جلسه چهارم از دوره چهاردهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی صادق قم، با استادی راهنمای محترم تازه واردین مسافر هاشم، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر مهدی، با دستور جلسه "رابطه یادگیری و معرکه گیری" یکشنبه ۲ آذر ۱۴۰۴ ساعت راس ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد :
ابتدا خداوند را شاکر و سپاسگزارم که به بنده اجازه داد تا در این جایگاه حضور داشته باشم آموزش بگیرم و خدمت کنم از ایجنت محترم گروه مرزبانی و از لژیون راهنمای تازه واردین تشکر می کنم.
دستور جلسه: رابطه یادگیری و معرکه گیری.
چیزی که در مورد دستور جلسه برداشت کردهام و چقدر قشنگ است این دستور جلسه، انسان یا یاد میگیرد یا معرکه میگیرد و این چگونه اتفاق میافتد، در هر تشکیلاتی که باشیم از مدرسه یا دانشگاه یک سری حواشی وجود دارد کنگره نیز از این قضایا مستثنا نیست کنگره چگونه جایی است؟ تشکیلات تحقیقات مستقلی است و جایگاه آموزش است و من در اینجا آموزش میبینم و یک روزی به عنوان تازه وارد به کنگره می آیم و بعداً لژیون انتخاب می کنم تا موادم، سیگارم، چاقیام درمان میشود و در هر قسمت آموزش و یادگیری خودش را دارد.
من که به عنوان استاد در این جایگاه نشسته ام در اصل جایی است که گاهی به انسان داده می شود برای اینکه آموزش بگیرم و خدمت کنم یا به عنوان مثال جایگاه ایجنتی، مرزبانی، راهنمایی یک جایگاه است و بعبارتی جایی است که گاهی به انسان داده میشود در این جایگاه گاهی اوقات حواشی وجود دارد که بعضاً احساس می شود که دیگر نیاز به آموزش و سی دی نوشتن ندارم یا کار دارم و خودت را از بقیه استثنا میکنم، این مارا به حاشیه می برد و از مسیر جدا میکند، فرضاً اگر یک ماشین در اتوبان بخواهد به حاشیه رود آرام آرام از سرعت خود می کاهد تا از جاده خارج شود و در کنگره این فرضیه صادق است، رهجو در سفر اول یا سفر دوم یا حتی راهنما باشد میآید و میگوید مرزبانی این حرف را به من زد و در آن لحظه شخص وارد حاشیه میشود خواسته یا ناخواسته، بطور مثال من هاشم را ایجنت تحویل نگرفت یا فلانی به من حرف را زد با این موارد من وارد حاشیه میشوم و در این مواقع یواش یواش از مسیر صراط مستقیم کنگره خارج می شوم.
کنگره هیچ شخصی را بیرون نمی ندازد بلکه خود شخص با حاشیه بیرون می رود، در کنگره یا باید بیاموزیم یا به بیرون برویم. کجا از کنگره خارج می شویم؟ جایی که معرکه میگیریم و شروع میکنیم به ایراد گرفتن و کارم را درست انجام نمیدهم، سی دی هایم را به موقع نمی نویسم، به موقع در جلسه کارگاهی شرکت نمی کنم، کنار دارویم مصرف قرص دارم و ... هزار مسئله ی دیگر و این شروع می شود که خودم را یواش یواش به حاشیه بکشانم، من هر روز در کنگره خداوند را شاکر هستم که تا لحظهی مرگ من را از کنگره جدا نکند چون این جایگاه آموزش میگیرم و آموزش میگیرم، هر روز سی دی می نویسم و چیز جدیدی یاد میگیرم و این باعث می شود که افکار، کردار و رفتار من درست شود و در نهایت عملکرد من درست شود.
ما باید به راهنمای خود اعتماد کنیم و کاملا ً فرمانبردار باشیم تا راهنما بتواند به ما کمک کند تا در سفر اول به درمان و در سفر دوم به تعادل برسیم و وظیفهی رهجو این است که کارش را درست انجام بدهد و سی دی هایش را به موقع بنویسد و دوربین خودمان را روی خودمان داشته باشیم تا باعث نشود حالمان خراب شود و از مسیر درمان دور نشویم.
از اینکه به صحبت های بنده توجه نمودید از همه ی شما تشکر می کنم.
.jpg)
تایپ خبر: مسافر حمزه لژیون چهارم و مسافر بهزاد لژیون هفتم
عکاس: مسافر علی اصغر لژیون پنجم
ارسال خبر: همسفر امیرمحمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
149