به نام قدرت مطلق الله
رابطه یادگیری با معرکهگیری در کنگره۶۰
مسئله یادگیری و معرکهگیری اگر در چارچوب کنگره۶۰ بررسی شود، دو موضوع کاملاً متضاد و روبهروی یکدیگر هستند. معرکهگیری سدی است که به عنوان سلاحی از سوی نیروهای بازدارنده عمل میکند و رهجو را از مسیر آموزش و یادگیری دور میسازد.
رهجو در ابتدای ورود به کنگره۶۰، بسته به میزان تاریکی و درگیری با اضلاع مثلث جهالت یعنی: «ترس، منیت و ناامیدی» واکنشهای متفاوتی نشان میدهد. اگر رهجو بیشتر با ضلع منیت درگیر باشد و با توجه به اینکه منیت ضدآموزش است، برای توجیه آموزشناپذیری و خطاهای خود به ابزاری روی میآورد که نیروهای بازدارنده در اختیارش میگذارند؛ آن ابزار چیزی نیست جز معرکهگیری، شلوغکاری و پیچیدهکردن مسائل.
گاهی نیز رهجویی که گرفتار ضلع ترس است از معرکهگیری استفاده میکند تا ترس خود از روبهروشدن با واقعیت را پنهان کند؛ واقعیتی که همان نافرمانی و میزان تاریکی درونی اوست. ممکن است رهجو، در سفر اول یا دوم به دلیل پایین بودن سطح انرژی برای دریافت انرژی و دیده شدن یا تأیید دیگران به معرکهگیری روی بیاورد یا تلاش کند خطای خود را از نگاه دیگران پنهان کند.
در مورد معرکهگیری صحبت فراوان شده است؛ اما مسیر عبور از آن کاملاً مشخص است و آن پایبندی به صراط مستقیم، انجام درست وظایف و توجه به ارزشهاست.
همانطور که از معلم بزرگمان مهندس دژاکام آموختهایم، تغییر صفات فرآیندی زمانبر است و ممکن است سالها به طول بیانجامد. رهجو در کنگره۶۰ با قرارگرفتن در بستر آموزش، درمان، بازیابی سیستمهای شبهافیونی و تغییر جهانبینی به تدریج از صفات ضدارزشی همچون معرکهگیری و منیت فاصله میگیرد. این تغییرات به میزان تلاش، کوشش و تقویت خواستههای مثبت رهجو بستگی دارد.
در آخر سپاسگزار خدای بزرگ هستم که همواره یاری رسان ما در مسیر آموزش و درمان است. همچنین از آموزگارمان آقای مهندس دژاکام و راهنمای عزیزم آقا هادی خلیلی سپاسگزارم.
نویسنده: مسافر عیسی، راهنمای لژیون هفتم نمایندگی شیخبهایی اصفهان
تهیه و تایپ: مسافر رضا (لژیون۱۶) دبیر سایت
تنظیم و ارسال: مسافر حمزه
- تعداد بازدید از این مطلب :
266