جلسه هفتم از دوره نوزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی بیستون کرمانشاه با استادی راهنما همسفر الهام، نگهبانی همسفر نگار و دبیری همسفر لیدا با دستورجلسه «نقش سیدیها و نوشتن آن در آموزش» در روز دوشنبه ۲۶ آبانماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
قبل از هرچیز خدا را شکر میکنم که توانستم بعد از مدتها یکبار دیگر این جایگاه را تجربه کنم، خدمت کنم و آموزش بگیرم. از نگهبان همسفر نگار و دبیر همسفر لیدا تشکر میکنم که این اجازه را به من دادند. جشن گلریزان خیلی خوبی را در شعبه بیستون پشتسر گذاشتیم و حس و حال بسیار خوبی به همه ما داد. واقعاً فهمیدیم که این آمدن و رفتنها، تحمل سختیها و صندلینشینیها و از زندگیمان گذشتنها بیتأثیر نبوده و آموزشهایی که گرفتیم اثر خودش را گذاشته و توانستیم به آن قدرت بخشش برسیم. دوست داشتم در اینجا از تکتک افرادی که از نظر مالی شعبه را حمایت کردند تشکر کنم. قطعاً این کمکها بازگشت دارد و انشاءالله حال خوب به زندگیهایتان برگردد. درمورد دستور جلسه هم که نقش سیدی و نوشتن آن و تأثیرش در آموزش گرفتن ما است، شاید ابتدا وقتی موضوع را میبینیم با خودمان بگوییم دستور جلسه آسانی است؛ اما وقتی میخواهی دربارهاش فکر کنی و صحبت کنی، میبینی اصلاً هم ساده نیست. خیلیها بهخاطر همین نوشتن سیدیها از کنگره رفتند، متأسفانه فراری شدهاند و برعکس، خیلیها هم بودهاند که وقتی آمدند اینجا و نوشتن سیدیها را جدی گرفتند، مسیرشان تغییر کرده و به نتایج خوبی رسیدند.
به اینجا ایمان آوردند، سعی کردن به خودشان سختی بدهند و خیلیها باسواد شدند؛ با نوشتن همین سیدیها خواندن و نوشتن یاد گرفتند. همه ما یاد گرفتیم که در کنگره هر سازمانی برای اینکه پیشرفت کند باید ۳ پارامتر همزمان با هم رشد کنند: یکی علم و دانش است، یکی پول و سرمایه و دیگری نیروی متخصص. همین علم و دانش آقای مهندس است که ما را تبدیل به یک سری نیروهای متخصص کردهاست؛ نیروهایی که میتوانیم کمک کنیم خانمها در تاریکی اعتیاد رها شوند و باید به چشم یک نعمت به آن نگاه کنیم. همین انس گرفتن با نوشتن و صحبت کردن شاید خیلی راحت باشد، اما نوشتن شاید از صحبت کردن هم راحتتر است. از وقتی یادم میآید و مدرسه بودیم، همیشه دوست داشتیم معلمها کتبی امتحان بگیرند و شفاهی از ما نپرسند. این انس گرفتن با قلم است که ما را مجبور میکند به آنچه مینویسیم ایمان بیاوریم و درنهایت به آن عمل کنیم؛ این همان تأثیری است که باید در زندگی ما گذاشته شود. تأکید کنگره، که یک سیستم آموزشی است، روی سیدیها است؛ یعنی شاید بتوانم بگویم ۹۰ درصد رشدی که ما کردیم بهخاطر همین سیدیها بوده است. در هر شعبه یک روز در هفته را به کار کردن روی همین سیدیها اختصاص میدهند. راهنماها در لژیون و افراد در موردش صحبت میکنند و برداشتهای خودشان را میگویند. سیدیهای سهشنبهها در ساختمان رز در حضور مسافران خانم، صحبت میشود و من همیشه غبطه میخوردم؛ از همان سفر اول میگفتم خوش به حالشان که آقای مهندس اول در حضور این مسافران صحبتهایش را بیان میکند. اما خدا را شکر چند دقیقه بعد، این سیدیها بارگذاری میشود و در اختیار همه ما و تمام افرادی که در سراسر جهان هستند قرار میگیرد.
میخواهم که از آقای امیر قدیری تشکر کنم که سالیان سال است زحمت این کار به دوش این بزرگوار است و قطعاً در حال خوبی که به ما میرسد، ایشان هم شریک هستند. اینکه افرادی که در کنگره هستند بهروز باشند، مثل همین آموزشهایی که همیشه بهروز است و تأکید دارد که کار کردن با اپلیکیشن را حتماً تکتک ما بلد باشیم. بیشترین تأکیدش هم روی این است که راهنماهای تازهواردین حتماً باید این کار را بلد باشند و جدیداً هم میگوید که هر همسفری یا مسافری که در کنگره است، باید بتواند از هوش مصنوعی استفاده کند؛ چون هوش مصنوعی خیلی کارها را راحت کرده است. من قبل از اینکه مهندس در مورد هوش مصنوعی صحبت کند، با اینکه تحصیلات دانشگاهی هم دارم، برایم سخت بود و میگفتم من چهطور باید از هوش مصنوعی استفاده کنم؟ دختر ۱۲ سالهام گفت: «مامان، یک برنامهای نصب میکنی روی گوشیت؛ کار سختی نیست، هر سؤالی هم ازش بپرسی راهنماییت میکند.» راست میگفت؛ همین هوش مصنوعی دیگر. اینکه واقعاً آقای مهندس با زبان ساده و روان برای همه ما صحبت میکنند، هنرش آنقدر زیاد است که از صحبتهای ایشان چه کسی که فقط سواد خواندن و نوشتن دارد، چه کسی که تحصیلات آکادمیک دارد، همه میتوانند به اندازه خودشان برداشت داشته باشند. سفر اول، ۴۰ تا سیدی است که آقای مهندس تأکید دارند کسی که در سفر اول است همین ۴۰ سیدی را تمام کند و سراغ سیدیهای هفتگی نرود؛ چون نوشتن این سیدیها یکجور مقدمهای است برای فهم بهتر سیدیهای هفتگی. اگر بخواهم از تجربه خودم بگویم، من ۴ ماه اول سفرم بود که ۴۰ سیدی را تمام کردم. گاهی وقتها حتی نداشتن تعادل در نوشتن سیدیها میتواند برای ما تخریب ایجاد کند. من فکر میکردم با صدای آقای مهندس میتوانم ذهنم را پر کنم و به مشکلات زندگیام فکر نکنم؛ در حالی که بعدها فهمیدم صحبتهای آقای مهندس آنقدر ارزشمند است که من باید در مسیر تزکیه از آن استفاده کنم؛ حداقل یک هفته روی یک سیدی وقت بگذارم، حداقل ۲ بار گوشش بدهم، یک بار بنویسم و یک برداشت از آن داشته باشم.
به زندگیام تأثیری گذاشته که از خودم میپرسم چرا هروقت نوشتن سیدیام عقب میافتد، حالم خراب میشود. بعدها که سیدی را مینویسم، میبینم اگر بهموقع نوشته بودم چهقدر اشتباهاتی را در آن چند روز انجام نمیدادم. واقعاً وقتی بهروز هستم، آدم حس میکند آقای مهندس میداند چه اتفاقی برایمان میافتد؛ زندگی من را میبیند و پیشبینی میکند. تلاش آقای مهندس این است که من همسفر بتوانم تاریکیهای درونم را ببینم. بهنظر من، سیدیها مثل یک آینه هستند که مرا با خودم روبهرو میکنند و کمک میکنند کاری را از درون خودم آغاز کنم، نه با زور دیگران و دنبال رشد دادن خودم باشم. خیلی چیزها از سیدیها یاد گرفتهایم و تأثیرات زیادی روی ما گذاشته که اگر بخواهم تکتک بگویم، بسیار زیاد است. من دوست دارم از زبان شماها آموزش بگیرم. ما خیلی مدرسه و خیلی دانشگاه رفتیم، خیلی آموزشها به ما داده شد، اما هیچکدام درد زندگی ما را درمان نکرد. انگار وقتی وارد کنگره شدیم، هیچ آموزشی نداشتیم و این سیدیها بودند که دیدگاه و تفسیر ما را نسبت به مسائل مختلف زندگی تغییر دادند و باعث شدند یاد بگیرم به خودم، اطرافیانم و هستی آسیب نزنم. اگر همین دستور جلسهها را نگاه کنیم، میفهمیم کنگره چه چیزهایی به ما یاد دادهاست: اینکه احترام گذاشتن به دیگران را در کنگره یاد گرفتیم و اینکه برای کسی که به ما خدمتی کرده قدردانی کنیم را در کنگره یاد گرفتیم، عشق ورزیدن به هستی را از طریق همین سیدیها یاد گرفتیم، درختکاری را در کنگره یاد گرفتیم؛ وقتی به پارک میرویم زبالهها را پشت سر خود جمع میکنیم و به طبیعت آسیب نمیزنیم، طبیعت و هستی را دوست داریم و خیلی چیزهای دیگر که واقعاً همه را کنگره به ما یاد دادهاست. همانطور که آقای مهندس در سیدی هفتگی گفتند، انسان همیشه در رنج آفریده شده و سختیها همیشه هستند. بهترین چیزی که در کنگره باعث آرامش ما میشود و میتواند کمک کند حالمان خوب شود، فرمانبرداری از آقای مهندس، از صحبتهایی که میکنند و از راهنماهای گرامیمان است. اینجا خدای بزرگ را شکر میکنم بهخاطر وجود اساتید بزرگواری مثل آقای مهندس، استاد امین و تکتک راهنمایان شعبه بیستون و خدمتگزاران گرامی.
.jpg)
مرزبانان کشیک: همسفر طیبه و مسافر اقبال
تایپیست: همسفر سحر رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون اول)
عکاس: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر حمیرا (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر اکرم دبیر سایت
همسفران نمایندگی بیستون کرمانشاه
- تعداد بازدید از این مطلب :
163