English Version
This Site Is Available In English

معرکه‌گیری نقطه مقابل یادگیری است

معرکه‌گیری نقطه مقابل یادگیری است

دومین جلسه از دوره دوازدهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی رضا مشهد، به استادی مسافر رحمان، نگهبانی مسافر محمود و دبیری مسافر جعفر با دستور جلسه « رابطه یادگیری و معرکه گیری»  یک شنبه 2 آذرماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سلام دوستان رحمان هستم، یک مسافر.

دستور جلسه این هفته «یادگیری و معرکه‌گیری» است.

پیش از آمدن به کنگره، هرکدام از ما معرکه‌گیری‌هایی برای خودمان داشتیم. شخصاً وقتی شروع به مصرف مواد کردم، اگر کسی به من تذکر می‌داد یا ایرادی می‌گرفت، می‌گفتم من با آدمهای دیگر فرق می‌کنم. آنها که معتاد شدند، من مثل آنها نیستم. اما همه عالم فهمیدند من معتادم، به غیر از خودم.

خیلی از راه ها را امتحان کردم اما تنها راهی که برایم ماند، قدم گذاشتن در این راه بود. از این طرف و آنطرف پرس‌وجو کردم تا راه کنگره را به من نشان دادند. روز اول که به کنگره آمدم ، یک در و یک دیوار دیدم. در ابتدا اینقدر که سخت می گرفتند و می گفتند دو هفته دیگر بیا فکر کردم اینجا پادگان است . با خودم فکر کردم و گفتم حتماً موضوعی هست که اینقدر سخت می‌گیرند، وگرنه باید دفعه اول عین گروه های دیگر قبول کنند

بعد از دو سه هفته که وراد کنگره شدیم، فهمیدیم اینجا اصلاً پادگان نیست، خیلی فرق می‌کند. اینجا همه به تو احترام می‌گذارند، همت می‌کنند و تشویقت می‌کنند. هرچی هم در کنگره خدمت می‌کنی، ارزشت بیشتر می شود. کنگره 60 با مؤسسه‌های بیرون خیلی فرق می‌کند.

الان وقتی می‌روی بیرون یک عروسی یا چیزی، جلوتر از اینکه بروی وارد سالن شوی، نگهبان گذاشته‌اند. ماشین را با قپانچۀ سنگ جابه‌جا می‌کنند. می‌روی داخل، بعد که عروسی تمام شد، اصلاً نگاه نمی‌کنند تو غذا خوردی یا نخوردی، چه کار کردی یا نکردی. ولی کنگره اینطوری نیست. کنگره هر چقدر در آن می‌مانی و خدمت می‌کنی، ارزشت بالا برود.

از لحاظ کنگره، یادگیری و معرکه‌گیری: یادگیری باید قادر باشید مؤلفه‌های مثلث دانایی - تفکر، تجربه و آموزش - را به تعادل برسانید. مسئله دیگر که هست، معرکه‌گیری است که نقطه مقابل یادگیری است و به جهل و ناآگاهی انسان برمی‌گردد. در واقع یک موضوع را تبدیل به مسئله دیگری به نام معرکه‌گیری می‌کنیم. زمانی که اشتباهات خود را در نظر نگرفته و دیگران را مقصر می‌دانیم، وارد معرکه‌گیری می‌شویم که صفت آن ترس و متانت و ناامیدی است.

می‌رسیم سر لژیون، می‌شینیم، می‌گویند آقا سرت را با سر راهنما عوض کن. ما می‌گوییم آقا مگر می‌شود سرمان را با سر راهنما عوض کنیم؟ اول که تازه آمده‌ایم، چیزی بارمان نیست. بعد از مدتی نه، می‌بینیم کلیه نکات کاربردی است و در زندگی بیرون هم خیلی به درد می‌خورد.

بعد موقعی که نیامده بودم کنگره، همیشه جایی می‌رفتیم، من اولین نفر در سرعت در ماشین بودم، اصلاً راه به کسی نمی‌دادم. ولی از موقعی که آمدم کنگره، حرف‌های راهنما را گوش کردم که گفت آقا تو چه کار داری که با چه سرعتی می‌رود؟ از اینجا شما جلوش را باز کن، بگذار او برود، هر کاری می‌خواهد بکند.

و کسانی که در کنگره می‌شینند و رهایی را کسب می‌کنند، این در گرانبها است و قدرش را می‌دانند. ولی کسی که به حرف راهنما گوش نمی‌دهد و به معرکه‌گیری می‌رود، حالش خراب است چون باید تقصیرها را به گردن کس دیگری بیندازد. برای همین باید سعی کنیم که سر لژیون وقتی می‌شینیم، خیلی به حرف راهنما گوش کنیم و خیلی کاربردی کنیم.

واقعاً من خودم جلوتر از اینکه به کنگره بیایم، یک آدمی بودم که اصلاً نمی‌توانستم از پای بساط بلند شوم. یعنی اگر می‌گفتند آقا کپسول کم شده، من سکته می‌کردم و می‌گفتم آقا فردا اگر گیر نیاید باید چه کار کنم. ولی موقعی که به کنگره می‌آییم، اینقدر آگاهیمان بالا می‌رود، حرف‌های راهنما را گوش می‌کنیم، می‌گوییم نه آقا اینها همه خیال است، اصلاً چنین چیزی نداریم ما.

و به نکته دیگری هست: من روزهای اول که آمدم سر لژیون، راهنمای عزیزمان گفتند آقا وقتی سی‌دی می‌نویسید - چون کمی سی‌دی‌ها مشکل خورده دارند و کم می‌نویسند - صحبت می‌کنم که گفتند آقا هر شب که به خانه می‌روید، ده دقیقه از سی‌دی خود را بنویسید. من با خودم گفتم اگر پنج دقیقه بنویسیم چه می‌شود؟ اگر یازده دقیقه بنویسیم چه می‌شود؟ بعد می‌دیدیم که نه آقا، آن ده دقیقه‌ای که می‌نویسیم، رویش حساب‌وکتاب شده. وقتی ده دقیقه می‌نویسیم، دو سه ساعت مشغولیم. آن فرصتی که در این مدت مواد مصرف می‌کردیم، این قشنگ درمی‌کند.

الان هم اکثر آنهایی که سفرشان خراب می‌شود، به نظر من بیشتر از سی‌دی ننوشتن است. چون این سی‌دی خیلی خوب است، چون چیزهای هوایی یاد می‌دهد که اصلاً ما بیرون این چیزها را ندیدیم، نه نظمی دیدیم، نه چیزی.

ممنون که با سکوتتان به حرف‌هایم گوش کردید.

تایپ: مسافر علی لژیون سوم
ویرایش: مسافر احمد لژیون سوم
عکاس:  مسافر محمد لژیون پنجم
ارسال خبر: مسافر محمد لژیون پانزدهم
تایید خبر: مسافر جلال لژیون پنجم
مرزبان خبری: مسافر مصطفی

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .