English Version
This Site Is Available In English

سی‌دی، منبع آموزش است

سی‌دی، منبع آموزش است

جلسه اول از دوره چهلم سری کارگاه‌های آموزشی، خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی شیخ‌بهایی اصفهان با استادی راهنمای تازه‌واردین مسافر امیر و نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر سعید با دستور جلسه «نقش سی‌دی و نوشتن آن در آموزش » در روز سه‌شنبه ۲۷ آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ شروع به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان، امیر هستم یک مسافر

از ایجنت محترم، گروه محترم مرزبانی، نگهبان عزیز و دبیر ارجمند تشکر کنم که به من اجازه دادند در این جایگاه آموزش ببینم. همچنین از همکاران عزیزم، راهنمایان تازه‌وارد که با وجود اینکه شاید بسیاری از آن‌ها از من مستعدتر بودند و این جایگاه در اختیار بنده قرار گرفت کمال تشکر را دارم؛ اما بنا به اتفاقاتی من در این جایگاه قرار گرفتم تا آموزش بگیرم.

بحثی که من معمولاً در جلسات مشاوره برای تازه‌واردین مطرح می‌کنم این است که در طول سفرتان شجاعت داشته باشید و اگر به هر دلیلی از مسیر خارج شدید، سعی کنید خودتان را به لژیون وصل کنید. برای توضیح این موضوع مثالی می‌زنم: در سفرمان، اگر سوار ماشین باشیم و از مسیر اصلی منحرف شده و وارد جاده خاکی شویم اگر برنگردیم، معلوم نیست به کجا خواهیم رسید. مسافران عزیز همیشه به یاد داشته باشند که هیچ ایرادی ندارد اگر مشکلی در سفرتان پیش آمد، آن را با راهنمای خود در میان بگذارید.

روز یکشنبه جلسه‌ای با حضور ایجنت و دستیار دیده‌بان جناب آقای ترک‌پور داشتیم که محوریت آن در مورد نحوه آموزش گرفتن و کار کردن روی سی‌دی‌ها بود. من به دلایلی که فکر می‌کنم ریشه در بیرون از کنگره۶۰ دارد، حال خوشی نداشتم و در آن جلسه به دوستان گفتم که من، نه اینکه سی‌دی ننویسم؛ اما چند وقتی است زمانی که سی‌دی می‌نویسم حال خوشی ندارم. شاید حدود چند ماهی است که این حال برایم پیش آمده؛ قبلاً سی‌دی‌ها را با عشق می‌نوشتم و از نوشتنشان لذت می‌بردم به‌ طوری که روزی یک ساعت را به آن اختصاص می‌دادم. البته من چون خانواده کنگره‌ای ندارم، مجبورم صبح‌ها زود و با صدای کم سی‌دی‌ام را بنویسم تا مزاحمتی ایجاد نکنم. چون چند ماهی است حالم خوب نبود در جلسه گفتم شاید دوستان راهکاری برای من پیشنهاد کنند. یکی دو نفر از دوستان نیز گفتند که این اتفاق برای آن‌ها نیز در مقطعی رخ داده بود.

بعد از جلسه، اعلام شد که لژیون خدمتگزار جلسه آینده گروه تازه‌واردین است. اجماع کردیم که قرعه‌کشی کنیم و یک نفر به‌ عنوان استاد انتخاب شود. وقتی قرعه‌کشی شد، اسم من درآمد. در آن لحظه یک‌ باره منقلب شدم و به آقا سعید گفتم: «سعید جان، این چه اتفاقی بود؟ من همین بالا گفتم حال خوشی ندارم و نمی‌توانم سی‌دی بنویسم، حالا چرا من باید انتخاب شوم؟» این‌گونه بود که موضوع سخنان من همان‌جا رقم خورد. حالا من باید اینجا بنشینم و برای عزیزانی که اکثراً با حال خوش سی‌دی می‌نویسند و آموزش می‌گیرند و برای بسیاری نوشتن سی‌دی تأثیرگذار بوده در مورد نوشتن سی‌دی و آموزش گرفتن از آن توضیح دهم.

اما متوجه شدم که همه در جایگاه استادی می‌گویند: من در این جایگاه آموزش می‌گیرم. همه شما اینجا نشسته‌اید و من در جایگاه استادی هستم تا آموزش بگیرم. من آموزش خودم را دیروز گرفتم و امروز سی‌دی‌ام را با حالی بسیار عالی، بسیار بسیار عالی نوشتم. شاید آن یک ساعتی که همیشه ده‌ بار ساعت را نگاه می‌کردم تا ببینم یک ساعت شده یا سه استکان چای می‌خوردم، یک لحظه نگاه کردم و دیدم یک ساعت گذشته است و من با این حال، نیم ساعت هم اضافه‌تر سی‌دی‌ام را نوشتم.

دوستان هیچ‌گونه ترسی از مطرح کردن مشکلی که برایتان پیش آمده، نداشته باشید. من تجربه شخصی خودم را برایتان گفتم و به همه عزیزانم در لژیون که مشاوره می‌دهم، می‌گویم: اینجا همه ما آموزش می‌گیریم. واقعاً آن‌چه باور است، محبت است و آن‌چه نیست، ظروف تهی است. اگر من با عشق وارد شعبه شدم، حالم خوب است؛ اگر با عشق سی‌دی نوشتم، حالم خوب است. ما باید از سی‌دی آموزش می‌گوییم. آقا! من اصلاً قرار نیست آموزش بگیرم، من می‌خواهم فقط خطم خوب شود. من می‌خواهم غلط‌های املایی‌ام را جبران کنم. با همین عشق و حال شروع کنید به سی‌دی نوشتن، آن عشقی که باید بیاید خودش می‌آید، آن آموزشی که باید از سی‌دی بگیری، خودش می‌آید؛ اما اگر با زور بنویسی، همین‌طور که پیش می‌روی به‌ جای اینکه دست‌خطت خوب شود، تازه با سرعت می‌خواهی بنویسی، می‌خواهی درشت بنویسی، می‌خواهی صفحه پر شود، می‌خواهی طوری جلو بروی که آن سی صفحه سی‌دی تمام شود؛ اما وقتی با عشق نوشتی، آن‌ وقت به نتیجه‌ای که از سی‌دی می‌خواهی برسی، خواهی رسید.

شما باید شجاعت را در هر کاری داشته باشید. من از زمانی که در روابط خانوادگی‌ام پذیرفتم که اگر دعوایی بین من و همسرم اتفاق می‌افتد، من هم مقصر هستم و حداقل پنجاه درصد تقصیر را پذیرفتم، زندگی‌ام خیلی بهتر شد؛ چرا که در برخی جاها واقعاً حق را به طرف مقابل می‌دهم. همین الان بیرون داشتم با نگهبان نظم صحبت می‌کردم، گفتم دوستانی دارم که شروع دوستی‌مان با یک بحث و جدل آغاز گردیده؛ اما اکنون رفیقانی جدانشدنی هستیم. پس همیشه به محض اینکه می‌خواهیم وارد کنگره۶۰ شویم، باید با عشق وارد شویم. اگر سی‌دی را با عشق نوشتیم، صددرصد آموزشش، خودش را به ما نشان می‌دهد.

 

تایپ: مسافر امیر (لژیون۵)، مسافر محمد (لژیون۲۶)، مسافر مرتضی (لژیون۵)، مسافر امیرحسین (لژیون۲۰)

ویراستار: مسافر حسین (لژیون۲۳)

سیستم صوتی: مسافر مهدی (لژیون۲۵)

دیتا‌شو: مسافر محمدحسین (لژیون۱۹)

تنظیم: مسافر رضا (لژیون۱۶) دبیر سایت

مرزبان خبری: مسافر محسن

تهیه و ارسال: مسافر حمزه 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .