نگهبان پول نباشید (نمایندگی لاله کرج)

دومین جلسه از دوره اول کارگاه‌های آموزشی_ خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی لاله کرج، با دستور جلسه «گلریزان» و با استادی راهنما مسافر فرزانه، نگهبانی راهنما مسافر پریسا و دبیری مسافر سودابه، روز چهارشنبه ۲۱ آبان‌ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۱:۳۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان، فرزانه هستم، یک مسافر.

گلریزان از بهترین دستور جلسات است و من هر سال مشتاق این هفته هستم. در ابتدا این هفته را به مهندس دژاکام، دیده‌بان خانم‌های مسافر سرکار خانم مونا و تک‌تک اعضای کنگره ۶۰ تبریک عرض می‌کنم.

دوست دارم درباره گلریزان دلی صحبت کنم. همه ما می‌دانیم که جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰ یک سازمان مردم‌نهاد است؛ به این معنی که مردم این سازمان را اداره می‌کنند و برای پیشبرد اهداف آن، خودِ مردم فعالیت می‌کنند.

این فعالیت در سه بُعد انجام می‌گیرد: اول مولفه علم، دوم نیروی انسانی و سوم نیروی مالی. این سه بخش سبب می‌شود که ما بتوانیم اهداف خود را در کنگره پیش ببریم. علم کنگره توسط جناب مهندس تولید می‌شود و توسط افراد آموزش دیده‌ای مانند راهنماها تکثیر می‌یابد. نیروی انسانی شامل تمام اعضاست؛ همه کسانی که در قسمت OT فعالیت می‌کنند، مرزبان‌ها، ایجنت و افرادی که در کلینیک‌ها زحمت می‌کشند. بخش سوم و بسیار مهم، نیروی مالی است. ما برای اینکه کنگره را پیش ببریم، به قدرت مالی نیاز داریم.

روز سه‌شنبه، مهندس فرمودند: وقتی می‌خواهیم جایی را پایه‌ریزی کنیم، وقتی قصد ساختن خانه یا ویلا داریم، اگر روی شن‌ها بسازیم نیازمند ستون‌هایی بسیار محکم هستیم. پس باید حفاری عمیق انجام دهیم تا بتوانیم یک فونداسیون استوار ایجاد کنیم. این سخن درباره ماست؛ درباره شعبه لاله که تازه تأسیس شده و نیاز دارد پایه مالی خود را تقویت کند.

زمانی که وارد کنگره می‌شویم، کسی از ما نمی‌پرسد مذهب‌مان چیست یا شغل‌مان چیست. فقط با آغوش باز ما را می‌پذیرند و به‌صورت کاملاً رایگان به ما آموزش می‌دهند. در چه زمانه‌ای؟ در زمانه‌ای که عصا را از کور می‌دزدند. در زمانی که حتی برای استفاده از یک سرویس بهداشتی ما را راه نمی‌دهند. پس چگونه است که وقتی از این در وارد می‌شوم، به من صندلی، راهنما و پذیرایی می‌دهند؟چطور من می‌توانم قدردان کنگره نباشم! کنگره فقط به من داده، چطور می‌توانم اینها را جبران کنم!

دانشگاه قشم با آن عظمت در حال ساخت است، حداقل می‌توانم در پرداخت هزینه یک آجر دانشگاه سهیم باشم. با وجدان خودتان جلو بروید و اصلا نترسید. این پول دست شما امانت است‌، نگهبان پول نباشید. این پول دست شما امانت است. باید پرداخت کنید تا پول برای شما بیاید. پس هر کس حرف‌های من را امروز شنید، هنوز هم وقت برای جبران کردن دارد.

از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید، از همه شما متشکرم.

نگارش و ویراستار: مسافر فتان، راهنمای لژیون چهارم شعبه لاله کرج
بازبینی و ارسال: همسفر سولماز