English Version
This Site Is Available In English

اصولاً زندگی خودش نوعی یادگیری محسوب می‌شود

اصولاً زندگی خودش نوعی یادگیری محسوب می‌شود

همسفر سکینه:
اگر بنایی آباد باشد؛ اما ساکنین آن خراب باشند بنا هم کم‌کم رو به نابودی می‌رود؛ اما ساکنان آباد ویرانه‌های خراب را می‌توانند آباد نمایند. بنا می‌تواند یک لژیون باشد در لژیون یک یا دو  آدم بد وجود داشته باشد لژیون را خراب خواهند کرد. یک یادگیری داریم و یک معرکه‌گیری، این موارد چگونه به وجود می‌آید یا عناصر آن چیست؟ در اثر کمبود دانش، حسادت، خودخواهی، منیت انسان در کاری شکست می‌خورد معرکه‌گیری از همین جا آغاز می‌شود بر سر دو راهی قرار می‌گیرد حالا ممکن است شخصی از شکست خود درس بگیرد و مسیرش را اصلاح کند و یا در جهل خود فرو رود و معرکه‌گیری کند امکان دارد در دانشگاه، خانواده، مجلس و بیمارستان باشد. زمانیکه با شخصی صحبت می‌کنیم به حرف‌هایش گوش کنیم؛ ولی به درون آن فکر کنیم درگیر معرکه‌گیری ذهن می‌شویم و از یادگیری جا می‌مانیم. مثلاً اگر این لژیون‌ها نباشد معرکه‌گیری ایجاد می‌شود، اگر سی‌دی‌ها نباشد شعبه کم‌کم نابود می‌شود. این اسب‌های وحشی را چطور مهار کنیم با جهان‌بینی؛ پس لازم است در لژیون دانش خودمان را بالا ببریم.  هر شاگرد باید مشکلش را با راهنمایش در میان بگذارد؛ اگر بخواهیم این قانون را رعایت نکنیم می‌شود دور زدن. صراط مستقیم کوتاه‌ترین راه است برای بعضی کارها صداقت، راستی و درستکاری راه مستقیم است. در کنگره کوتاه‌ترین راه برای درمان اعتیاد ده ماه است به جهت مبدأ و مقصد که سفر اول یک صراط مستقیم است که به نتیجه می‌رسد در همه کارها همین‌طور است. ما صد و چهارده سوره داریم که همه آنها با بسم‌الله الرحمن الرحیم آغاز می‌شود به جز یک سوره؛ اگر محبت، عشق، دوست داشتن نباشد چه چیزی در آخر می‌ماند. روزی که استاد کارشان را شروع کردند همه مخالف بودن چون ذهنیت آنها منفی بود. آنهایی که مخالف بودن همه دوست شدن چون سرلوحه آن‌ها محبت بود. ما نیاز داریم در زندگی خود تفکر کنیم؛ اگر همه بگویند من از آن بدم می‌آید از این خوشم می‌آید در جهنم قرار دارد خداوند به مقصد می‌رساند چون قول داده است. وعده خداوند دروغ نیست. این یک قانون در کائنات است اگر کسی به سوی شما دست دراز کرد شما می‌توانید به سمت او دست دراز کنید هیچ شیطانی نمی‌تواند وارد حریم شما شود و هیچ فرشته ای هم نمی‌تواند مگر اینکه خودمان به آن‌ها اجازه ورود دهیم.

همسفر نجمه:
اصولاً زندگی یک نوع یادگیری است؛ یعنی  فرضیه خلقت انسان و موجودات همه بر اصول یادگیری است. فضای یادگیری خیلی وسیع است در صورتیکه ما هر روز در حال یادگیری و طالب افزودن و اندوختن اندیشه‌ایم و یکسری هم معرکه‌گیر هستند و مردم را دور هم جمع می‌کنند؛ مثل رمالی و مارگیری که نوعی معرکه‌گیری است. عوض کردن موضوع و موضوع را به چیز دیگری تبدیل کردن نوعی معرکه‌گیری است. مثلاً به جای پاسخ به سوالی که از شما پرسیده می‌شود پاسخی می‌دهید که اصلاً ربطی به این موضوعات ندارد. معرکه‌گیری و یادگیری با یکدیگر تفاوت دارد و باید گفت: معرکه‌گیری نقطه مقابل یادگیری، آموزش و آموختن است و هر وقت شخصی معرکه‌گیری کند در واقع از آموزش دور می‌شود هر شخصی که بخواهد درمان شود باید خواسته‌اش را داشته باشد و بعد به دانایی برسد. شخص مصرف کننده مواد در واقع هیچ اطلاع و آگاهی نسبت به بیماری خود ندارد و تفکر او نادرست است در واقع باید هر سه ضلع مثلث دانایی تجربه، تفکر و آموزش در کنار هم رشد کنند تا یک فرد کامل شود. شخص برای رسیدن به رهایی باید ابتدا خوب آموزش بگیرد تا مشکلات خود را کشف کند و در پی حل آن‌ها باشد و زمانی‌که ما بدانیم در مورد بیماری خود هیچ نمی‌دانیم آن موقع است که سعی می‌کنیم یاد بگیریم و از نق زدن و معرکه‌گیری دور خواهیم شد و در آینده به مهارت کافی خواهیم رسید. همچنین می‌توانیم دیگران را نیز آموزش دهیم. اگر می‌خواهی کسی را بشناسی با او مخالفت کن؛ چون بعضی اوقات باید مخالفت و انتقاد کرد. بعضی افراد قبول می‌کنند؛ ولی گاهی اوقات شخص قبول نمی‌کند و شروع به معرکه‌گیری می‌کند. معرکه‌گیر کسی است که می‌خواهد اشتباه خودش را به گردن دیگران بیندازد و قبول ندارد که اشتباه می‌کند.

همسفر محدثه:
مسئله یادگیری و فراگیری تنها مختص درس، مشق و امتحانات نیست بلکه خلقت انسان و موجودات بر پایه یادگیری بنا شده است. همه ما درحال یادگیری هستیم و زندگی خودش یک نوع یادگیری محسوب می‌شود. وقتی انسان از لحاظ مسئله‌ای یا از لحاظ عقل محکوم می‌شود به جای عذرخواهی و سکوت شروع به معرکه گرفتن می‌کند. اگر بنایی آباد باشد؛ اما ساکنان آن خراب باشد بنا هم کم‌کم رو به نابودی و ویرانی می‌رود؛ اما ساکنان آباد در بناهای خراب و ویرانه ها را هم می‌توانند احیا نمایند. اگر ما چیزی را بسازیم و بعد از تمام شدن و ساختش رهایش کنیم آن بنا کم‌کم رو به نابودی می‌رود پس؛ باید دائماً از آن بنا مراقبت کنیم. معرکه گیری از جایی شروع می‌شود که فرد شکست می‌خورد. مثلاً من سال گذشته به باشگاه می‌رفتم و بعد از گذشت چند ماه به ورزش خود ادامه ندادم و باشگاه رفتن را قطع کردم هر شخصی که از من سوال می‌کرد چرا به باشگاه نمی‌روی و ورزش را ادامه نمی‌دهی در جوابش می‌گفتم: فضای آنجا خوب نیست، مربی‌ام جدی نیست، وقت ندارم، محیط سالن شلوغ است و همین‌طور بهانه‌های مختلف دیگر؛ اما علتش چیز دیگری بود من نمی‌توانستم صبح زود بیدار شوم و به کارهام سر و سامان دهم و بعد بتوانم به باشگاه بروم. انسان تاریکی‌ها را تجربه می‌کند تا به روشنایی برسد. همه در جهنم قرار می‌گیرند؛ اما مهم این است چگونه از آن خارج شویم پس شکست و ناکامی یک امر بسیار طبیعی هست و چیز عجیبی نیست. مهمترین مسئله این است که انسان اول؛ باید مشکلات خودش را حل کند. اول از خود شروع کند همه چیز اول از خودمان باید شروع شود. هر انسانی می‌تواند در کار خودش یک قاضی باشد نگاه کند و ببیند آیا تغییرات مثبتی هم داشته است یا نه؛ پس همه چیز اول از خود ما شروع می‌شود.

همسفر نسرین:
اگر بنایی آباد باشد؛ اما ساکنین آن بنا خراب باشند بنا هم کم‌کم رو به نابودی و ویرانی می‌رود. اصولاً زندگی خودش نوعی یادگیری محسوب می‌شود. یادگیری فقط درس و مشق  نیست. فضای یادگیری خیلی وسیع است. ما هر روز در حال یادگیری هستیم. رابطه یادگیری  با معرکه‌گیری بر می‌گردد به مسئله جهان‌بینی. در کنگره‌۶۰ مفهوم واژه یادگیری به مسئله آموزش و به دنبال آن  به دانایی بر می‌گردد. یادگیری یعنی دانایی، تفکر، تجربه و آموزش را به تعادل برسانیم. اگر من می‌خواهم دچار معرکه‌گیری نشوم؛باید علم آن را پیدا کنم و توانایی خودم را بالا ببرم. شخصی برای پنهان کردن خطای خودش شروع می‌کند به معرکه‌گیری.

رابط خبری: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون اول)
ویراستاری و ارسال: همسفر فرزانه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون پنجم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کاشمر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .