جلسه دوم از دوره چهارم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی ارم، با استادی راهنمای محترم مسافر رضا، نگهبانی مسافر محمدعلی و دبیری مسافر احسان با دستور جلسه: نقش سی دی نوشتن و تاثیر آن در آموزش. در روز پنجشنبه بیست و نهم آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سلام دوستان رضا هستم مسافر:
عصر همه عزیزان به خیر و شادی، خدا را شکر میکنم که یک بار دیگر فرصتی فراهم شد تا در کنار شما عزیزان حضور داشته باشم و آموزش بگیرم و این یادگیریها بتواند باری از دوش من بردارد و ابزاری برای یک زندگی بهتر باشد، از نگهبان و دبیر محترم و همچنین از اعضای گروه مرزبانی، ایجنت و تمامی خدمتگزاران سپاسگزارم.
دستور جلسه امروز درباره نوشتن سیدیها و نقش آنها در آموزش است، بسیاری از دوستان طی هفته درباره این موضوع صحبت کردهاند و شاید همه شما مطالب مختلفی را در سایت مطالعه کرده باشید. من نیز میخواهم از یافتهها و برداشتهای شخصیام در کنگره ۶۰ و از آموزشهایی که دریافت میکنم سخن بگویم.
زمانی که وارد کنگره شدم چون سابقه کار اداری و نوشتاری داشتم و در دانشگاه هم درس خوانده بودم، با خودم میگفتم نوشتن که کاری ندارد من مینویسم، اوایل سفر اول هنوز نمیدانستم این نوشتن چه تأثیر بزرگی میتواند داشته باشد، چند سررسید اداری داشتم و تصمیم گرفتم سیدیها را در همانها بنویسم، اما یکی از دیدهبانان که اکنون دقیقاً یادم نیست کدام عزیز بود نکتهای گفت که نگاه من را عوض کرد. او گفت اگر قرار است سیدی بنویسی و این درسها ارزشمند هستند و قرار است این نوشتهها یادگار بمانند، پس باید برایشان احترام قائل شوی باید آنها را زیبا، مرتب و در یک دفتر شایسته بنویسی،از همان زمان متوجه شدم که این کار فقط یک نوشتن ساده نیست یک مسئولیت است.
بعدها دفتر سیمی تهیه کردم همانگونه که آقای مهندس توصیه کردند، به مرور فهمیدم که در تمام آموزشها، جلسات و وادیها رد پای وادی اول را میبینیم یعنی تفکر نوشتن سیدیها، مشق زندگی و نوشتن درسها، همه از جنس تفکر هستند، اگر قرار است الهام یا القایی صورت بگیرد، باید از مسیری به من برسد، من خودم به این نتیجه رسیدهام که هنگام نوشتن سیدیها این الهام اتفاق میافتد.
آقای مهندس سرچشمه است، چشمهای از دانش، اگر بخواهم از سرچشمه آب بنوشم، به ابزاری نیاز دارم. آن ابزار همین نوشتن سیدیهاست. شنیدن بهتنهایی کافی نیست، دیدن و نوشتن، علم زندگی را در ذهن ما ماندگار میکند، در جلسه راهنما هم آقای ترابخانی نکتهای گفتند که برایم جالب بود: اگر آقای مهندس بخواهد موضوعات علمی و پیچیده را منتقل کند، چگونه باید این کار را انجام دهد؟ ابزارش نوشتن سیدیهاست، نوشتن یعنی نوشیدن آب از سرچشمه.
در این بازی بزرگ زندگی، انسان باید هنرمند باشد تا بتواند خوب بازی کند و خوب زندگی کند، یکی از ابزارهای این هنر، همین نوشتن و مشق کردن آموزشهاست، نوشتن سیدیها برای من داربستی ایجاد کرده که مشکلات زندگی روی آن قرار میگیرد، مشکلات سر جای خود هستند، اما بارشان سبکتر میشود و من فرصت پیدا میکنم که آنها را یکییکی حل کنم، سبکتر حرکت میکنم و کمتر خم میشوم.
هرگاه در مسائل زندگی دچار مشکل میشدم و از استاد امین یا دیدهبانان سوال میپرسیدم، اولین پرسششان این بود که آیا سیدیهایت را مینویسی؟ و اگر جواب مثبت بود، میگفتند حالا این کار را انجام بده، یعنی کلید ورود به حل مشکلات، همین نوشتن است مشق زندگی.
گاهی هم نوشتن سخت میشود، خود من با اینکه اهل درس و مطالعه بودم، اما بعضی سیدیها برایم دشوار بود. همیشه در لژیون مشارکت میکنم و میگویم اگر نوشتن یک سیدی برایتان سخت شد، اتفاقاً همان سیدی را با دقت بیشتر بنویسید، چون پیامی در آن نهفته است که قرار نیست به آسانی منتقل شود. باید کشف کرد آن پیام چیست، بارها تجربه کردهام که بعد از فکر کردن و صرف وقت بیشتر، متوجه شدهام آن پیام چه بوده است.
ما واقعاً انسانهای خوشبختی هستیم که بلیت برنده به دستمان رسیده و قادر هستیم از آموزشها و نقش نوشتن سیدیها به بهترین شکل استفاده کنیم، تفاوت ما با بسیاری از مردمی که بیرون از کنگره زندگی میکنند، در همین میزان مطالعه و همین نوشتنهاست، آقای مهندس اشاره کردهاند که میزان مطالعه افراد چقدر در زندگی اثر دارد، مطالعه و نوشتن در کنگره بسیار بالاست و همین است که نگاه ما را نسبت به زندگی تغییر داده و نقطه تحملمان را افزایش داده است.
اگر قدر این ثروت را ندانیم، ممکن است بهرهای که باید از زندگی ببریم را از دست بدهیم، چون به فرموده آقای مهندس، خوب زندگی کردن یک هنر است و هنرمند شدن در اختیار ماست.
من قصد داشتم کوتاه صحبت کنم، اما صحبتهایم طولانیتر شد، در هر صورت از شما سپاسگزارم که به صحبتهایم گوش دادید.

عکس: مرزبان خبری
بارگزاری:مسافر علی
- تعداد بازدید از این مطلب :
446