راه را گم کردهام؛ تنها میخواهم خودم را پیدا کنم. فریاد میزنم، در حالی که کافیست چراغ درونم را روشن کنم. حقیقت آرام است، فریاد نمیزند، بلکه میدرخشد.
دانایی در سکوت، توجه و فروتنی رشد میکند.
یادگیری یعنی ساختن خویشتن، نه اثبات خود به دیگران. درگیر معرکه شدن، فرار از خویشتن است تا کمبود درونم را با هیاهوی بیرون پنهان کنم. معرکهگیری زندانیست با دیوارهای «منیت».
در سکوت میفهمم، با گوش دادن میروم و با فروتنی میآموزم.
تسلیم نور میشوم، میپذیرم که نمیدانم و مشتاقم که بدانم. آرامم و خاموش؛ خدا در من سخن میگوید، زیرا در حال آموزشام.
رهسپارم راه عشق و بینشِ حدناپذیر
تا رَهَم از جهل و ظلمت در تلاشم ناگزیر
گر گرفتار و اسیرِ معرکه گردم ولیک
خسته و وامانده آید این مسیر و راهِ نیک
آنکه مشغول حواشیها شود از خود بُرید
بینِ عقلِ سالم و جهلِ سیه نَفسَش گزید
میدَمَد نورالیقین هرکس که در خود بنگَرَد
می طراوَد چشمه دانایی از دل پروَرَد
شو مطیعِ عقل و عشق و در تَعَلُّم صبر کن
درصدف گوهربخواهی غوطه ای دربحرکن
بی عَمَل درگفتگو گمکرده راه است و اسیر
در میانِ معرکه مغلوبِ میدان است و گیر
کنگره گوید : چو دانش آیَدَت افتاده باش!
از غرور و جهل و ظلمت تا اَبَد آزاده باش!
در سکوت و اعتناها معرفت میرویَدَت
در جدال و خودنمایی بی ثمَر می پوسَدَت
پس به جای معرکه تمرین کن وگوش ونظر
تا ببینی خویش را در آینه با بال و پَر
نویسنده: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر آتنا(لژیون یازدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر هنگامه رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
102