سلام دوستان فریدون هستم یک مسافر.
یادگیری و معرکهگیری یک رابطه متضاد و جزء اضداد هستند و زمانی که شما وارد معرکهگیری میشوید، یادگیری متوقف میشود و پروسه آموزش و آگاهی و دانایی و متعاقب آن درمان کاهش یافته و به مرور زمان و ذرهذره سیر نزولی پیدا کرده و متوقف میشود. و زمانی که از حاشیه رفتن و معرکهگیری و نق زدن در اثر دانش و دانایی و آگاهی و زیر نظر اساتید فن که در کنگره، راهنمایان عزیز و گرامی که مشعلدار و چراغ راه درست میباشند، قدم بردارید، از جهان ظلمت و تاریکی خارج شده و در صراط مستقیم و در مسیر ارزشهای الهی گام بر میدارید و سعادتمند و خوشبخت میشوید. فقط باید یادمان باشد برای خروج از جهان ظلمت و تاریکی بدون تعالیم و آموزشهای کنگره توفیقی حاصل نخواهد شد.
هیچ کس نمیتواند از بیرون به ما آسیب برساند و رابطهای متضاد بین یادگیری و معرکهگیری حاکم است. بطوری که هر زمان از مسیر ارزشهای الهی و آموزشها و تعالیم ناب کنگره و خدمت فاصله بگیریم، در جهت جهل و ناامیدی و ظلمت سقوط میکنیم و برعکس آن هم دقیقا صادق است. لذا پایه و اساس فهم و بصیرت، ادراک حسی و یادگیری تجربیات قبلی است و آمادگی و موفقیت فرد نیز در حد زیادی از تجربیات قبلی متاثر است که در اثر برخورد با محیط و سازگاری با آن، تجربیات حسی به کمک فرد میشتابد. لذا فهم و بصیرت هنگامی حاصل میشود که فرد برای درک ارتباط میان اجزای یک امر یا یک موقعیت از تجربیات گذشته خود استفاده نماید و آن تجربیات را از قوه به فعل مورد استفاده قرار دهد.
شهر وجودی، تفکرات و ذهن انسان فقط جای یکی از اینهاست: یا معرکهگیری، نق زدن، حاشیه رفتن است و یا محلی است برای یادگیری، آموزش و موفقیت و خدمت. جناب مهندس که بنیان و نگهبان کنگره 60 میباشند، در ابتدای تمام جلسات کنگره در بدو شروع جلسه میفرمایند که برای رهایی از دست بزرگترین دشمن خودمان که جهل و نادانی خودمان است، 14 ثانیه سکوت نماییم و به خدا پناه ببریم. پس یادمان باشد که ما دشمن بیرونی نداریم، دشمن ما در درون خودمان است. لذا تنها کسی که میتواند ما را نابود کند و جایگاه ما را متزلزل نماید و باعث سقوطمان بشود فقط و فقط خود ما هستیم.
کنگره جای امن و مقدسی است و اگر افرادی نیرویشان را صرف آموزش، یادگیری و تعالیم و خدمت به انسانهای دردمند نکنند، این افراد بهصورت خودکار جذب مسائل منفی و حاشیهای میشوند، غیبت کرده، دیگران را نقد و بررسی میکنند، در امور شخصی دیگران تجسس و خلاصه اینکه در نهایت معرکه میگیرند. جناب مهندس فرمودند این افراد یا مجبورند از گردونه تعالیم و آموزشها و حرمت کنگره خارج شده و یا متوجه اشتباه خود میشوند و در مسیر ارزشهای الهی و حرمت کنگره قدم بر میدارند و خدمتگزار اهداف و تعالیم و برنامههای کنگره میگردند. لذا اگر یادگیری در جهت منطقی و مثبت باشد میتوانیم بگوییم که:
رشتهای بر گردنم افکنده دوست
میکشد هر جا که خاطرخواه اوست
رشته بر گردن، نه از بیمهری است
رشتهی عشق است و بر گردن نکوست
معرکهگیری ما را از انجام عمل سالم باز میدارد. لذا عملی که تفکر و تعقل در آن نباشد به مرور کمرنگ میشود و زمانیکه ما درست فکر نکنیم، نخواهیم توانست عمل سالم انجام بدهیم. چون قدرت تشخیص ما در اثر عدم تفکر و تعقل کاهش پیدا کرده و از بین میرود. عمل بدون تفکر انسان را به نابودی میکشاند. اگر افسار نفس و خواستههای آن را در دست نگیریم، نفس، افسار ما را در دست خواهد گرفت و به سویی میبرد که خود میخواهد.
نقطه مقابل یادگیری، معرکهگیری و نق زدن و ایراد گرفتن از زمین و زمان است. یادگیری و معرکهگیری متضاد هم هستند بطوری که افراد خواهان تعلیم گرفتن و آموزش دیدن به هیچ وجه به طرف نق زدن و معرکهگیری کشانده نمیشوند، چرا که آموزش دیده و به دانایی و آگاهی لازم رسیدهاند. معرکهگیری با یادگیری یک رابطه متضاد و جزء اضداد هستند و زمانی که شما وارد معرکهگیری میشوید، یادگیری متوقف میشود و ذرهذره پروسه آموزش و آگاهی و دانایی و متعاقب آن درمان کاهش یافته و به مرور زمان و ذرهذره سیر نزولی پیدا کرده و متوقف میشود.
زمانی که از حاشیه رفتن و معرکهگیری و نق زدن در اثر دانش و دانایی و آگاهی و زیر نظر اساتید فن که در کنگره، راهنمایان عزیز و گرامی که مشعلدار و چراغ راه درست میباشند، قدم بردارید، از جهان ظلمت و تاریکی خارج شده و در صراط مستقیم الهی و در مسیر ارزشهای الهی گام بر میدارید و سعادتمند و خوشبخت میشوید. و یادمان باشد برای خروج از جهان ظلمت بدون تعالیم و آموزشهای کنگره توفیقی حاصل نخواهد شد. از خدای بزرگ بخاطر وجود جناب مهندس و خانواده محترمشان و از راهنمای خودم آقای نادر، نهایت تشکر و قدردانی را دارم و برای همه عزیزان، توفیق روزافزون و موفقیت بیش از پیش خواهان و خواستارم.
نگارش: مسافر فریدون (لژیون یکم)
ویراستار: مسافر علیاکبر
ارسال: مسافر اسماعیل
- تعداد بازدید از این مطلب :
227