اساس درمان در کنگره۶۰ بر سه ضلع جسم، روان و جهانبینی بنا شده است. برای تغییر در هر سه بخش، یادگیری جایگاه ویژهای دارد. یادگیری در کنگره بهمعنای ایجاد تغییر واقعی در نگرش، رفتار و شیوه تفکر است. تغییری که از طریق تجربه، آموزش، مشارکت، خدمت و حرکت در مسیر صحیح شکل میگیرد. در نقطه مقابل، معرکهگیری رفتارهایی است که آقای مهندس دژاکام آنها را یکی از موانع جدی رشد و رهایی معرفی میکند، رفتاری که اجازه نمیدهد انسان پیام آموزش را دریافت کند و وارد آرامش و تعادل شود. آقای مهندس تأکید میکنند که در کنگره، یادگیری تنها به «دانستن» محدود نمیشود؛ بلکه شامل «فهمیدن»، «تجربهکردن» و «تغییر کردن» نیز میشود. مهمترین ویژگیهای یادگیری در کنگره عباراتند از، حرکت آرام و پیوسته، مشابه حرکت لاکپشتی اما مستمر، پذیرش، فرمانبرداری و عملکردن برای کسب آرامش و دوری از تنش و اصلاح ساختارهای نادرست جهانبینی بهجای جنگیدن با دیگران. فردی که وارد مسیر یادگیری میشود، بهتدریج از توجیهکردن، مقصر دانستن دیگران و رفتارهای نمایشی فاصله میگیرد؛ زیرا یاد میگیرد که ریشه مشکلات در درون او است و نه در بیرون.
معرکهگیری در ادبیات کنگره۶۰ بهمعنای ایجاد هیجان بیمورد، جلب توجه، بحث و جدل، توجیه و نمایش است. آقای مهندس میگویند: «معرکهگیری باعث میشود انسان از اصل موضوع دور شود؛ زیرا وقتی معرکه درست میشود، دیگر نه چیزی میشنود و نه یاد میگیرد.» مشخصههای معرکهگیری شامل فرار از مسئولیت، جلب ترحم یا ایجاد هیجانهای کاذب، تمرکز بر صحبتکردن بهجای عملکردن، اشغال ذهن با مسائل بیرونی و بیارزش و ایجاد بینظمی و برهم زدن آرامش است. فردی که درگیر معرکهگیری است، از مسیر یادگیری خارج میشود؛ زیرا ذهن او در حالت «جنگیدن» است نه «فهمیدن».
در کنگره، این رابطه کاملاً معکوس است، هرچه یادگیری بیشتر شود، فرد آرامتر میشود، کمتر صحبت میکند و بیشتر عمل میکند. او کمتر بهدنبال تأیید دیگران میگردد و از پرداختن به حاشیهها و نمایشها اجتناب میکند. برعکس هرچه معرکهگیری بیشتر شود، آموزشها کمتر جذب میشود، فرد نسبت به حقیقت کور میشود و حسها دچار آشفتگی میشوند. جهانبینی در تاریکی باقی میماند و تغییر نمیکند. بههمین دلیل، آقای مهندس همیشه میگویند یکی از نشانههای درمان و رشد، کاهش معرکهگیری است. در کنگره، رهایی و درمان زمانی محقق میشود که فرد بتواند رفتارهای نمایشی و هیجانات بیمورد را کنار بگذارد و به تعادل و آموزشپذیری دست یابد.
یادگیری مسیر نور است و معرکهگیری، پردهای است که مانع تابش این نور میشود؛ بنابراین یکی از مهمترین وظایف رهجو این است که با کنار گذاشتن معرکهگیری، امکان نفوذ آموزش و شکلگیری تغییر واقعی را در خود فراهم سازد. آموزش و یادگیری حقیقی زمانی آغاز میشود که فرد رفتارهای نمایشی را کنار بگذارد، با خویشتن صادق شود و مسئولیت کامل روند درمان را بپذیرد. بدین ترتیب، رهایی از معرکهگیری نهتنها یکی از نشانههای اصلی رشد جهانبینی در کنگره است؛ بلکه شرطی ضروری برای دستیابی به تعادل پایدار در هر سه بعد جسم، روان و جهانبینی بهشمار میآید.
منابع: مطالب و صحبت های مهندس، سی دی های «معرکهگیری» و «جهانبینی»، «تفکر»، «پذیرش» و «حرکت».
نویسنده: راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
رابط خبری و ویرایش: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر عاطفه (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی بیرجند
- تعداد بازدید از این مطلب :
68