رابطه یادگیری و معرکهگیری از زبان آقای مهندس، در یکی از کارگاههای جهانبینی کنگره۶۰، آقای مهندس دژاکام بهصورت بسیار واضح و آموزنده به موضوع «رابطه یادگیری با معرکهگیری» پرداختهاند. ایشان معتقدند که این دو مسیر کاملاً مجزا هستند و هر انسانی در مسیر درمان و رشد؛ باید بین آنها انتخاب کند. برخی از صحبتهای ایشان و تفسیر آنها را در ادامه مرور میکنیم. معرکهگیری چیست؟ مهندس دژاکام میفرمایند: «معرکه گرفتن؛ یعنی آوردگاه، آوردگاهی که در آن جنگ و درگیری است، جای نمایش است.» ایشان بهتصویر تاریخی معرکهگیران اشاره میکنند، آنهایی که در محلهها جمع میشدند و نمایش به راه میانداختند تا توجه مردم را جلب کنند.
این تصویر، استعارهای است از آدمهایی که در ذهنشان نمایش بهپا میکنند، بهجای آنکه حقیقت وجودی خود را بسازند؛ همینطور ایشان ادامه میدهند: «در اثر کمبود دانش، حسادت، خودخواهی و منیت و.... انسان بر سر دوراهی قرار میگیرد یا از شکست خود میآموزد یا در جهل و نادانی خود پافشاری میکند.» به بیان مهندس، معرکهگیری زمانی آغاز میشود که انسان نمیخواهد ضعفهایش را بپذیرد و ترجیح میدهد درگیر هیاهو شود تا آنها را پنهان کند. معرکهگیری، از نگاه آقای مهندس، پروسهای است که ابتدا با «پچپچ» شروع میشود و به صحبت تلفنی و ارتباطات حاشیهای تبدیل میشود و بعد فرد خود را در نقش مظلوم میگذارد و دیگران را ظالم میبیند.
این روند نشان میدهد که معرکهگیری همیشه یک نقطه شروع ساده دارد؛ اما میتواند خیلی عمیقتر شود و منجر به یک جریان منفی در جمع شود. در مقابل معرکهگیری، مهندس دژاکام یادگیری را به مثابه بنایی میشناسد که اگر آباد شود، میتواند خود انسان را و حتی کل کنگره را، مقاومتر و پایاتر کند. «اگر بنایی آباد باشد اما ساکنان آن خراب باشند، آن بنا هم کمکم رو به نابودی میرود؛ اما ساکنان آباد، بناهای خراب را هم میتوانند احیاء نمایند.» بنا برای مهندس، استعارهای است از وجود درونی انسان؛ اگر وجود درونی ما سالم و آباد شود میتوانیم مشکلات و ضعفهای خود را شناسایی، بازسازی و ترمیم کنیم. برای انسان، یادگیری واقعی زمانی است که شکست و اشتباهات خود را پذیرفته است و بر سر دوراهی شکستخوردن یا از شکست خود میآموزد و تجربه کسب میکند و یا در جهل و نادانی خود پافشاری میکند.
در جایی؛ باید بپذیریم که من اشتباه کردهام و باید از آن درس بگیریم. این پذیرش، شاخص مهمی است از ورود به مسیر یادگیری نه فقط شنیدن؛ بلکه فهمیدن و تغییر. چرا یادگیری بهتر از معرکهگیری است؟ از نظر مهندس، معرکهگیری قفل است و یادگیری کلید. وقتی انسان در معرکهگیری گرفتار شود، انرژی ذهناش صرف نمایش دادن، جنگ روانی یا اثبات خود میشود، نه تحول شخصی، این مسیر نهتنها پیشرفتی نمیآورد، بلکه مانع رشد و درمان میشود؛ اما وقتی انتخاب میکند مسیر یادگیری را برود، قدرت تفکر در او قویتر میشود، مسئولیتپذیری شکل میگیرد، فروتنی جای خودنمایی را میگیرد و مهمتر از همه انسان یاد میگیرد واقعاً خود را بسازد، نه فقط ظاهرش را حفظ کند.
مهندس با تاکید بیان میکند که برای ساختن این بنای درونی، لازم است آموزش با تجربه و تفکر ترکیب شود. او بارها به مثلث داناییاش اشاره کرده است دانستن، تفکر کردن، و کسب تجربه، همه باید با هم کار کنند تا یادگیری حقیقی شکل بگیرد. درباره خطر معرکهگیری در کنگره۶۰ مهندس هشدار میدهد که معرکهگیری در کنگره میتواند آسیبزننده باشد وقتی دانش کم است، حسادت و منیت رشد میکنند معرکهگیران ممکن است نقش قربانی را بازی کنند تا توجه بگیرند معرکهگیری میتواند روابط درونی لژیون و شعبه را مختل کند و مهمتر از همه اگر درون انسان با معرکه خالی شود، رشد واقعی شکل نمیگیرد ایشان به همه اعضا گوشزد میکنند که مراقب باشند نمایش بهجای ساختن جایگزین نشود.
راهکار مهندس برای حرکت به سوی یادگیری چند نکتهای که از سخنانشان برداشت میشود و میتواند بهعنوان راهنمای عملی مطرح شود: خودآگاهی، هر فرد باید درون خود را ببیند؛ ضعفها، شکّها، ترسها را بشناسد وقتی شناخت وجود داشته باشد، یادگیری شروع میشود. پذیرش شکست، معرکهگیری اغلب با ترس از اشتباه شروع میشود مهندس میگوید: یادگیری؛ یعنی پذیرفتن اشتباهات و استفاده از آنها بهعنوان درس. تفکر مستمر فقط شنیدن کافی نیست آموزشهایی که میگیریم؛ باید با تفکر همراه باشند تا معنی پیدا کنند و بتوان آنها را در زندگی بهکار برد. صرف انرژی در متن، نه حاشیه یکی از توصیههای مهندس این است که انرژی جمعی را برای مسائل ارزشمند صرف کنیم، نه حواشی و معرکهها.
مسئولیتپذیری جمعی در کنگره، هر فرد بخشی از یک ساختار بزرگتر است. وقتی هرکس مسئولیت درونی خود را بپذیرد، بنای جمعی قویتر میشود و معرکهگیری کاهش مییابد. از دید آقای مهندس دژاکام، معرکهگیری و یادگیری دو مسیر کاملاً متفاوتاند؛ یکی بازی قدرت و نمایش، و دیگری مسیر فروتنی، پذیرش و رشد درونی. او به اعضای کنگره توصیه میکند که مرتباً خود را بازبینی کنند، شکستها را بهعنوان درس بپذیرند، و انرژی خود را برای ساختن بنای وجودیشان صرف کنند تا معرکهگیری را از زندگی شخصی و جمعی حذف کنند. در نهایت، یادگیری است که کلید رهایی، سلامت جمعی و تعالی انسان را میسازد و معرکهگیری تنها سد رشد و تحول است.
منابع: سیدی معرکهگیری، سایت کنگره۶۰
نویسنده: همسفر رویا رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی طارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
70