اگر دقت کنید میبینید درختان شکوفه زدهاند یا برگها در آمدهاند، چهره طبیعت عوض میشود؛ اگر مسافرت برویم بیابانهای برهوت و خشک الآن همه سبز و رنگی هستند، پرندگان شروع به آواز خواندن کردهاند، اینها را گاهیاوقات اصلاً ما حس نمیکنیم؛ اصلاً فصلها را حس نمیکنیم پاییز و تابستان برای ما هیچ فرقی ندارد؛ ولی گاهی انسان باید به آرامش برسد و باید ذرهذره مسائل را حس کند. هر وقت احساس کردید که این مسائل را حس میکنید بدانید حالتان خوب است و هر موقع دیدید پرندگان و شکوفهها را نمیبینید یا هیچ نمیبینید جز مشکلاتتان را آن موقع بدانید تعادل برقرار نیست. مبحثی که برای شما انتخاب کردهام راجعبه تاریخ ۱۳۷۵/۱۰/۳۰ و عنوان مطلب «نخی به طول امتداد امواج» است.
صحبتها با استاد رعد. استاد میگوید: سلام بر حسین چگونه آید و من همیشه منتظر دوستان خوب هستم تا یادی از من بنمایند در جمع آنان که به عرش الهی میاندیشند و درود و صعود میباشند آرام میگیرم، صوت یکی از پایههای اصلی خلقت است. اگر ما صوت را حذف کنیم خلقت نمیتواند اینگونه شکل بگیرد؛ چون ما حرف میزنیم با همدیگر توسط صوت امنیت ما برقرار میشود. تمام اطلاعات و آگاهی توسط صوت به ما میرسد؛ همان صوت، نور و حس تمام هستی را به هم متصل میکند و یکی از ارکان این خلقت است. در قرآن هم داریم که سمع همان گوش است و راجعبه گوش صحبت میکند؛ پس صوت هم میتواند خوب باشد و هم میتواند بد باشد، هر چیزی خوب و بد دارد، هر چیزی یک قطب مثبت دارد و یک قطب منفی، ظاهراً میگوییم نور ضد تاریکی است؛ ولی نور کی بهوجود میآید؟ تاریکی موقعی که نور نباشد میشود ضد تاریکی، ما ظاهراً میگوییم ضدِ هم هستند؛ ولی در صورتی که نبود یکی دیگری را بهوجود میآورد؛ میگوییم نادانی چون دانایی نیست و نادانی پیش میآید، اینها به این شکل هستند.
پس صوت یا موسیقی اگر در جهت مثبت باشد خیلی میتواند به انسان کمک کند و موقعی که انسان به موسیقی گوش میکند انسان را به یک جاهایی میبرد که خود انسان متوجه نمیشود. در موسیقی، صوت روی انسان اثر شگرفی میگذارد. صوت میتواند به ما انرژی بدهد، ما را سرحال کند تا قوی و محکم باشیم. صوت میتواند ما را به اعماق منفی ببرد و ما ناراحت شویم. ما احتیاج به مسائل مثبت داریم و مسائل مثبت است که ما را حرکت میدهد، موسیقی روح انسان را لطیف میکند. موقعی که غمناک هستیم میتوانیم موسیقی گوش کنیم در جمع آنانی که به عرش الهی میاندیشند آرام میگیرم. وقتی انسان در یک جمع است همه مثبت میاندیشند و همه به مسائل الهی فکر میکنند؛ مسائل الهی یعنی مسائل مثبت، مسائلی که در جهت تکامل انسان باشد و مسائلی که در جهت عقل باشد. وجودمان هم همینطور، وقتی در بین این افراد هستیم ما هم آسایش و آرامش میگیریم.
وقتی کنگره میآییم آرام میگیریم چون بین دوستان هستید و همه دارند به یک ایستگاه فکر میکنند. سفر اولی میخواهد از ظلمت خارج شود و از این چاه بیرون بیاید و اگر سفر دومی باشد باز به یک نقطه دیگری. همه در کنگره۶۰ در حال حرکت هستند؛ متوقف نیستیم. استاد به شاگرد میگوید از خودت بگو با گوشهایم میشنوم و با چشمهایم میبینم؛ ولی ماتومبهوت هستم از این همه شگفتی باید عزم سفر کرد؛ کجا؟ خود هم نمیدانم! اگر به کل هستی هم نگاه کنیم تمام هستی معجزه است وقتی به یک کرم نگاه میکنیم ساختمان و ترکیبات و سیستم حیاتی میبینیم، واقعاً چه معجزه شگرفی درون آن است؟! وقتی وارد مرحله انسانی میشوی دیگر شگفتی دیوانهات میکند، ما ۳۷ هزار میلیارد سلول داریم که اصلاً قابل شمارش نیست.
باید از زندگی برخوردار باشید، استاد به شاگرد میگوید: تو یک قدم جلوتر هستی در تنهایی و همینطور در تعصبات بیمنطق و عامیانه نیستی به هر حال در وجود انسانها همیشه مسائلی است که آن مسائل با کشش غیرقابل کنترل به سوی انواری انسان را سوق میدهد، وقتی شرایط مطلوب باشد باید قدرت چندین بار افزوده گردد؛ زیرا در توازن بودن است که میشود به پایههای خواستههای سماوی استحکام کامل بدهید؛ ولی قیدوبندهای دست بشر همیشه از قدرت پرواز میکاهد؛ اما باید به آنچه که امروز غلوزنجير شدند و به دست و پای ما است؛ باید چارهای اندیشید، کلید آن را بیابید و در کل حل بنمایید، در هر حال در وجود انسانها همیشه مطالبی است که انسان را بهطرف خوبیها، بهطرف ارزشها و دانایی سوق میدهد.
ما انسان بد نداریم انسانها در اثر ندانستن بد میشوند؛ حتی آنهایی هم که خیلی میدانند؛ چون باز هم عمق قضیه را نمیدانند؛ اگر کسی عمق قضیه را بداند امکان ندارد بدی کند یا ستم کند، همه اینها در اثر ناآگاهی است، قید و بندهایی که ما برای خودمان بهوجود میآوریم از قدرت پروازمان میکاهد و قدرت ما صرف تخریب دیگران میشود؛ مثلاً از صبح نشستهایم و میخواهیم زیر آب کسی را بزنیم؛ میخواهیم بدگویی کسی را کنیم، بیتوجهی به سایر مسائل کنیم یا حسادت، کينه و خیلی چیزهای دیگر، تمام وقت ما گرفته شده است و بهخاطر این چیزها؛ قیدوبندهای دست بشر خیلی چيزها است؛ حتی همان مسائلی که میگوید «بیا با سیلی صورت خودمان را سرخ نگه داریم.» یا یک چیز دیگر هستیم، میخواهیم خودمان را یک چیز دیگر نشان دهیم.
این هم خیلی کار سختی است. آنچه امروز سبب غلوزنجیر شده است و بر دست و پای ماست؛ چاقی، سیگار، انواع و اقسام قرصهای آرامبخش، ضدافسردگی، انواع و اقسام مواد مخدر، بیخوابی، ظاهر درست کردن، تمام فکر و ذکر که ظاهر درست کند و خیلی مسائل دیگر است که دستوپای ما را زنجیر بسته است؛ حتی به دستوپای خیلی تخصصها هم زنجیر بسته شده است و باید برای آنها چاره پیدا کنیم که الآن ما برای خیلیها چاره پیدا کردهایم. مواد مخدر، چاقی و سیگار و بزرگان به درستی میگفتند که محکم و استوار باشید. این نکته خیلی مهم است، انسانها تشخيص میدهند که در مقابل مشکلات چقدر مقاوم هستند و چقدر خودشان را میبازند. انسانهایی هستند که مشکل برایشان پیش میآید؛ ولی خم به ابرویشان نمیآید؛ انسانهایی هستند با کوچکترین مسئلهای به هم میریزند، ممکن است اصلاً سکته کنند و بمیرند، محکم و ایستاده، مهم است و همیشه میگویم «درختان ایستاده میمیرند.» انسان اگر قرار است بمیرد؛ محکم بمیرد، ثابت قدم باشد؛ بعضیها در درمانشان شکست میخورند و برگشت میکنند؛ خب بکنند.
شما وقتی در مقابل مشکلات میترسید ترس تفکر را میخورد؛ ولی کسی که محکم و استوار باشد در مقابل مشکلات میایستد، فکر میکند که چه حرکتی انجام دهد و بهطور کلی تشویق او مسئله حائز اهمیتی است؛ ولی باید به جا و به موقع باشد نه اینکه از حالت کنترل خارج شود. ما گاهی اوقات نمیتوانیم انجام دهیم؛ اصلاً تحمل نداریم. هر کدام از ما یک موفقیت بهدست میآوریم باید تشویقش کنیم، تبریک بگوییم؛ راهنماها شاگردانشان را تشویق و ترغیب میکنندو روی شاگردان اثر میگذارد؛ این تشویق خیلی اثرگذار است و روی بچهها، روی دوستان، روی آشنایان باید همین کار را انجام دهیم. وقتی صحبت از مثلث میکنیم با هم کامل میشود به تنهایی کامل نمیشود؛ مثل اینکه میگوییم عقل، ایمان، عشق، حس و عقل یکی است؛ ما نمیتوانیم بگوییم اصل کار عقل است و بهطورکلی باید مثلث کامل باشد؛ عقل، عشق و ایمان. عقل بدون عشق و ایمان بهدرد نمیخورد، عشق بدون این دو میشود شیدایی. جسم، روان و جهانبینی؛ صوت، نور و حس همه مهم هستند.
آموزش، تفکر و تجربه وقتی نگاه میکنیم میبینیم یک بُعدی نیست؛ موقعی که شما مثلث کامل شدید؛ یعنی عقل، عشق و ایمان؛ آن موقع یک عملیات الهی خوب انجام میگیرد و این عملیات الهی مثل زنجیر یک سرش به زمین است و یک سرش در آسمانها و در سایر حلقههای آفرینش. همه به هم مرتبط هستند؛ یک دنیا و دو دنیا نیست وقتی رسول خدا آمدند اولین آیاتی که آمد همه راجعبه قيامت بود، راجعبه کهکشانها بود. در ۱۴۰۰ سال پیش رسول خدا آمد و نگفت که به شما نان میدهم، آب میدهم و از نظر اقتصادی چيزی به مردم نگفت، آمد گفت «اِذَ الشَّمسِ کُوِّرَت و ...» گفت که زمین با زلزله مهیبی از بین خواهد رفت و ستارههای آسمان درهم فرو خواهد ریخت و کوهها روان میشوند، دریاها حرکت خواهند کرد و از اینها صحبت کرد. هر حرکتی بخواهید بکنید باید زحمت زیادی بکشید؛ هیچ کاری بی زحمت نیست.
هر کاری میخواهید کنید زحمت دارد. از هر جهت است. شب تا صبح ذکر بگو، اگر حرکت کنی و ذکر بگویی بله باز امیدی است؛ منظورم این است تا زحمت نکشی کار نکنید به تو داده نمیشود با ذکر خواندن به جایی نمیرسید، هزار سال هم بخوانید به جایی نمیرسید؛ مگر حرکت بکنی و ذرهای عمل خوب انجام بدهید و یا مثقالی عمل بد انجام بدهید؛ جوابگو هستید؛ باید عمل انجام بگیرد؛ عملی که علم را به نقطه بسیار بالایی میبرد تا عمل نباشد هیچ اثری ندارد، این با پوچی و دست تهی ممکن نیست؛ وقتی میآیید کنگره باید پلههایتان را انجام بدهید، سر ساعت دارو بخورید، پلهها را کم کنید، باید سیدی را هم بنویسید تا به نتیجه برسید؛ باید تلاش نمایید که علم و ایمان را با بودنها سنجیده و آن را در یک جامی بریزید که هر کس و یا خیلیها سیر نشوند و آنقدر بنوشند که با آن اندیشههای وجودی جان خویش خود را به نقطه درک برسانند و آنگاه دیگر تهی بودن معنا ندارد، وقتی که میآیید.
آموزشهای کاملی میبیند و سیدیها را کاملاً مینویسید ذرهذره ملکه ذهن میشود. نوشتن سیدیها مثل یک چکش است که به میخ میزنید؛ یک میخ و یک چکش داخل دیوار و داخل چوب فرو نمیرود؛ بلکه باید مرتب این چکش را بزنید تا این میخ درون دیوار یا درون تخته فرو رود با تکرار و مکرات. این که آن علم و ایمان در یک جامی ریخته شده است به شما چه چیزی داده میشود؟ موقعی که خوب مطالب را بگیرید آن موقع دیگر تهی بودن معنا ندارد دیگر انسان احساس پوچی نمیکند.
منبع: سیدی زنجیره ارتباط
نویسنده: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر سمیه
رابطخبری: همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر سمیه
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی ارگ کرمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
81