با ۳۸ سال سوءمصرف، مسافرم وارد کنگره شدیم؛ غرق در ظلمت و تاریکی بودیم، اما امروز حس و حال بسیار خوبی داریم که اصلاً قابلمقایسه با سالهای قبل از کنگره نیست.
گاهی به روزهای قبل از کنگره برمیگردم؛ زمانی که همهٔ خانوادهام، خودم و فرزندانم، حال روحی بسیار بدی داشتیم و در تاریکی و ظلمت گم شده بودیم. در عمق تاریکی، اصلاً دیده نمیشدیم؛ انگار کسی ما را نمیدید. دائم با خدای خودم درد و دل میکردم و میگفتم: چرا من؟ چرا بچههای من باید اینهمه سختی را تحمل کنند؟ و فقط حسرت میخوردم.
از زمانی که خودم و مسافرم وارد کنگره شدیم، شاکر خداوند هستم که راه و مسیر را برای ما هموار کرد تا بیاییم، آموزش ببینیم و به حال خوش برسیم. خدا را شکر میکنم که امروز با کمک راهنمای خوبم، همسفر اعظم، به این زندگی خوب و حال خوش رسیدهایم.
در اینجا از جناب مهندس و خانوادهٔ محترمشان که این بستر را برای نجات انسانهای گرفتار در تاریکی فراهم کردند، کمال تشکر را دارم و دستشان را از دور بوسه میزنم. از راهنمای خوبم، همسفر اعظم که بارها به من دلداری دادند تا مسیرم را ادامه بدهم، سپاسگزارم. همچنین از راهنمای مسافرم، مسافر داوود، نهایت قدردانی را دارم؛ خداوند به خود و خانوادهاش سلامتی و آرامش عطا فرماید.امیدوارم کنگره ۶۰، روزی جهانی شود.
نویسنده:همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفراعظم(لژیون اول)
تایپ ویرایش:همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون دوم)
عکاس:همسفر منیره رهجوی راهنما همسفراعظم(لژیون اول)
ویراستاری و ارسال: همسفر مینا دبیر سایت رهجوی راهنما همسفر اعظم ( لژیون یکم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
98