English Version
This Site Is Available In English

معرکه‌گیری نوعی جبهه‌گرفتن است

معرکه‌گیری نوعی جبهه‌گرفتن است

مشارکت همسفران لژیون هشتم، راهنما همسفر فاطمه

همسفر زلیخا
آقای مهندس بسیار شفاف معرکه‌گیری را در سه جمله به زیبایی توضیح می‌دهند که در یادگیری بسیار مهم است . ۱-شرط اول این است که فرد در ابتدا بداند که نمی‌داند ۲-باور و ایمان به اینکه یکی از تو بیشتر می‌داند ۳-تسلیم باشد در یادگیری. ما داستان مولانا در مورد فرد مارگیری که به‌قصد گرفتن مار به صحرا رفت و غافل از همه‌جا اژدهایی را با خود آورد و چگونه به فنا محکوم شد را شنیده‌ایم. اگر انسان علم کافی و دانایی نداشته باشد قطعاً در مرداب معرکه‌گیری غرق خواهد شد. من بشخصه خودم فرد معرکه‌گیری بودم دقیقاً در خاطرم هست زمانی را که کتابی می‌خواندم چقدر معرکه می‌گرفتم که من کتاب‌خوان هستم من می‌دانم و بقیه نمی‌دانند و یا اینکه دررابطه‌با موضوعی که اصلاً آگاهی نداشتم آن‌قدر اظهارنظر می‌کردم که خدا می‌داند و اصرار هم داشتم که حرف من درست است.

قبول نداشتم که دیگران از من بیشتر تجربه دارند و می‌دانند. به‌خاطر دارم سال‌ها پیش را زمانی که تازه‌وارد مقطع راهنمایی شده بودم و دوستم که دبیرستان را تمام کرده بود در مورد عبادت صحبت می‌کردیم، دوستم می‌گفت که انسان وقتی به کمال برسد نماز و روزه‌اش رنگ دیگری‌ست، عباداتش طولانی است و من به‌شدت بر این عقیده بودم که انسان در این مرحله اصلاً نماز نمی‌خواند و نیازی به عبادت ندارد و بسیار پافشاری می‌کردم که حرف، حرف من است. الان که ۱۵ سال گذشته است تازه می‌فهمم که چقدر در جهل و معرکه‌گیری غرق بوده‌ام.ما روزانه بسیار زیاد با این قضایا برخورد می‌کنیم کسی که یک صفحه از کتابی خوانده،کسی که یک مقدار کوچک در مورد موضوعی اطلاعات دارد و یا فردی که درگیر فضای مجازی است و دائم مطالب آنها را عنوان می‌کند و گمان می‌کند علامه دهر است. همه در حال معرکه‌گیری هستند چه‌بسا که من هم درگیر آن هستم و در صدد رهایی از آن.

همسفر نرگس
در یادگیری، انسان باید پذیرش داشته باشد. یعنی ابتدا منیت را کنار بگذارد و بپذیرد که نمی‌داند تا داده‌ها را بتواند دریافت کند. همین‌طور در مقابل فردی که آموزش می‌دهد، باور داشته باشد که بیشتر از خودش می‌داند و آگاهی‌اش بیشتر است. سپس تسلیم آگاهی و داده‌های آن شخص شود تا بتواند آموزش بگیرد. معرکه‌گیری در قدیم به معنای این بود که شخصی با انجام‌دادن حرکات خاص مردم رو به‌دور خود جمع می‌کرد و معرکه می‌گرفت...

امروزه درمیابیم که انسان وقتی مسئله‌ای را نمی‌پذیرد معرکه‌گیری می‌کند و این معرکه‌گیری هم می‌تواند جهت خیر و هم جهت شر داشته باشد... حالا زمانی که انسان یادگیری را نمی‌پذیرد، شروع به معرکه‌گیری می‌کند. یعنی با کارهای ناپسند و ضدارزش دیگران را دور خود جمع می‌کند و معرکه می‌گیرد. اگر معرکه‌گیری ما طبق ارزش‌ها و در جهت مثبت باشد، یعنی وقتی که مسئله‌ای هست آن را بپذیریم و از آن آموزش بگیریم، رابطهٔ مستقیمی با یادگیری دارد.

همسفر فاطمه
یادگیری و معرکه‌گیری؛ مهم‌ترین تأثیری که کنگره ۶۰ بر روی من گذاشت یادگیری بود. یادگیری مطالبی که شاید در تمام طول عمرم هم نشنیده بودم، هم در جهان‌بینی وهم در تغذیه سالم و...خداوند را شاکرم که در این مسیر قرار گرفتم یاد گرفتم راه درست پیمودن را و حتی تغذیه درست و سبک سالم زیستن را. حال خوب روح و جسمم را اول مدیون خداوند و بعد کنگره ۶۰ هستم و اینها همه حاصل یادگیری است. اما در مورد معرکه‌گیری باید بگویم با شنیدن سخنان استاد دژاکام عزیز متوجه شدم چه جاهایی در زندگی‌ام در مقابل معرکه‌گیری قرار گرفتم؛ اما واکنش مثبتی نداشتم و در نتیجه به مشکل برمی‌خوردم.

به نظر من معرکه‌گیری نوعی جبهه‌گرفتن است که با منطق هم متضاد است. در واقع جایی که منطق و عقل نباشد بیشتر نمایان می‌شود. ما باید مقابل این‌گونه رفتارها با آگاهی و آموزش که در کنگره دیده‌ایم از این مانع به‌درستی عبور کنیم؛ چون کسی که معرکه‌گیری می‌کند با ناآگاهی می خود مسیر غلط خود را هم به اطرافیان تحمیل کند و یا به‌اشتباه، اطرافیان را قضاوت کند. اگر ما مسئولیت اشتباه خود را گردن بگیریم و قبول کنیم که اشتباه کرده‌ایم، اصلاً به مرحله‌ی معرکه‌گیری نمی‌رسیم؛ چون خودمان متوجه هستیم که چه کرده‌ایم و سعی در رفع مشکل می‌کنیم تا اینکه دیگران را مقصر بدانیم و روابط را متزلزل کنیم.

رابط خبری: همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هشتم)
ویرایش: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون یازدهم)
ارسال: همسفر مونا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی البرز کرج

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .