معرکهگیری در اثر کمبود دانش، حسادت، خودخواهی و منیت پدید میآید که در همه انسانها وجود دارد. وقتی در کاری شکست میخوریم و یا نمیتوانیم به نتیجه برسیم، شروع به معرکهگیری کرده و موضوعات دیگر را مطرح میکنیم که موضوع اصلی پنهان شود. یادگیری و معرکهگیری میتواند کاملاً متضاد هم باشند.
یادگیری، فراگیری علم، دانش یا همان جهانبینی است؛ یعنی به کمک قوه عقل در صراط مستقیم قرار گرفتن یا با اختیار در مسیر نور و روشنایی حرکت کردن است؛ اما معرکهگیری؛ یعنی انجام کارهای ضد ارزشی و همراهی با نیروهای شیطانی که درنهایت به تباهی و نیستی میرسد. هدف از معرکهگیری فرار از آموزش و پذیرش مسئولیت است و درواقع به جای اینکه فرد در مسیر آموزش قرار گیرد و اشتباه خود را اصلاح کند، سعی در حاشیه سازی و بهانه آوردن، تغییر بحث اصلی و طلبکار بودن، میکند.
معرکهگیری از یک شکست شروع شده و درواقع یک نوع رفتار بوده؛ ولی یادگیری تغییر رفتار است. انسان خیلی مواقع در ذهن خود معرکهگیری انجام میدهد که شاید در ظاهر مشخص نباشد. معرکهگیری ذهنی هم وجود دارد. مثلت دانایی از سه ضلع آموزش، تجربه و تفکر تشکیل شده است. همیشه این سه ضلع باید با هم برابر باشند؛ اگر یکی از این سه ضلع را قوی کنیم و دو ضلع دیگر ضعیف باشند، معرکهگیری اتفاق میافتد.
در وادی نهم از کتاب عشق، چهارده وادی برای رسیدن به خود در این مورد اینگونه بیان شده: «اصولاً یادگیری میتواند در جهت مثبت و هم در جهت منفی باشد. یادگیری در جهت مثبت همراه با تفکر، تجربه و دانایی است مثل آموختن فن کشتی یا هنر موسیقی؛ ولی یادگیری در مسئله منفی به آموزش، تجربه و تفکر چندانی نیاز نیست مثل مصرف قرصهای روانگردان یا کشیدن سیگار و مصرف مشروب و مواد مخدر».
درواقع کسی که در حال یادگیری است به آرامی با افزایش دانایی به آرامش و سطح انرژی بالاتر دست مییابد؛ اما فردی که معرکهگیری انجام میدهد به جای اینکه به دانایی خود بیافزاید، شخصیت خودش را رشد دهد و نادانی و جهالت خودش را به دانایی تبدیل کند، دائماً در حال نق زدن، غر زدن و بهانه جویی بوده و همه را به جز خودش مقصر میداند.
در قدیم برای معرکهگیری پهلوانان و مار گیران کارهای نمایشی انجام میدادند یا زنجیر پاره میکردند؛ ولی امروزه یک نوع رفتار شخصی تلقی میشود. زمانی که در مسیر یادگیری هستیم در حقیقت از معرکهگیری دور میشویم. این خصیصه اصولاً در همه ما انسانها و جانوران وجود دارد که جزء ذات محسوب میشود و صد البته که دانایان کمتر و نادانان بیشتر از آن استفاده میکنند.
درحقیقت معرکهگیری یک اهرم قدرتمند و کار راهاندازی است که نادانان و انسانهایی که تمایل ندارند از جهل خود خارج شوند از آن سود میبرند و آن را یک نوع زرنگی میدانند و به هیچ عنوان حاضر نیستند از آن دست بردارند؛ چون کسی که در مسیر درست قدم بر نمیدارد و عمل سالم انجام نمیدهد به این حقیقت آگاه نیست که از آموزش به طور کلی دور شده است.
علم و دانایی و به کارگیری آن باعث میشود که شخص از حوزه معرکهگیری کنار برود. در کنگره۶۰ ما میتوانیم با آموزش صحیح از اینگونه مسائل فاصله بگیریم. درحقیقت باید بنای کنگره را با یادگیری، آموزش و تجربه آباد کنیم و با معرکهگیری فضای امن کنگره را مسموم نکنیم. شایسته است انرژی و زمانی که به سختی بدست میآید و برای ما بسیار ارزشمند هستند را به راحتی با نق زدن و بهانه جویی از دست ندهیم، از علم و دانش کنگره بهرهمند شویم و آن را سرلوحه زندگی خود قرار دهیم و از معرکهگیری پرهیز کنیم.
منابع:
۱- وادی نهم از کتاب عشق، چهارده وادی برای رسیدن به خود، مهندس حسین دژاکام
۲- سیدی یادگیری و معرکه گیری، مهندس حسین دژاکام
نویسنده: همسفر هاجر رهجوی راهنما همسفر مژگان (لژیون بیستم)
رابط خبری: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر مژگان (لژیون بیستم)
ویرایش و ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر بهجت (لژیون ششم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
141