English Version
This Site Is Available In English

یادگیری و معرکه‌گیری دو نقطه مقابل یکدیگر هستند

یادگیری و معرکه‌گیری دو نقطه مقابل یکدیگر هستند

راهنما همسفر لیلا:

یکی از ارکان اصلی کنگره ۶۰، آموزش و یادگیری است؛ زیرا خلقت انسان نیز بر‌این اساس بنا شده است‌‌ و اصولاً زندگی خودش سراسر آموزش و یادگیری است.

یادگیری و معرکه‌گیری دو نقطه مقابل یکدیگر هستند، یادگیری یعنی زمانی که انسان در حالت تعادل باشد و از دانایی نسبی برخوردار باشد، نقطه مقابل آن معرکه‌گیری است، که ریشه‌ آن به جهل و نادانی انسان برمی‌گردد‌ و هر چقدر انسان از دانایی فاصله بگیرد، بیشتر وارد معرکه‌گیری می‌شود و شروع به نق‌زدن و حاشیه درست‌کردن می‌کند، در واقع این دو مؤلفه مانند یک ترازو عمل می‌کنند، هر چقدر سطح یادگیری و دانایی بالاتر برود؛ کفه‌ دیگر ترازو که همان معرکه‌گیری و نق‌زدن است پایین‌تر قرار می‌گیرد.

در سی‌دی «یادگیری و معرکه‌گیری» آموختیم که یادگیری فقط درس و مدرسه نیست؛ بلکه آموزش در تمام سطوح زندگی می‌باشد، اگر هر انسانی به آن مرحله از درک و دانایی برسد، امکان ندارد که نخواهد در صراط‌مستقیم قرار بگیرد؛ زیرا صراط‌مستقیم راهی‌ است که انسان را به سرمنزل مقصود می‌رساند.

یکی از بهترین صفاتی که انسان می‌تواند آن را در درون خود پرورش دهد، این است که شهامت پذیرش اشتباهاتش و عذرخواهی کردن را در خود پرورش دهد؛ زیرا گاهی اوقات نپذیرفتن اشتباهات رنج بیهوده‌ای را برای انسان به ارمغان می‌آورد‌ و مسئله‌ای که با یک عذرخواهی ساده حل می‌شود؛ به پیچیده‌ترین موضوع تبدیل می‌شود؛ امیدوارم که با آموزش‌های ناب و جامع کنگره به دانایی دست یابیم تا از حاشیه و نق‌زدن و معرکه‌گیری در امان باشیم.

همسفر سهیلا:

اول ندانی را بدان تا راه مشخص گردد، یادگیری امری بسیار مهم است؛ راهی که هم سهل است و هم سخت؛ زیرا برای یادگیری حقیقی، شناخت سه پارامتر تفکر، تجربه و آموزش ضروری‌ است، همچنین انسان برای یادگیری باید سه شرط را بپذیرد؛ چراکه نخستین شرط یادگیری، پذیرش ندانستن است.

رهجو بداند که نمی‌داند، باور داشته باشد که کسی هست که بیشتر و بهتر از او می‌داند، نسبت به آن موضوع تسلیم باشد، وقتی رهجو باور دارد که راهنما بهتر از او می‌داند و با تسلیم کامل در مسیر درمان اعتیاد قدم برمی‌دارد، معرکه‌گیری به صفر می‌رسد؛ زیرا پاکی و رهایی گوهری ارزشمند و بی‌همتاست که با هیچ‌چیز قابل مقایسه نیست، هرگاه انسان وارد حاشیه شود، یعنی از نقطه‌ی مرکزی فاصله گرفته و به سمت معرکه‌گیری می‌رود؛ و آرام‌آرام بذر حسادت، بخل، کینه، نفرت، دروغ و… در او آغاز به جوانه‌زدن می‌کند، آن‌جاست که صدای پای استاد کم‌رنگ می‌شود و منیت، نادانی و تاریکی جای آن را می‌گیرد.

این همان دو راهی است که یا عقب‌گرد می‌خواهد یا حرکت به‌سوی روشنایی؛ زیرا با نزدیک شدن به دروازه‌ علم، دانش و یادگیری انسان روزبه‌روز روشن‌تر می‌شود، کنگره ۶۰ محیطی است برای آموزش، تجربه و دسترسی به کتاب‌ها و مقالات معتبر در زمینه‌ درمان اعتیاد و شناخت جسم، روان و جهان‌بینی و در چنین بستری جایی برای معرکه‌گیری باقی نمی‌ماند، اکنون اختیار با ماست؛ «نادانی، تاریکی و معرکه‌گیری… یا آموزش صحیح، دوری از حاشیه و رسیدن به تعادل؟»

همسفر ندا:

در کنگره آموخته‌ایم که دانایی با گفتن به‌دست نمی‌آید؛ دانایی در سایه‌ عمل آرام‌آرام شکل می‌گیرد، یادگیری یعنی سکوتِ درون، یعنی گوش دادن برای فهمیدن، نه برای پاسخ دادن؛ اما گاهی انسان به‌جای یادگیری به معرکه‌گیری روی می‌آورد؛ یعنی تلاش برای نمایش دانسته‌هایی که هنوز در عمق وجودش رسوخ نکرده‌اند.

معرکه‌گیری ریشه در غرور پنهان دارد؛ جایی که انسان می‌خواهد دیده شود، نه این‌که بفهمد، در چنین حالتی داناییِ ظاهری جای دانایی حقیقی را می‌گیرد، کنگره به ما می‌آموزد که «شاگرد خوب بودن» از «دانا بودن» ارزشمندتر است؛ زیرا شاگردی مقدمه‌ تزکیه است، و تزکیه یعنی رهایی از منِ کاذب.

کسی که در مسیر یادگیری است، آرام می‌گیرد؛ اما کسی که معرکه می‌گیرد، در هیاهوی خودش نهان می‌شود، یادگیری نوری در دل ایجاد می‌کند؛ در حالی‌که معرکه‌گیری سایه‌ای بر آن نور می‌افکند، تفاوت این دو در عمل است: آن‌که عمل می‌کند، دانایی را در رفتارش نشان می‌دهد، نه در گفتارش.

در نهایت یادگیری یعنی فروتنی در برابر حقیقت، و معرکه‌گیری یعنی ایستادن در برابر آن، راه رهایی تنها از مسیر فهم و عمل می‌گذرد، نه از مسیر نمایش و جدل، پس بیاییم یادگیری را چون گنجی خاموش در دل حفظ کنیم؛ چرا که همین سکوت، بلندترین فریادِ دانایی است.

همسفر طاهره:

ما در کنگره مسئله‌ای به نام «فراگیری» داریم، وقتی از فراگیری و یادگیری صحبت می‌کنیم، منظور فقط مشق و امتحان و یا حتی وادی‌ها نیست، اصولاً خودِ زندگی یک جریان مداومِ یادگیری است؛ یعنی خلقت انسان و تمام موجودات بر پایه آموزش و فهم و تجربه شکل گرفته است، یادگیری در تمام شئون زندگی حضور دارد؛ در نوع برخوردها، در شیوه ارتباط برقرار کردن، در روابط صمیمانه و حتی در اتفاقات روزمره اگر کمی دقت کنیم، متوجه می‌شویم؛ که هر روز در حال یاد گرفتن هستیم.

برای اینکه دانایی ما افزایش پیدا کند، باید سه مؤلفه مثلث دانایی یعنی تفکر، تجربه و آموزش را در تعادل قرار دهیم؛ زیرا این سه پایه، اساس رشد و حرکت انسان هستند، در کنار یادگیری موضوع دیگری مطرح می‌شود به نام معرکه‌گیری؛ ریشه معرکه‌گیری به جهل و ناآگاهی انسان بازمی‌گردد، یعنی اینکه فرد یک موضوع را تغییر دهد و آن را به مسئله‌ای دیگر تبدیل کند، وقتی انسان اشتباهات خود را نبیند و دیگران را مقصر بداند، وارد معرکه‌گیری می‌شود؛ این حالت انسان را از آموزش دور کرده و انرژی او را تخریب می‌کند.

در معرکه‌گیری سه صفت وجود دارد؛ ترس، منیت و ناامیدی، کسی که معرکه‌گیر است، به‌خاطر منیت نمی‌خواهد اشتباه خود را بپذیرد؛ چون می‌ترسد که دیگران او را مقصر بدانند و به همین دلیل دچار ناامیدی هم می‌شود، آقای مهندس می‌فرمایند: «کسی که در کنگره ۶۰ رو به برنامه باشد و به‌درستی به درمان برسد، هیچ‌وقت بدِ کنگره را نمی‌گوید و بدی آن را نمی‌خواهد.»

اما فردی که ظاهراً به درمان رسیده ولی مخفیانه مصرف می‌کند، برای پنهان کردن خطاهای خود شروع به سرزنش و بهانه‌گیری می‌کند؛ از راهنما، مرزبان و حتی ساختار کنگره ایراد می‌گیرد، این همان معرکه‌گیری است، امیدوارم با بهره‌گیری از آموزش‌های کامل و کاربردی کنگره ۶۰ به دانایی مؤثر برسیم و بتوانیم از اشتباهات و صفات ضد ارزشی خود فاصله بگیریم.

همسفر حدیثه:

در سی‌دی یادگیری و معرکه‌گیری آقای مهندس می‌فرمایند: یادگیری فقط مربوط به مشق و امتحان نیست؛ اصولاً خودِ زندگی سراسر یادگیری است، یادگیری و معرکه‌گیری رابطه‌ای معکوس با یکدیگر دارند، انسان باید همواره در حال آموزش گرفتن باشد؛ زیرا سکون و یاد نگرفتن انسان را به سمت تاریکی‌ها و جهل می‌کشاند.

وقتی من برنامه‌ریزی نکنم و آموزش نبینم، وقت زیادی برای حاشیه رفتن و معرکه‌گیری دارم، زمانی که کار نادرستی انجام بدهم و بخواهم دیگران را دور بزنم تا متوجه اشتباه من نشوند، شروع به معرکه‌گیری می‌کنم؛ یعنی موضوع را همان‌طور که خودم دوست دارم و به نفع من است جلوه می‌دهم.

من از این دستور جلسه آموختم که باید با آموزش گرفتن و یادگیری، از معرکه‌گیری فاصله بگیرم، بی‌دلیل نیست که آقای مهندس این دو مقوله را کنار هم قرار داده‌اند؛ چراکه این دو مسئله مانند دو کفه ترازو هستند؛ هرچه سطح یادگیری، دانش و معرفت بالاتر برود، کفه دیگر ترازو که همان معرکه‌گیری است پایین‌تر می‌آید.

مشارکت گروهی لژیون چهارم
رابط خبری: همسفر ندا رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: همسفر شهلا رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دهخدا قزوین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .