به نام قدرت مطلق الله
ممنون و شکرگزار خداوندی هستم که همواره به من لطف کرد و این امر را با نشانههایی به من فهماند. مسیر سبزی که از مهندس دژاکام شروع شد و انسانهای نیک سرشت از جنس خود را گردهم آورد و به انسانها لطف و عنایت خداوند را یادآور شد تا بالاخره شامل حال من هم شد.
مانند: راهنما عزیز خانم آمنه، من خورشید را گم کرده بودم و در تاریکی شب با نور ماه حرکت میکردم و خسته از اینکه چرا به مقصد نمیرسم. غافل از این بودم که ماه نور خود را از خورشید میگیرد. راهنما عزیزم شما دل به دل ما سپردی و گرمای وجودت را در تمام فراز و نشیبها همراه ما کردی تا در یخبندان جهالت در جا نزنیم و به نور خورشید برسیم.
در طول سفرم دو بار باعث اشک چشمانتان شدم و شما با عکسالعملی دلچسب بهترین یادگاری را برای من ساختید. یک چشمک به یاد ماندنی و من حس کردم درست پیش میروم. شاید واکنش من خام یا نابهجا بود؛ اما بدانید شما باعث شدید به خودم افتخار کنم. ما همیشه اولینها را به یاد داریم اولین راهنما و چراغ راه
خانم آمنه عزیزم حتما اولین رهجویی که داشتید یا اولین رهجویی که در لژیون شما شال خدمت گرفت و یا اولین روز خدمت یادتان است؛ اما همه ما گاهی به آخرینها فکر نمیکنیم من امروز با افتخار میگویم آخرین رهجوی پذیرش شده لژیون شما هستم و مفتخرم که تمام این ۱۱ سال تجربه را بیدریغ در اختیار من گذاشتید و این اسمش چیزی نیست جز عشق ۱۴ وادی برای به خود رسیدن و شما این را برای من به وضوح معنی کردید.
امید که لایق جبران این موهبتها با هر خدمت در کنگره۶۰ باشم راهتان پربار باد. با قلبی آکنده از مهر و محبت آرزوی بهترین لحظات در زندگی برای شما و خانواده محترمتان دارم.
نویسنده: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون دوم)
عکاس: همسفر آزاده رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون پنجم)
ویراستاری و ارسال: همسفر فرزانه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون پنجم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کاشمر
- تعداد بازدید از این مطلب :
171