سخنان استاد:
سلام دوستان افسانه هستم یک مسافر
خوشحالم که امروز در جمع شما عزیزان هستم. امیدوارم در هر مقطع از سفر که هستید، حتی در شروع سفر، قوی و محکم گام بردارید تا بتوانید به درمان کامل برسید. تصور نکنید فقط سفر دومیها میتوانند الگو باشند و خدمت انجام دهند، یک سفر اولی هم میتواند خدمتگزار باشد، با درست عمل کردن و منظم و فرمانبردار بودن. نفس خدمتگزاری را از حالا در خودتان ایجاد کنید. درست است با درمان مواد و سیگار به رهایی میرسید، ولی آنچه باعث میشود رهاییتان را حفظ کنید، ماندن و خدمت کردن است. به دست آوردن بسیار مهم است، ولی حافظ آن بودن خیلی مهمتر. پس باید برای حفظ آنچه به دست آوردید، تلاش کنید.
من همیشه میگویم زیادهخواه باشید، شال راهنمایی را بخواهید. امروز میبینیم کنگره 60 شعب متعدد در شهرهای مختلف دارد، انشالله به زودی در تمام شهرها، خانمهای مسافر را هم پوشش بدهد. همانطور که ما به کنگره نیاز داریم، کنگره هم به خدمتگزاران خوب نیاز دارد. به زودی آزمون سراسری راهنمایی ویلیام برگزار میشود، کسانی که واجد شرایط هستند خودشان را برای این آزمون آماده کنند. راهنمایی ویلیام به شما اعتماد به نفس میدهد که در پله بعدی بتوانید راهنمای DST بشوید.
سالی که جناب مهندس سکته کردند، بعد از مرخصی از بیمارستان تصمیم گرفتند سفر نیکوتین انجام دهند، با استفاده از روش DST و آدامس نیکوتین این کار را شروع کردند، و گفتند ۳۰ نفر اول که داوطلب شوند و همراه من سفر کنند، دستیاران من خواهند بود و میتوانند همزمان سفر کنند و راهنمای سیگار شوند. من جزو همان سی نفر بودم که داوطلب شدیم و پشت سر آقای مهندس حرکت کردیم و به رهایی رسیدیم، هیچ چیز هم بلد نبودیم، فقط چون یک بار توسط داروی OT رها شده بودیم، میدانستیم آنچه آقای مهندس میگویند کاملا درست است، پشت سر ایشان حرکت کردیم و توانستیم به حال خوب و رهایی برسیم. امروز روش DST در مورد درمان سیگار و کاهش وزن هم استفاده میشود.
آن زمان آموزههایی که الان شما دارید، سیدیها، جزوات و لژیونها وجود نداشت، فقط هر سه هفته یک بار میرفتیم پیش آقای مهندس و میگفتیم پله داریم، ایشان میپرسیدند؛ حالت خوب است؟ میگفتیم بله، و پلهمان را کم میکردند. ضمن اینکه رهجو هم داشتیم و باید به مشکلات آنها هم رسیدگی میکردیم.
همه ما از آقای مهندس درس میگیریم. در مورد درمان سیگار هیچ سوالی نیست که جوابش داده نشده باشد. پس حالا که همه چیز اینقدر راحتتر شده، برای آن ارزش قائل شوید و قدر راهنما و لژیونتان را بدانید. سفر سیگار برای ما مانند داربستی است که سفر DST را سفت و محکم سر جای خودش نگه میدارد. من وقتی سفرم تمام شد، هنوز سیگار میکشیدم، چون راهش پیدا نشده بود. آن زمان در جایگاه مرزبانی خدمت میکردم، ولی حال خوبی نداشتم و مدام خمیازه میکشیدم. همکارم میگفت چرا اینقدر خسته و بیانرژی هستی؟ اما من نمیدانستم چرا! جواب سوالم را وقتی متوجه شدم که سفر سیگارم را با آدامس نیکوتین شروع کردم، و متوجه شدم تمام آن خستگیها، بیحوصلگیها و عدم تمرکزها... همه به خاطر مصرف سیگار بود. حتی خدمتم از کیفیت پایینی برخوردار بود، زیرا دود سیگار در عملکرد عضلات و اندامهای داخلی، از ریه گرفته تا تمام اعضا اختلال ایجاد میکند و آنها را تحت تاثیر قرار میدهد.
من در زمان مصرف سیگار، هم خدمت میکردم، هم شاغل بودم و هم وظایف مادریام را انجام میدادم، ولی هیچ لذتی از این کارها نمیبردم و همه را به زور انجام میدادم. به واسطه مصرف سیگار، نقطه تحمل بسیار پایینی داشتم. بخش زیادی از درمان شما در سفر DST انجام میشود، اما آنچه حال شما را کاملاً خوب میکند، سفر سیگار است. درست است که در سفر سیگار ظاهراً روی جسمتان کار میکنید، ولی در صور پنهان هم یک سری اتفاقات میافتد که شاید زمانی باید بگذرد تا متوجه شوید. من از وقتی سفر سیگار را شروع کردم، متوجه شدم دیگر خسته نمیشوم و خمیازه نمیکشم، نقطه تحملم ناخودآگاه بالا رفت، جسمم روبهراه شد و به سلامت نزدیکتر شدم، به تبع آن راحتتر فعالیت میکردم.
چرا این اتفاق میافتد؟ چون دیگر اکسیژنی که دریافت میکنید کاملاً مال خودتان است. من 14 سال پیش رها شدم، امروزه که هوای تهران و کرج آلودهتر است و همه چیز سختتر شده، اگر بخواهیم یک اضافهکاری مثل مصرف سیگار یا قلیان داشته باشیم، واقعا به جسم خود آسیب میرسانیم و کنگرهای بودن خود را زیر سوال میبریم. زیرا ما اینجا هستیم تا مثلث جسم، روان و جهانبینیمان را به تعادل برسانیم. سیگار و قلیان جسم و روان ما را درگیر میکند و جهانبینیمان را تحت تاثیر قرار میدهد. چون همه چیز را از همین دریچه نگاه میکنیم؛ دوستانی که میخواهم با آنها بیرون بروم، کسانی که با آنها دمخور میشوم، حتی شغلی که انتخاب میکنم همه تحت تاثیر قرار میگیرد. برخی از ما در دستشویی محل کارمان سیگار میکشیدیم، اینقدر جایگاه خودمان را پایین آورده بودیم!
من امروز نسبت به 14 سال پیش خیلی سالمتر و جوانتر هستم، انرژی بیشتری دارم، ورزش میکنم و جسمم کارایی بیشتری دارد. گاهی از ۶ صبح به کنگره میآیم، از اینجا سر کار میروم، برمیگردم منزل و مستقیم وارد آشپزخانه میشوم تا شام اعضای خانواده را قبل از ساعت ۸ آماده کنم، و تا ساعت 11 سرپا هستم. تمام اینها به خاطر نظم و دیسیپلینی است که کنگره به من آموخته است.
افکار منفی هم به صورت بیسیم روی جسم تاثیر میگذارد؛ حسادت، منیت، قضاوت و ... همه این حسها در صور پنهان سیستم جسم ما را به هم میریزد. سیگار کشیدن روی جهانبینی ما هم اثر میگذارد و تمرکز ما را میگیرد. وادی اول ما تفکر است، و لازمه تفکر، تمرکز کردن. کسی که تمرکز نداشته باشد نمیتواند سفر کند، چون نیروهای منفی بسیار قوی هستند و مهمترین چیزی که از شما میگیرند، انرژی شماست، آن هم توسط پرش افکاری که در ذهنتان ایجاد میکند. مانند این است که یک سوزن در لاستیک ماشین فروکنید، آرام آرام باد آن خالی میشود، تا جایی که پنچر میشود، و ناگهان میبینید سیگار دستتان است! چون جلوی آن نشتی را نگرفتید.
باید برای خودمان اولویت مشخص کنیم. اولویت ما باید رهاییمان باشد. همانطور که جناب مهندس میگویند؛ بزرگترین معجزه حیات، خود حیات است. باید یاد بگیریم زندگی کنیم، کار و فعالیتمان را داشته باشیم، نقش مادری، خواهری، فرزندی، همه به جای خود. کنگره ابزاری است که به من کمک میکند زندگی کنم، ولی همه چیز باید به اندازه باشد.
سفر اول یعنی از مصرف مواد مخدر تا قطع آن، که برای آن ۱۰ ماه زمان لازم است. اما سفر دوم، از قطع مواد مخدر تا رسیدن به خود، خدا میداند! در سفر دوم آنچه ما را نگه میدارد خدمت است، و برای خدمت کردن باید نشان ویلیام داشته باشیم، همچنین وزن متعادل. در کل باید متعادل باشیم، تازه آن موقع میشویم یک انسان عادی. شما در هر جایگاهی که باشید، یک مادر، یک کفاش، یک آرایشگر یا یک مدیر، کنگره به شما کمک میکند در نوع خود بهترین بشوید.
طبق آمار اعلام شده در کنگره 60، ۹۵ درصد افرادی که در سفر دوم برگشت دارند، سیگاری هستند. به این موضوع بسیار اهمیت بدهید و روی آن تفکر کنید. بخش زیادی از حال خوشی که باید با داروی OT باید به دست بیاورید، با مصرف سیگار از بین میبرید. مانند این است که دیواری را آجرآجر بچینید و بالا بروید، با کشیدن هر نخ سیگار، گویی به این دیوار لگد میزنید و دوباره آن را فرومیریزید. این موضوع به صورت علمی ثابت شده است. وقتی میگوییم سیگار آنتی اکس است، یعنی روی خواب، بیداری، خلقوخو و تمام فعالیتهای روزانه ما تاثیر میگذارد، چون روی گیرندههای عصبی مینشیند و نمیگذارد کارشان را به درستی انجام بدهند. شما داروی OT میخورید، ولی چون گیرندهها پوشانده شده، نمیتواند جذب درستی انجام بدهد، و باعث میشود در سیستم شبه افیونی که به صورت طبیعی باید ترشح کند، اختلال ایجاد شود.
این جسم به ما امانت داده شده تا در آن زندگی کنیم. آقای مهندس بارها گفتهاند؛ به جسم و جان خود بها بدهید. ما چگونه به جسممان بها میدهیم؟ با سیگار کشیدن، اضافه وزن؟ پس امروز باید بذرها را بکاریم، تا هم در این جهان و هم در بعد دیگر برداشت داشته باشیم. وقتی آگاهی وارد زندگی ما میشود، دیگر مصرف مواد یا سیگار به ما لذت نمیدهد، چون بازی در آگاهی است، و میدانید با جسمتان چه کار میکنید و چه تخریبی در آن ایجاد مینمایید. آگاهی میتواند افکار ما را بسازد.
در کنگره زمان خیلی مهم است، یک زمان درونی هم داریم که بزرگان به آن میگفتند ابنالوقت. شما باید زمان درونیتان را درست کنید. خوردن دارو سر ساعت خیلی به شما کمک میکند تا این کار را انجام بدهید. در غیر این صورت دست و پا شکسته رها میشوید، نه آن رهایی که مدنظر کنگره است. در سفر دوم انجام این کار برایتان سختتر میشود، چون در سفر اول بذری را کاشتهایم و تازه جوانه زده و نازک است، هر طور بخواهیم میتوانیم به آن شکل بدهیم، ولی در سفر دوم تنه این گیاه ضخیم شده و دیگر نمیتوانیم به راحتی به آن حالت بدهید.
نوشتن سی دی بسیار به ما کمک میکند. اگر سیدیها نبودند کنگرهاینقدر متحد نبود و افراد به این راحتی درمان نمیشدند. اگر این تعداد انسانهای مصرفکننده یک جا جمع میشوند، اینقدر ادب و نظم دارند، همه را از سی دی نوشتن داریم، آموزشهایی که به صورت یک دست توسط آقای مهندس به ما میرسد، و راهنما روی نوشتن آنها تاکید دارد. چون شما وقتی سیدیها را مینویسید، مثل این است که آموزشهایتان را روی سنگ مینویسید و حک میشود. ولی وقتی فقط گوش میکنید، مانند این است که روی آب مینویسید، و خیلی راحت پاک میشود. پس برای اینکه حافظه و تمرکز بیشتری داشته باشید و آموزشها برایتان بماند، باید سی دی بنویسید. شاید سفر اول برحسب وظیفه این کار را انجام بدهیم، ولی در دوم با عشق مینویسیم، چراکه تمام آموزشهای کنگره برای این است که در لحظه باشیم، و سی دی نوشتن این فرصت را به ما میدهد.
نوشتن معجزات بسیاری دارد، سواد را بالا میبرد و حافظه را تقویت میکند، درضمن نظم خاصی وارد زندگی شما میسازد. هر روز نیم ساعت به این کار اختصاص دهید، در این نیم ساعت باید ارتباطتتان با دنیای خارج قطع شود و فقط همان کار را انجام بدهید.
در قرآن هم خداوند به قلم قسم خورده است. وقتی شما چیزی مینویسید، یعنی من عزم کردهام این کار را روی خودم پیاده کنم. تا زمانی که ننویسید گویی راهنما دارد در لژیون حرف میزند و شما فقط میشنوید. میگویند چشم 25 برابر بیشتر از گوش میشنود، یعنی وقتی شما سی دی مینویسید، هم گوش میشنود و هم چشم کار میکند، و تمرکز بالاتر است، و این باعث میشود گیرایی شما خیلی بالاتر برود. پس از هر طرف که نگاه میکنیم به ما کمک میکند.
سفر سیگار میتواند ابزاری باشد تا بتوانیم به توان با کیفیتی برسیم و بیرون از کنگره و در زندگی شخصی نیز به حال خوب دست یابیم. توصیه من این است که در سفر دوم در کنگره بمانید، خدمت کنید و راهنما شوید. زمان برای یک راهنما برکت دارد، هم برای انجام کارهای کنگره، هم کارهای منزل و هم شغل و تحصیلات، و ما این را در کنگره به دست آوردیم. در گذشته برای هر کاری وقت کم می آوردیم، خواب و خوراک درست نداشتیم و از خودمان راضی نبودیم. من گاهی از خودم بدم میآمد، تا جایی که در دوران مصرف شیشه سه بار اقدام به خودکشی کردم، با وجود اینکه مادر بودم، و یک مادر قبل از فکر کردن به خودش، به فرزندش فکر میکند.
اما در کنگره متوجه شدم جایگاهی که از دست داده بودم، بخاطر مصرف مواد بود، و تفکری که در دوران مصرف افیونی شده بود. من که زمانی معلم اعتیاد بودم و به بقیه مصرف مواد را یاد میدادم، اینجا شدم معلم درمان اعتیاد، و تمام این تواناییها را در کنگره و با متد اصولی آن و آموزشهای جهانبینی به دست آوردم.
گردآوری و تایپ: مسافر خاطره- نمایندگی لاله کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
40