رابطهای که بین یادگیری و معرکهگیری میتوانیم برقرار کنیم، این است که هر زمان از آموزش و خدمت فاصله بگیریم، به سمت مسائل از این دست، از جمله معرکهگیری کشیده میشویم. این دو در کنار هم وجود ندارند؛ شهر وجودی، تفکرات و ذهن ما، فقط جای یکی از اینهاست: یا یادگیری، آموزش و خدمت، یا معرکهگیری، نق زدن و حاشیه. معرکهگیری، نق زدن، حاشیه، همه و همه، تجلی نادانی است.
در کتاب ۶۰ درجه از استاد سردار آمده است انسان برای دو چیز به این جهان آمده: اول آموزش گرفتن و بعد خدمت کردن. آموزش و یادگیری پروسهای است که در آن انسان باید از منیت دور باشد تا بتواند آموزشپذیر شود و بداند این یادگیری و آموزش است که دانایی انسان را بالا میبرد و کمکم او را به فرمان عقل نزدیک میکند؛ ولی همیشه این یادگیری انجام نمیشود و ممکن است هر کسی وارد دایره معرکهگیری شود.
البته اگر در مسیر درست یادگیری نباشد و خود را از خدمت کردن دور کند؛ مسلماً وارد حاشیه میشود. اگر انسان در مسیر درست دانایی و آموزش و یادگیری باشد، همیشه اول در مورد خودش این مسائلی که یاد میگیرد را اجرا میکند و کمتر دوربینش روی دیگران است و از دیگران عیب و خرده نمیگیرد. او میداند که آموزش و یادگیری در جمع صورت میگیرد؛ بنابراین سعی میکند همیشه خدمت کند و برایش فرقی نمیکند که در چه جایگاهی باشد، زیرا خدمت او را میسازد و با کاستیهایش آشنا میشود.
ولی فرد معرکهگیر از آموزش دور میشود و به جای خدمت و توجه کردن به خود، به عملکرد دیگران توجه میکند و شروع به نق زدن و خردهگیری میکند. یکی از راههایی که در کنگره باعث میشود وارد معرکهگیری نشویم، چشم گفتن به مرزبان، راهنما، ایجنت، نگهبان، نظم و… است. با امید به این که بتوانیم در مسیر آموزش و یادگیری درست و عاشقانه خدمت کردن باشیم و وارد مسائل حاشیهای نشویم.
نویسنده: راهنما همسفر بتول (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر جمیله رهجوی راهنما همسفر بتول (لژیون سوم)
ارسال: همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
75