برداشت از دستور جلسه هفتگی

سلام دوستان،رسول هستم یک مسافر.

معرکه گیری از جهالت و نادانی شخص پیروی می‌کند و دقیقآ همان مثلث جهالت میباشد که مولفه منیت در آن تاثیری شگرف دارد.وقتی که فردی آموزش پذیر نباشد و در جایی آموزش او متوقف شود،دقیقآ از همین نقطه پسرفت شروع می‌شود.چرا که دانایی شخص متوقف می‌شود و حتی بواسطه منیت دیگر آموزش پذیر نیست.واین آغازی می‌شود در جهت معرکه گیری،چراکه شخص از ترس اینکه دیگران او را قضاوت نمایند،دچار ناامیدی شده و از گردونه کنگره خارج می‌شود و در همین لحظه شروع به معرکه گیری و بهانه جویی می‌کند.

دقیقآ در مثلث جهالت قرار می‌گیرد.معرکه گیری در اثر کمبود دانش ،توقف آموزش،خودخواهی،منیت،وصد البته حسادت و ترس از شکست خوردن شروع می‌شود.و به تدریج فرد از گردونه حیات کنگره و یا از هر جایی که در حال خدمت میباشد،خارج میگردد و به اصطلاح کنگره ،طرف سوت می‌شود.

واما یادگیری دقیقآ پیروی کردن از مثلث دانایی میباشد.چرا که،تفکر،تجربه و آموزش خود سد محکمی در برابر معرکه گیری میباشد.البته در یادگیری و با داشتن سه مولفه تفکر،تجربه و آموزش.که همان مثلث دانایی است،شخص می‌تواند به تعادل لازم برسد.در نهایت معرکه گیری نقطه مقابل یادگیری است.و پایه و اساس آن ریشه در جهل و نا دانی دارد.و اینجاست که شعار کنگره نمایان میشود، چرا که میگوید:اول ندانی را بدان تا بدانی را بدانی و چه جمله و فلسفه زیبا و رسایی در آن نهفته است.

در جهل و نا آگاهی است که تغییر و تبدیل شدن به معرکه گیری شکل و فرم می‌گیرد.و در همین لحظه فرد دیگر اشتباهات و مشکلات خود را گردن نگرفته و دیگران را مثلآ پدر و مادر،جامعه و هستی و کائنات را مقصر قلمداد می‌کندو وارد معرکه گیری می‌شود.در معرکه گیری سه خصلت و یا مولفه ترس،منیت و نا امیدی وجود دارند.

دانایی و دانش و بکار گیری و دانایی موثر باعث میگردد که فرد آموزش پذیر شده و از کشمکش دوری نماید و اینجاست که شخص می‌تواند با آگاهی و پالایش ،تزکیه نموده و بر پروسه درمان و تعادل خویش فائق آید.تا در مسیر علم و دانش قرار نگیریم همیشه در معرکه گیری قفل ودرگیر هستیم‌ و هیچ موقع نمی‌توانیم به درمان و تعادل برسیم.در نهایت همیشه باید بر دانش و آگاهی خود به سمت افزایش گام برداریم تا فردی صالح و رستگار شویم.🌹

تنظیم:خدمتگزاران سایت نمایندگی کوروش آذرپور