوند. استاد امین خاطره‌ای از یک تماس تلفنی نقل کرد که در آن شرایط درمان این‌گونه اعلام شد: «بستری نمی‌شود، درمان هزینه ندارد، هیچ تعهدی در پی ندارد»، و در پاسخ به درخواست وام، پاسخ «خیر» داده شد. رضا تغییر در زمان‌بندی لژیون تازه‌واردین را توضیح داد: «جلسه اول و دوم با زنگ مرزبانی برگزار می‌شود، جلسه سوم یک ربع زودتر از زنگ مرزبانی آغاز می‌شود».

مسافر سعید پرسید که آیا اجازه تعیین برنامه مواد مصرفی برای افراد را دارند (مثلاً توصیه به تقسیم متادون مصرفی به سه وعده). دیده‌بان محترم پاسخ داد: «ما اجازه تعویض مواد نداریم. توصیه مجاز است؛ می‌توان توصیه کرد که شیشه یا هروئین قطع شود تا راهنما بتواند دارو بدهد. توصیه مجاز است؛ اگر متادون مصرف می‌کند، می‌توان پیشنهاد داد که آن را سه وعده بخورد. محدودیت‌ها و خطوط قرمز این است که اجازه نداریم دفترچه بنویسیم، ساعت تعیین کنیم، و دستورالعمل دارویی نمی‌دهیم.»سلام دوستان  وهاب هستم یک مسافر، ممنونم و مراتب سپاس و تبریک خود را به جناب عزیز اعلام می‌کنم. من دو سؤال داشتم.سؤال اول در مورد رهجویی است که سی‌دی نمی‌نویسد؛ این مسئله باعث ایجاد کش‌وقوس‌هایی بین راهنما و رهجو می‌شود تا اواسط سفر و رسیدن به پله دوم. با این شرایط چه باید کرد؟ من شنیده‌ام که باید این افراد را به کمیته انضباطی معرفی کرد و این نگرانی وجود دارد که اگر رهجو سی‌دی ننویسد، امکان رهایی او وجود نخواهد داشت.
سؤال دوم مربوط به تداخل دارویی با مصرف «دیسپ» (Dysp) است. در رابطه با بیماری جدیدی که مطرح شده، من یک کودک دو ساله‌ دارم که با سختی زیاد «دیسپ» را به او دادم و حالش بهتر شد. آیا مصرف آن ایرادی ندارد؟ استاد امین می‌فرمایند که با وجود تمام آموزش‌هایی که داده شده، تمامی مراحل باید با محبت و عشق به درستی انجام شوند. همان‌طور که می‌گویند، «جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را»؛ قضیه از همین قرار است. هیچ‌کدام از ما تحصیلات آکادمیک یا آموزش‌های لازم را ندیده‌ایم، اما نوشتن برای برخی سخت است. شما باید با تمام ترفندهایی که بلد هستید تلاش کنید تا فرد سی‌دی خود را بنویسد؛ اگر انجام نداد، موظف هستید او را به مرزبانی معرفی کنید.

چون این مرام، مسلک و روش ماست. ما در مورد «جمعیت احیای انسانی» صحبت می‌کنیم. اگر احیای انسان کار ساده‌ای بود، همه می‌توانستند آن را انجام دهند. این کار سخت است زیرا ما در مورد مجموعه‌ای صحبت می‌کنیم که افراد در آن بار سنگینی را به دوش می‌کشند. برای این کار، ایدئولوژی و تفکر باید در فرد شکل بگیرد، زیرا خدمت به انسان‌ها کار هر کسی نیست. این انتخاب من نیست، بلکه آن فرد باید این مسیر را انتخاب کند، زیرا مسیر رهایی، درست اندیشیدن است. هنوز اندیشه درستی در او شکل نگرفته که بداند این سی‌دی می‌تواند او را به رهایی برساند؛ باید یک تز فکری به او داده شود.

لطفاً با نگاه دلسوزی به موضوع نگاه نکنید؛ خدا از ما دلسوزتر است. اگر رهجو این کار را انجام دهد یا ندهد، مقصر من نیستم، چون من تذکر لازم را داده‌ام. شما چه کسی را می‌شناسید که با دلسوزی صرف و بدون قرار گرفتن در فرآیند کمیته انضباطی، به رهایی رسیده باشد؟ و چند نفر را می‌شناسید که از همین افراد، پس از قرار گرفتن در کمیته انضباطی، به رهایی رسیده‌اند؟ آمار این دو گروه قابل قیاس نیست. بنابراین، این کار را با تمام توان و محبت انجام دهید و اگر نتیجه‌ای نگرفتید، دقیقاً همان کاری را بکنید که گفتم (معرفی به مرزبانی).

استاد امین در مورد تنبیه یک تجربه کوچک بیان می‌کنند: اگر بخواهم افراد را تنبیه کنم، حتماً این کار را می‌کنم. بار اول تذکر می‌دهم، اما بار چهارم یا پنجم اخراج می‌کنم. وقتی قدم به قدم به فرد تذکر می‌دهیم، به نوعی اتمام حجت کرده‌ایم. فردا وقتی دست او را می‌دهیم به مرزبانی، او با خودش می‌گوید: «دیدی چه بلایی سرم آمد؟ چقدر به من گفتند و توضیح دادند، پس حق من است.» در این حالت، فرد با وجدان خودش روبرو می‌شود. اما اگر تذکر ندهیم و یک‌باره او را به مرزبانی معرفی کنیم، او با وجدان خودش درگیر نمی‌شود، بلکه با شما درگیر می‌شود و می‌گوید: «کاش یک بار به من می‌گفت؛ دو بار تذکر می‌داد.» این تذکر باید در زمان‌های مختلف به او داده شود.در مورد سوالتون بابت دیسپ هم دیسپ با دارویی تداخل نداره و برای اینکه شما مشکلی پیش نیاد قبل از هر دارویی استفاده کنید تا جذب شودو بعد دارو را استفاده کند مشکلی پیش نمی‌آید.

دیده بان محترم فرمودند سیستم باید در کنار هم قدم بردارد و حرکت کند، در قسمت اوتی یکی از قسمت‌های مهم است، تیمشان باید تمام برنامه‌ها را بیایند چک کنند انجام دهند، سعی کنید در زمان مناسب انجام دهید، آخر جلسه بخواهید نامه را بزنید این بنده خدا نمی‌رسد ساعت کاری دارند، برنامه باید به موقع تحویل اوتی داده شود، حتماً زودتر هماهنگی‌ها را انجام دهید، از مسئولین اوتی به هیچ عنوان مشاوره نگیرید چون اکثراً خدمتگزارند و از پروتکل هیچ اطلاعی ندارند، حتماً با دستیار راهنما صحبت کنید و با دفتر تماس بگیرید ساعت اداری جوابگو هستیم، در قسمت قبل اگر خارج از جدول باشد تپرینگ جدول باشد ارتباط بین راهنما و مبصری پرسنل کلینیک اصلاً انجام ندهید.
بزرگترین چیزی که در کنگره انجام می‌دهیم نظم است، آن باید بیاید ببیند چقدر دیسیپلین هست و بیاید ببیند پیش راهنما و مرزبان همه یک حرف را می‌زنند، آن شبیه ما می‌شود، یک نفر خراب کند چند تا پله اضافه کنید، مطمئن باشید سه ماه دیگر چهار ماه دیگر این مشکل را مطرح کنید و چند پله ببرید بالا، راهنما مسئول برخورد با رهجو در کلینیک است، شناسنامهٔ ما افرادی هستند که در کنگره دارند سفر می‌کنند، ادبیاتی که به کار می‌برند خیلی مهم است، گاهی اوقات شنیده‌اید شناسنامهٔ ما یک سفر اولی است که می‌رود کلینیک و برخوردش خیلی مهم است، مسئولش شمایی هستید که یادآوری‌اش کنید آقا شما الان بیست و چند ماهت است یک سالت است فلان، شما باید پیگیری کنید نمی‌تواند جای دیگری پیگیری کند، پله آخر ۰٫۳ تا بیست و یک روز را حتماً برای رهایی، سه روز تا بیست و یک روز حتماً ملاک‌تان باشد، این را قبلش باید هماهنگ کنید نگذارید هفته آخر بشود نمی‌دانید چه‌کار کنید، مهندس خیلی دارد کوتاه می‌آید.
صحبت پایانی آقای صدیقی تشکر می‌کنم، موارد زیاد است و جا دارد تشکر کنم از آقای صداقت دیده بان رابط این شعبه و اسیستانت محترم آقا محمود و ایجنت شعبه و مرزبانان محترم که در برگزاری این همایش کمک کردند بسیار سپاسگزارم، سپاسگزارم از آقا رضا و آقا مهدی، امیدوارم در این کار همه توفیق داشته باشیم و خوشحالم که در خدمت شما هستم، خیلی متشکرم از همهٔ دوستانی که حضور پیدا کردند و صمیمانه تشکر می‌کنم، امیدوارم آنقدر تأثیر داشته باشد که بعد از این جلسه حتماً به سری به خودمان بزنیم و جهشی در ذهنمان به وجود آمده باشد و همگی در جهت ارتقاء هم تلاش کنیم برای پیشبرد اهداف کنگره برای انسانیت و امیدوارم در کنار هم ساخته شویم. 

 موارد مطرح شده در گردهمایی راهنمایان:

1. نوشتن CD به صورت هفتگی
2. رعایت پروتکل بصورت کامل
3. عدم دخالت در امور فنی و رهجویان دیگر راهنمایان
4. شرکت در جلسه کارگاه آمورشی و جلسات هماهنگی ماهیانه
5. تامل و احترام کامل به مرزبانان و ایجنت
6. استفاده از منابع آموزشی کنگره نه منابع دیگر
7. حضور در پارک‌ها
8. عدم ارتباط کاری و مالی و خانوادگی با رهجو
9. سخت گیری بیش از حد راهنما
10. نامه فقط توسط راهنما نوشته شود
11. راهنمایان در تایم کارگاه از گوشی استفاده نکنند
12. راهنمایان باید در تایم کارگاه آموزشی در سالن حضور داشته باشند وگرنه اجازه گرفتن رهجو را ندارند
13. ارتباط بیرون از کنگره با رهجو
14. حضور به موقع در کارگاه آموزشی
15. رعایت قوانین و حرف شنوی کامل از ایجنت و مرزبانان
16. دوره راهنمایی 4 ساله
17. نوشتن CD توسط راهنما به صورت هفتگی نه ماهانه
18. پرورش رهجو برای کنگره نه برای خودم

موارد مطرح شده در رابطه با OT:

1. از مسئولین OT نمایندگی مشاوره فنی نگیرید
2. مسئولین OT نامه هایی را که طبق جدول تیپرینگ نباشد نمی‌گیرند
3. ارتباط بین راهنمایان و مبصرین و پرسنل کلینیک ممنوع است
4. راهنما مسئول برخورد و رفتار رهجو در کلینیک می‌باشد و در لژیون راجع به آن صحبت شود
5. مسئول پیگیری حضور رهجو در فالوآپ بعد از رهایی با راهنما می‌باشد
6. پله آخر 3 روز تا 21 روز می‌باشد
 

عکس: مسافر صفر
صدابردار، تایپ و ثبت: مسافر مهدی

مسافران نمایندگی حکیم هیدجی