زمانی که وارد کنگره۶۰ شدم با حال خراب و ترس در دنیایی از جهل و ناامیدی غوطهور بودم و با افکار منفی دست و پنجه نرم میکردم. من همیشه در زندگی به دنبال آگاهی بودم دورههای آموزشی متعددی را پشت سر گذاشتم؛ ولی جایی را پیدا نمیکردم که حالم را خوب کند. آقای مهندس میفرمایند: «هر کس به هر کجایی میرسد بر حسب تصادف نیست که ما خیال کنیم شانسی وجود داشته است و تمام جهان هستی حساب و کتاب دارد، هیچ چیز تصادفی نیست.» من هم به خواستهام که درمان و تعادل خودم و خانوادهام بود رسیدم.
در روزهای اول سفر مسافرم او بیشتر در خانه خواب بود و من همیشه در فکرش بودم که چرا باید در این وضعیت باشد؟ راهنمایم همیشه میگفتند شما فقط به آموزشها توجه داشته باش، سیدیها را بنویس او هم از کائنات در صور پنهان آموزش دریافت میکند، من هم با فرمانبرداری هفتهای چند سیدی مینوشتم و با این کار حال خودم را بهتر میکردم. نوشتن سیدی به من آموخت که با مسافرم کاری نداشته باشم و تنها به آموزش خودم بپردازم، از آنجا درک کردم که سیدی نوشتن در کنگره۶۰ یکی از مهمترین ابزارهای آموزشی کنگره۶۰ است و پلی میان شنیدن و فهمیدن است انگار کلمات در قلبم حک میشدند، هر خطی از سیدی فرصتی بود برای فکر کردن، درک کردن، تکرار کردن و به کار بستن آن در زندگیام.
نوشتن تمرینی برای نظم ذهن، تمرکز و دقت من بود تمرینی برای صبر، توجه، عشق به خود و آموزش، این کار به من یاد داد که هیچ دانایی بدون بها به دست نمیآید و این بها همان زمان و دقتی است که با صبر صرف نوشتن میکنم. امروز دیگر نوشتن سیدی یک نیاز درونی من است این عمل ساده؛ اما اثر گذار ذهنم را روشن، افکارم را مرتب و قلبم را آرام میسازد. نوشتن سیدی سفری است از فهم سطحی به عمق دانایی و از تاریکی به روشنایی برای من فقط یک تکلیف نیست، بلکه فرصتی است تا با خودم صادقتر شوم و زوایای پنهان و درون خود را کشف کنم.
هربار که مینویسم چراغی در تاریکیهای ذهنم روشن میشود و این چراغ به من کمک میکند راه درست را ببینم و تصمیمهایم را بهتر بگیرم. سیدی نوشتن مثل نفس کشیدن برایم ضروری شده؛ چون میدانم مرا یک قدم به تعادل و آرامش نزدیکتر میکند و مانند آیینهای است که خودم را در آن میبینم و مرا از روزمرگی بیرون میآورد. هر صفحهای که مینویسم قدمی است به سوی دانایی، رهایی و آرامشم، کلمات پلی هستند میان ذهن و قلبم و آموزشهای کنگره۶۰ هیچ کدام بیحکمت نیستند، بلکه با اندیشه، تدبیر و درایت خاص بیان شدهاند.
سیدی نوشتن برای من مانند رودخانهای از نور است که در تاریکیهای ذهن و قلبم جاری میشود، هر کلمه بذری است که در زمین جانم کاشته میشود، بذرهایی که آرامآرام جوانه میزنند رشد میکنند و به درختی تبدیل میشوند که سایهاش آرامش و میوههایش دانایی است، این بزرگترین هدیهای است که از کنگره۶۰ گرفتم بابت این عمل عظیم شکر شکر. خداراشکر که امروز در سفر دوم هستم و با نوشتن سیدی توانستم به آرامش و تعادل برسم انشاءاللّه بتوانم در این اقیانوس عظیم کنگره۶۰ قطرهای هر چقدر کوچک باشم.
نویسنده: همسفر طیبه رهجو راهنما همسفر یگانه (لژیون بیست و یکم)
رابط خبری: همسفر اعظم رهجو راهنما همسفر یگانه (لژیون بیست و یکم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر زهرا (لژیون دوازدهم)
ویرایش: همسفر زهرا رهجو راهنما همسفر سمیرا (لژیون بیست و چهارم) دبیر اول سایت
ارسال: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر زهرا (لژیون هجدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
207