English Version
This Site Is Available In English

نقطه مقابل یادگیری معرکه‌گیری است

نقطه مقابل یادگیری معرکه‌گیری است

سلام دوستان حمیده هستم یک همسفر:

انسان نادان همیشه به دنبال معرکه‌گیری است. معرکه‌گیری، یعنی عوض کردن موضوع و تبدیل کردن آن به چیز دیگری. یادگیری و معرکه‌گیری با یکدیگر رابطه معکوس دارند، معرکه‌گیر هیچ وقت نمی‌تواند آموزش بگیرد.
ما هرگز نباید فراموش کنیم برای این به کنگره آمده‌ایم تا یاد بگیریم. یادگیری، یعنی قرار گرفتن و دریافت کردن آموزش‌های مثبت و مفید؛ ولی معرکه‌گیری به انسان یک‌سری اطلاعات غلط و منفی می‌دهد و ذهن را درگیر می‌کند. انسان باید همیشه در حال یادگیری باشد؛ چون سکون و آموزش نگرفتن، انسان را به عمق تاریکی و جهالت سوق می‌دهد. وقتی من برنامه‌ریزی نکنم و آموزش نگیرم، وقت زیادی دارم که به حاشیه بروم و معرکه‌گیری کنم. معرکه‌گیری، یعنی سه صفت ترس، منیت و ناامیدی. انسان به دلیل وجود منیت، نمی‌تواند اشتباهات خود را بپذیرد، همیشه ترس دارد و دیگران را مقصر می‌کند. ما باید ترس را از خودمان دور کنیم و دانایی خود را افزایش دهیم. من از این دستور جلسه پر محتوا یاد گرفته‌ام که باید با آموزش گرفتن و یادگیری، از معرکه‌گیری و حاشیه رفتن فاصله بگیرم. در پایان از آقای مهندس بابت آموزش‌های نابشان تشکر می‌کنم و قدردان زحمات ایشان هستم.

سلام دوستان سمیرا هستم یک همسفر:

موضوع مهمی که در کنگره۶۰ وجود دارد، شناخت مواد مخدر، چگونه درمان شدن آن، آموزش گرفتن و افزایش دانایی است. آقای مهندس بیان کردند: «اعتیاد، گذرگاه بسیار سختی است که گذشتن از آن بدون داشتن علم و آگاهی غیر‌ممکن است». بدون علم و دانش حتی یک قدم مؤثر نمی‌توان برداشت. برای رسیدن به دانایی در جهان‌بینی به تفکر، تجربه و آموزش نیاز داریم و این‌ها باید به یک اندازه رشد کنند.

مصرف‌کنندگان مواد‌مخدر، تجربه‌های بسیاری در ترک داشته‌اند؛ اما به دلیل نداشتن آگاهی و شناخت درمان اعتیاد، هیچ‌گاه موفق به درمان نمی‌شدند و راه را اشتباه می‌رفتند. زمانی که فرد به کنگره وارد می‌شود، با قرار گرفتن در مسیر آموزش، مثلث دانایی او کم‌کم رشد می‌کند؛ اما هنوز عده‌ای به جای این که نیروی خود را صرف آموزش گرفتن کنند، به دنبال مسائل منفی و حاشیه‌ای هستند و در آخر از مسیر کنگره دور می‌شوند. وقت خود را صرف غیبت کردن، نقد و بررسی کردن دیگران می‌کنند، در مسائل تجسس می‌کنند و آخر هم وارد معرکه‌گیری می‌شوند. این به خاطر این است که رهجو به آن سطح از دانش و آگاهی نرسیده و هنوز در تاریکی‌ها به سر می‌برد.

شخصی که غیبت می‌کند، جذب شخصی می‌شود که غیبت کردن را دوست دارد. به نظر من منیت و غرور با معرکه‌گیری رابطه نزدیکی دارد. فردی که مهربان باشد، منیت و غرور نداشته باشد، به جای معرکه‌گیری سعی می‌کند آموزش‌ها را در زندگی‌اش کاربردی کند. من اگر فرمانبردار و در حال تغییر باشم، هیچ‌گاه اسیر حاشیه و درگیر معرکه نمی‌شوم و سعی می‌کنم در کسب علم و دانش در مسیر درست زندگی‌ کردن قدم بردارم و به دنبال یادگیری بیش‌تر باشم نه معرکه‌گیری.

سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر:

انسان معرکه‌گیر، یک انسان ناتوان است و برای این که این موضوع را قبول نکند، به دنبال بهانه می‌رود. در سی‌دی یادگیری و معرکه‌گیری آقای مهندس بیان می‌کنند: «یادگیری فقط برای مشق و امتحان نیست، اصولاً زندگی خودش یادگیری است». در تمام زمینه‌ها، یادگیری نشان از آگاهی دارد و معرکه‌گیری نمونه بارز جهل و نادانی است. ما باید با آموزش گرفتن و یادگیری، از معرکه‌گیری فاصله بگیریم، بی‌دلیل نیست که آقای مهندس این دو مقوله را در کنار یکدیگر قرار دادند؛ چراکه مانند دو کفه ترازو هستند. هر چه سطح یادگیری، دانش و معرفت بالاتر برود، کفه دیگر ترازو که معرکه‌گیری است، پایین‌تر می‌آید.
معرکه‌گیری، یعنی فرار از مسئولیت‌ها و شانه خالی کردن از آن، بهانه آوردن و اصل موضوع را به حاشیه بردن. قبل از آمدن به کنگره برای فرار کردن از مسئولیت کار و زندگی خود، همیشه به دنبال بهانه‌جویی بودم و گرفتاری و مشکلات خود را به گردن دیگران و جامعه می‌انداختم. اکنون در کنگره آموزش گرفته‌ام که باید پذیرش داشته باشم و برای درمان تلاش و کوشش کنم، در آموزش گرفتن پیش‌قدم باشم و آموزش‌های جامع و ناب کنگره را جدی بگیرم تا بتوانم، از پله‌های علم و پیشرفت بالا بروم و ذره‌ذره از معرکه‌گیری فاصله بگیرم.

سلام دوستان فرزانه هستم یک همسفر:

همان‌طور که آقای مهندس بیان کردند: «یادگیری، یعنی این که قادر باشیم، سه مؤلفه تجربه، تفکر و آموزش را به تعادل برسانیم». نقطه مقابل یادگیری، معرکه‌گیری است که از ترس، منیت و ناامیدی تشکیل شده است. شخصی که تفکر می‌کند، به فکر درمان و رسیدن به تعالی است، در طول سفر آموزش می‌بیند و تجربه می‌کند، سپس این آموزش‌ها را در زندگی‌ به کار می‌گیرد و حال بهتری دارد. انسان دانا، قبل از انجام هر کاری دور اندیشی می‌کند، انتهای راه را می‌بیند و نهایتاً صراط مستقیم و ارزش‌های والای انسانی را انتخاب می‌کند. گاهی انسان دچار منیت و ترس می‌شود و فکر می‌کند در راه پر‌ پیچ و خم زندگی، نیاز به آموزش ندارد و همه چیز را می‌داند؛ اما در میانه راه می‌بیند که با تجربه خود نمی‌تواند مسیر را پیدا کند و مدام گمراه می‌شود. به دلیل منیتی که دارد، بار اشتباهات زندگی خود را به دوش دیگران می‌اندازد؛ چون می‌ترسد که جبران کند، دچار ناامیدی می‌شود. در مسئله اعتیاد نیز اگر شخص مصرف‌کننده، فرمانبردار راهنمای خود نباشد، وارد معرکه‌گیری می‌شود و تیشه به ریشه خود می‌زند، از درمان دور می‌شود و دوباره ظلمت بالاتری را تجربه می‌کند. امیدوارم با آموزش‌های کنگره بتوانیم از معرکه‌گیری فاصله بگیریم و به دنبال یادگیری‌های بیش‌تری باشیم تا به حال خوشی که همیشه به دنبال آن بودیم، برسیم.

نویسندگان: اعضای لژیون بیستم راهنما همسفر فرزانه
رابط خبری: همسفر مرجان رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون بیستم)
ویرایش: همسفر ساره رهجوی راهنما همسفر صدیقه (لژیون هفتم) دبیر سایت
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر طیبه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .