خداوند را بسیار شاکر و سپاسگزارم که در تلاطم زندگی، کنگره را در مسیر من قرار داد. من با دلی پر از درد و رنج در کنگره سفر را با راهنمای خوبم خانم فریبا آغاز کردم. با آموزشهای جهانبینی کنگره هر روز نور الهی در دلم روشنتر میشد. قبل از ورود به کنگره مفهوم درست جهانبینی برام تعریف نشده بود؛ مانند انسانی نابینا و بیهدف غرق در تاریکیها، افکار منفی، تفکرات غلط و نامعقول زندگی میکردم و زندگی را بسیار سخت میدیدم؛ دائما به گذشته فکر میکردم و افسوس میخوردم. بسیار نگران آینده بودم و هیچ لذتی از زندگی نمیبردم. عمر گران خود را بیهوده سپری میکردم؛ بدون اینکه تغییری در خود ایجاد کنم. همیشه حق به جانب بودم؛ اگر مشکلی برایم پیش میآمد دیگران را مقصر میدانستم؛ بدون اینکه عیب و ایراد خودم را بشناسم؛ چون راه درست زندگی کردن را بلد نبودم. خدا را بسیار شاکرم که به خاطر مسافرم وارد کنگره شدم.
قبل از اینکه با کنگره آشنا شوم به خاطر مسافرم خیلی در آشوب بودم و هیچ امیدی برای درمان او نداشتم و فکر میکردم هیچ درمانی برای اعتیاد وجود ندارد؛ فقط از خداوند معجزه میخواستم. خداوند را بسیار سپاسگزارم که ما را با کنگره آشنا کرد. کنگره دری از دربهای بهشت را به روی من و مسافرم گشود. هر روز نور الهی در دلهای ما بیشتر و بیشتر شد. دست آقای مهندس را میبوسم که با کشف این علم بزرگ این معجزه را برای ما خلق کرد که ما همسفران هم در کنار مسافرانمان درمان شویم. درست زندگی کردن، خدمت کردن به خلق، از خودگذشتگی، سپاسگزاری، شناخت خویش و شناخت خداوند را آموختیم و در صراط مستقیم قدم گذاشتیم. امیدوارم که همچنان در این راه عظیم ثابت قدم باشیم. دیگران کاشتن و ما خوردیم؛ اکنون ما میکاریم تا دیگران بخورند.
نویسنده و رابط خبری: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر فریبا( لژیون دوم)
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر طیبه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کمالالملک
- تعداد بازدید از این مطلب :
182