جلسه اول از دور اول از سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره شصت نمایندگی یزد با استادی راهنمای محترم مسافر علی و نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر جلال با دستور جلسه وادی نهم و تاثیر آن روی من در روز پنجشنبه 15 آبان ماه 1404 راس ساعت 16:00 آغاز به کار نمود.
شروع به کار نمایندگی را در راس خدمت جناب مهندس، خانواده محترمشان، خانواده کنگره60 و همه دوستانی که از ابتدا بودند و خدمت کردند تا ماهم در این نمایندگی جمع بشیم و استارت کار را بزنیم تبریک میگویم.
از دیدهبان های محترم بسیار سپاسگزارم و خداقوت خدمت ایجنت محترم و گروه مرزبانیشان.
امیدوارم همانطور که کنگره تا الان باعث خیر، برکت، رهایی و حال خوب برای جامعه بوده است؛ انشاالله این نمایندگی نیز این کار را با قدرت انجام بدهد و به امید خدا از دل این نمایندگی، نمایندگیهای جدیدتری هم به وجود بیاید.
من یک تفعلی زدم به کتاب 60 درجه چند خطی از آن را میخوانم و بعد به سراغ دستور جلسه میرویم.
استاد سردار میفرمایند ما به اوضاع و احوال شما همچنان واقف هستیم و این یعنی آمیزهای از رنگها تا برای بهترین تصویر از آنچه باید زنده نقاشی بشود تا در چهارچوب محکم خلل ناپذیر قرار بگیرد و برای جوانهها و خصوصاً جوان که نام ببریم سن بسیار مفید که از مضرات کاملاً دور باشند و اگر نزدیک و داخل هستند از داخل به خارج و از خارج به حلقه هستی موجود که لازمه تکامل است عودت داده بشود البته به نحوی که میدانید همانگونه که قبلاً عرض شد ما برای خویش بایستی آنچه در توان عقلی میگنجد انجام بدهیم به عبارتی مسئول اول خود باشیم و سپس به خداوند بسپاریم به همین علت انتخابگر خود در عالم آگاهی و ناآگاهی باشیم و بر ماست که برای وظایف خود تابع انضباط باشیم که خود در انتها با خودمان مسئله نداشته باشیم.
این مطلب در کتاب 60 درجه پیش زمینه وادی ششم است و خب به هر ترتیب همیشه این کتاب و لین نوشتار برای ما منبع و مرجع تمامی آموزش هایمان است.
وادی نهم اگر نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد نقطه تحمل پیدا میشود.
وقتی به گذشته نگاه میکنم در حدود 10 سال پیش که از میبد کار شروع شد و بعد نمایندگی وکیلی و الان هم یزد میبینم که مصداق همین وادی است؛ هرچقدر که جلوتر آمدیم نقطه تحمل ما تغییر کرد؛ چون هم پارامتر زمان را طی کردیم و پشت سر گذاشتیم و هم این موضوع منظم و مرتب تکرار شد و همه اتفاقاتی که افتاد باعث شد این نقطه تحمل برای ما جا به جا بشود و خداروشکر روبه افزایش هست.
وقتی در رابطه با نقطه تحمل نگاه میکنیم میبینیم که پارامتر زمان با سفر یازده ماهه استاندارد یک مسافر انجام میشود و در ادامه تکرار منظم آن موضوع.
کاملاً روزه داری میکنند سفر اولیها در بحث خوردن دارو و کاملاً تابع قانون، قوانین و تکرار و تمرینی هست که در طول این مدت انجام میدهند و چقدر قشنگ اتفاق میافتد و اصلاً قابل باور نیست همانطور که برای ما نیز قابل باور نبود.

برای خودِ من داستان کنگره60 و رفتن من به اصفهان و شروع درمان حقیقتاً اوایل مجوزی بود برای مصرف؛ اما هرچقدر جلوتر آمدم دیدم که شرایط در حال تغییر است.
به واسطه شروع سفر شخص خواه با نخواه از اجتماع مصرف کنندگان مواد مخدر فاصله میگیرد و یک زمان معمولاً بسیار زیاد شبانه روز که درگیر مصرف یا تهیه آن هست را آزاد میشود و به هر ترتیب زمانی که نظم و انضباط سر لوحه کار قرار میگیرد یک مقدار شرایط جسمی هم دچار تغییر میشود؛ متقابلاً یک ریاکشن یا عکسالعمل خوبی از طرف خانواده میگیرد و به این صورت کم کم نور ایمان یا باور درون او شکل میگیرد.
چه بخواهیم چه نخواهیم نمیتوانیم از ظرف زمان و به اصطلاح این پارامتر خودمان را جدا کنیم و موضوعی که جالب است اینکه ما همیشه و در همه ابعاد پارامتر زمان را در نظر داریم بجز در رابطه با درمان اعتیاد.در درمان اعتیاد همیشه به دنبال درمان سریع بودهاند همیشه دنبال راهحل اورژانسی بودهاند برای اینکه شخص را از منجلاب اعتیاد بیرون بیاورند در صورتی که نه هیچ چیزی از زبان بدن را فهمیدهاند و نه توانستهاند با بدن درست برخورد کنند؛ اما در کنگره با روشDST و داروی مناسب، زمان مناسب و مقدار مناسب و طرف دیگر مثلت مهندسی اعتیاد که متشکل از سه ضلع اشباع، تغذیه و سازگاری هست میبینم که چقدر خوب و راحت اشخاص به درمان میرسند و اصلا برایشان قابل باور هم نیست این یعنی ما نقطه تحمل را پیدا کردهایم و نه با زور و اجبار بلکه با گذشت زمان با داروی مناسب و آموزشهای کاربردی این نقطه تحمل جا به جا شد و میبینیم که شخص به راحتی به درمان میرسد.
همیشه باید منِ علی در نظر داشته باشم که پارامتر زمان قابل حذف نیست و باید همیشه آن را مد نظر داشته باشم.
امیدوارم که بتوانیم این آموزشها را سر لوحه کارمان قرار بدهیم.
- تعداد بازدید از این مطلب :
187