English Version
This Site Is Available In English

معرکه‌گیری در لژیون زیباست

معرکه‌گیری در لژیون زیباست

اولین جلسه از دوره چهارم کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره 60 نمایندگی رفسنجان، با استادی مسافر احسان، نگهبانی مسافر صدرالدین و دبیری مسافر میلاد با دستورجلسه«رابطه‌ یادگیری‌ و معرکه‌گیری» یکشنبه 2 آذر ماه 1404 ساعت 17 آغاز به کار نمود.

تشکر می‌کنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان. تشکر می‌کنم از همه دیده‌بانان و راهنمای بزرگوارم آقا محسن. یادگیری سه مولفه را به من یادآوری می‌کند کسی که می‌خواهد یادگیری داشته باشد باید این سه مولفه را بداند، که شامل تفکر ،تجربه و آموزش است اگر این سه مولفه را نداشته باشد هرگز نمی‌تواند چیزی را یاد بگیرد .به قول آقای مهندس برای یادگیری باید سه شرط داشته باشیم که اگر این سه شرط را نداشته باشیم هیچ وقت چیزی را یاد نمی‌گیریم ،شرط اول بداند که چیزی نمی‌داند یعنی من با تمام تجربیاتم و با تمام آموخته‌هام وقتی وارد کنگره می‌شوم بدانم که هنوز چیزی نمی‌دانم اینقدر آموزش‌های زیادتری وجود دارد که من آمده‌ام آموزش‌هایی که در کنگره می‌بینم با آموزش‌هایی که از قبل داشته‌ام با هم جمع ببندم و به یک نتیجه مثبتی برسم . شرط اول این است که من یاد بگیرم که نمی‌دانم و شرط دوم ،اینکه باور داشته باشم کسی بیشتر از من می‌داند زمان اعتیاد ۱۰۰۱ سوال برای من پیش می‌آمد زمانی وارد کنگره شدم می‌خواستم سوالاتی از راهنمای تازه واردم بپرسم که او نتواند جواب دهد ولی خیلی جالب بود که راهنمای تازه واردم ،که عضوی از کنگره بود و نقش خیلی مهمی برای من داشت در سه جلسه هرچه من سوال داشتم همه را با حوصله پاسخ دادند به نحوی که من را متقاعد کردند که واقعاً نتوانستم حرفی برای گفتن داشته باشم یعنی هر سوالی که داشتم ایشان به نحوی جواب همه آنها را داد و باعث شد من در کنگره ماندگار شوم تا درمان شوم.

اگرمن با یک غرور کاذب و منیت، وارد کنگره شوم و اول کار فکر کنم از همه بیشتر می‌دانم این مانع یادگیری من می‌شود شرط سوم اینکه در مقابل کسی که بیشتر از من می‌داند تسلیم باشم و این به این معنا است که وقتی راهنما در سفر اول به من بگوید که باید سه وعده ۳ سی سی مصرف کنی پیش خودم بگویم راهنما که بهتر از من حال مرا نمی‌داند و درک نمی‌کند و بیایم برای خودم نسخه بپیچم و دارویم را بالا و پایین کنم این کار مانع یادگیری من می‌شود. 
من روزانه ۱۴ سی سی متادون مصرف می‌کردم وقتی وارد لژیون شدم آقا محسن از من سوال کردند چه موادی  و چه اندازه مصرف می‌کنی گفتم تا به حال اندازه‌گیری نکرده‌ام گفتم هر وقت که حالم خوب بود یا حالم بد بود مواد مصرفیم  را افزایش می‌دادم آقا محسن فرمودند این همه سال مصرف می‌کردی میزان مصرفی‌ات را نمی‌دانی ؟گفت امروز اندازه‌گیری کن که چه مقدار مصرف می‌کردی و فردا به من اطلاع بده من هم گوش کردم و اندازه‌گیری کردم فردای آن روز اطلاع دادم و گفتم که ۱۴ سی سی مصرف می‌کنم روزهای اول به من خیلی سخت می‌گذشت و حال خوبی نداشتم فقط یک چیز به من امیدواری می‌داد راهنمایم همیشه می‌گفت به من اعتماد کن و می‌گفت شما نهایتاً یک پله ۲۱ روزه این حال را داری و بعداً خوب می‌شوی و این همیشه به من یادآوری می‌کرد که تحمل کن خوب می‌شوی و این موضوع را حالا متوجه می‌شوم.
زمانی می‌خواهی یاد بگیری باید قوانین را رعایت کنی و بدانی که راهنما بیشتر از تو می‌داند گذشت زمان این را به من آموزش داد ابتدا صحبت‌های  انگیزشی راهنمایم به من امیدواری می‌داد الان می‌فهمم چقدر درست و منطقی پروتکل DST درست است که هر کسی می‌آید با هر مصرفی وارد می‌شود حالش خوب می‌شود پس باید این سه شرط را رعایت کنیم و آموزش بگیریم اگر این سه شرط را رعایت نکنیم وارد معرکه‌گیری می‌شویم. معرکه گیری یعنی شما ترس ،منیت و نا‌امیدی وارد وجودت می‌شود  و این‌ها سه عامل معرکه‌گیری هستند زمانی که معرکه می‌گیری به خاطر منیت داشتنت حرف کسی را قبول نمی‌کنی و فکر می‌کنی تو خیلی بهتر و بیشتر می‌دانی و بعد وقتی می‌فهمی که نه اشتباه کردی منیت به تو اجازه نمی‌دهد که قبول کنی و بپذیری که اشتباه کرده‌ای بعد ترس خود را نشان می‌دهد و باعث می‌شود اجازه ندهد قبول کنی که اشتباه کرده‌ای و می‌ترسی از اینکه دیگران بگویند تو اشتباه کرده‌ای زمانی که ترس خودش را نشان می‌دهد فرد گوشه‌گیر می‌شود و در افکار خودش به سمت و سویی می‌رود که نکند بقیه فهمیده‌اند که من اشتباه کرده‌ام و این باعث معرکه‌گیری می‌شود. به قول آقای مهندس معرکه‌گیری‌های زمان قدیم یکی مارگیر بود یکی پهلوان بود که همه دورش می‌ایستادند و او شروع می‌کرد به صحبت کردن و توجه دیگران را به خودش جلب می‌کرد. آقای مهندس می‌گویند اوایل کنگره‌ هم همین اتفاق می‌افتاد  یک سری معرکه‌گیر بودند کسانی بودند که دوستانی وافرادی را دور خودشان جمع می‌کردند که بعد از کنگره به تفریح بپردازند و کارهای ضد ارزشی انجام بدهند آقای مهندس می‌گویند تنها راه جلوگیری از این معرکه‌گیری تشکیل لژیون‌ها بود که معرکه‌گیری در جهت مثبت بود و فردی که مورد تایید کنگره است بعد از آزمون دادن و شال گرفتن می‌توانست راهنما شود افراد موظفند وارد لژیون شوند و راهنما در جهت مثبت معرکه‌گیری می‌کند وقتی این اتفاق افتاد کسانی که در جهت منفی معرکه‌گیریمی‌کردند جایی در کنگره نداشتند چون همه باید در لژون می‌نشستند بعد از لژیون به خانه‌هایشان می‌رفتند وقت و جایی برای معرکه‌گیری نبود چقدر معرکه‌گیری لژیون زیباست صفت دومی‌ها اکثراً با من موافق هستند که چقدر معرکه‌گیری راهنما در لژیون لذت بخش و آموزش دهنده بود امیدوارم هرگز وارد معرکه‌گیری نشویم و همیشه در حال آموزش باشیم.

عکس و بارگذاری: مسافر محسن 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .