من در زندگی سختیها و رنجهای بسیاری کشیدم و با مسافرم برای ترک مواد راههای زیادی را تجربه کردیم و نتیجهای نگرفتیم. همه افراد خانواده من، مسافرم را مقصر میدانند و حتی چندین بار چه خانواده من و چه خانواده مسافرم من را تشویق به جدایی کردند. ولی من به حرفهای آنها گوش ندادم و همچنان دنبال مکانی بهتر برای ترک مواد مسافرم بودم. تا توسط برادرم با کنگره آشنا شدم و به همراه مسافرم به کنگره آمدیم بهمحض ورود وقتی مسافرم جمعیت را دید مکث کرد و گفت خیلی شلوغ است و از ورود خود مردد شد، اما من گفتم که حتماً مکان خوبی است که اینقدر شلوغ است و با توکل بر خدا وارد سالن شدیم و به ما خوشآمد گفتند و راهنمایی کردند و منتظر ماندیم تا صحبتهای استاد تمام شود. آخر جلسه راهنمای تازه واردین آمدند و با من صحبت کردند. من در آن لحظه آرامش خاصی داشتم و خیلی خوشم آمده بود و از خدا خواستم که مسافرم هم خوشش آمده باشد. خدا را شکر مسافرم، سفر خود را شروع کرد و من در این مسیر همسفر او شدم. مطمئنم این سری با دفعات قبل خیلی متفاوت است، چون ما کنگره را پیدا کردیم. در کنگره کمکم راه را به مانشان میدهند و بایدها و نبایدها را به ما آموزش میدهند؛ و من از اینکه با کنگره آشنا شدم، خیلی خوشحالم و به این مکان ایماندارم. انشا الله بتوانم در کنگره ماندگار باشم و از همین مکان رهایی مسافرم را به همه اعلام کنم. به امید روزهای سبز وزندگی بهتر و در آخر از جناب مهندس خیلی تشکر میکنم که کنگره را به وجود آورد تا ما بتوانیم به درمان برسیم.
نويسنده: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیون هفتم)
ویرایش: رابط خبری همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون دوم)
ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر سکینه (لژیون سوم) خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی الوند قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
91