مقاله راهنمای محترم مسافر حسین با موضوع رابطه یادگیری و معرکه گیری
در کل انسان بر این اساس ،پا به هستی نهاده است،آموزش و خدمت.آموزش همان یاد گرفتن است و خدمت یعنی انتقال این آموزش ها به دیگران ،در کنگره 60 چندین سال است که من این احساس را تجربه می کنم ،همه با هم خدمت می کنند تا یک سفر اولی به رهایی برسد و وقتی همین سفر اولی به رهایی رسید خودش می شود یکی از خدمتگزاران که آموزشهای دریافتی را به سایرین انتقال می دهد و همین سفر اولی که اکنون وارد سفر دوم شده به همت خودش و یاری سایرین ، خدمتگزار می شود ،راهنما می شود ،مرزبان و الی آخر.... ما در کنگره ۶۰ دو گروه داریم: گروه اول آموزش پذیر و گروه دوم آموزش ناپذیر، گروه آموزش پذیر، کسانی هستند که سر خود را به قول معروف با سر راهنما عوض میکنند و فقط چشم میگویند و اطاعت امر میکنند. اما گروه دوم کسانی هستند که حتی برای کارهای غیر عقلانی و غیر منطقی خود همیشه به دنبال توجیه هستند . هر کس اعم از معلم ،استاد و راهنما هرچه میگوید فقط بحث میکنند و چشم گفتن را بلد نیستند و همیشه هم با مشکل مواجه میشوند .به قول آقای حکیمی دیدهبان محترم که میفرمایند در کنگره ما دو گروه داریم یک افراد خدمتگزار که سرشان در لاک خودشان است و فقط خدمت میکنند به دنبال رهایی و حال خوش هستند و در مقابل، افرادی هستند که همیشه در حال معرکهگیری هستند چند نفر را دور هم جمع می کنند و عین این شعبده بازها به دنبال معرکه خود هستند. و عاقبت هم سر بیسامان دارند.
سایت نمایندگی دهخدا
- تعداد بازدید از این مطلب :
86